-
امروز ۱۶:۱۱
[ایبنا]
به میزبانی گروه بینالمللی هندیران؛
نشست ادبی «مردان طبس» برگزار شد
... از جنس شعر بود کو آن ستاره؟ کو غزل من؟ غبار شد؟ رفتی و دور ماند از آغوش سرد من آن دستهای گرم که پابند کار شد رفتی و خندههای... سخت باباها فدا گشتند شد گریه آری خنده های اول مهرم افتاد یادم پینه های دست بابایم با انفجار تلخ معدن سوخت بابا و می سوخت ...
-
امروز ۱۳:۲۵
[رویدادایران]
جنجال برای مهران مدیری؛ آن گریه پوچ بود!
... گند از کجاست؟ که گرفتم از آنجاست که فهمیدهاند رگ خواب این ملت کجاست و یک عدس یکونیم میلیاردی را انداختهاند توی مشت خالی... میارزد، خواب شب از سرم میبرد؛ که آنقدر والهی این عدس شدیم که اینترنت پر شد از ترولها و میمهای آدمهای معروف و نامعروف ...
-
امروز ۱۳:۲۵
[فرارو]
جنجال برای مهران مدیری؛ آن گریه پوچ بود!
... ) جنجال باورنکردنی برای مهران مدیری؛ آن گریه پوچ بود!" width="800"> که گرفتم از آنجاست که فهمیدهاند رگ خواب... که این برنامه، با همه عرضوطول و همه آدمهاش، مشت پوچم را خوانده و فهمیده فکر اینکه یک عدس چقدر میارزد، خواب شب ...
-
امروز ۱۲:۵۲
[جوان]
زدی تو خال!
... نمیشدیم. انگار تازه از خواب بیدار شده بود. وقتی با زیر پیراهن سفید رکابی از سنگر بیرون آمد، بچهها دیگر امانش ندادند. آنجا... به آن خاکریز میدویدیم و به دشمن مهلت نمیدادیم. خوبیاش این بود که عراقیها تازه از خواب بیدار شده بودند و هنوز دست به اسلحه ...
-
امروز ۱۲:۰۷
[ایرنا]
به مناسبت سالروز عملیات ثامن الائمه (ع)؛
زدی تو خال!
... نمیشدیم. انگار تازه از خواب بیدار شده بود. وقتی با زیر پیراهن سفید رکابی از سنگر بیرون آمد، بچهها دیگر امانش ندادند. آنجا... به آن خاکریز میدویدیم و به دشمن مهلت نمیدادیم. خوبیاش این بود که عراقیها تازه از خواب بیدار شده بودند و هنوز دست به اسلحه ...
-
امروز ۱۲:۰۰
[روزنو]
جنجال باورنکردنی برای مهران مدیری؛ آن گریه پوچ بود! | روزنو
... عدد گندهی اولی هذیان آورده و دیگر نمیبینیم آن همه افسوس و حسرت در روح همه آنها که تیغ تیز عدس یکونیم میلیاردی شقهشان کرد و انداخت دور. یادمان میرود این بازی زمانی اسباب خنده بود و الان هیچی ...
-
امروز ۰۹:۵۰
[اکونیوز]
جنجال باورنکردنی برای مهران مدیری؛ آن گریه پوچ بود! - اکونیوز
... رگ خواب این ملت کجاست و یک عدس یکونیم میلیاردی را انداختهاند توی مشت خالی کلهی همهمان و دست به دستش کردهاند و شب...، با همه عرضوطول و همه آدمهاش، مشت پوچم را خوانده و فهمیده فکر اینکه یک عدس چقدر میارزد، خواب شب از سرم میبرد. که آنقدر ...
-
امروز ۰۹:۳۷
[برترینها]
جنجال باورنکردنی برای مهران مدیری؛ آن گریه پوچ بود!
جنجال باورنکردنی برای مهران مدیری؛ آن گریه پوچ بود!
... رگ خواب این ملت کجاست و یک عدس یکونیم میلیاردی را انداختهاند توی مشت خالی کلهی همهمان و دست به دستش کردهاند و شب...، با همه عرضوطول و همه آدمهاش، مشت پوچم را خوانده و فهمیده فکر اینکه یک عدس چقدر میارزد، خواب شب از سرم میبرد. که آنقدر ...
-
امروز ۰۹:۳۴
[جهان نیوز]
حتی خلبانان بعثی از مظلومیت این شهدا به گریه افتادند
... مهمانان ناخواندهای بر سر مدرسه افتاد و خنده بچهها زیر صدای گریه و شیون و نالهای که همهجا را پر کرده بود، خفه شد. حالا... دختر فعال لاغراندام. خلاصه، نوبت شهلا که شد، با خنده داخل اتاق رفت اما ۵دقیقه نشده، با گریه بیرون آمد و گفت: میگن فقط ...
-
امروز ۰۸:۴۴
[ایرنا]
نشست ادبی «مردان طبس» / سوگواره قربانیان معدن طبس
... و دور ماند از آغوش سرد من آن دستهای گرم که پابند کار شد رفتی و خندههای تو از دشت برنگشت رفتی و کوه، معدن سنگ مزار شد رفتی... کار این دشتند یک آن معلم مضطرب شد این خبر پیچید در انفجاری سخت باباها فدا گشتند شد گریه آری خنده های اول مهرم افتاد یادم ...
-
امروز ۰۸:۲۱
[قدس آنلاین]
«قیف»؛ یک فانتزی نچسب و دوست نداشتنی
... است. این فضای سورئال در هر سه اثر پیشین امیریوسفی هم دیده میشود. در « خواب تلخ» شاهد ارتباط مرده شور با عزرائیل هستیم و شخصیت سهراب... فیلم است که توی ذوق میزند و اسباب خنده نمیشود. امیریوسفی اما در کنار فضای طنز نیمنگاهی هم به مسائل اجتماعی و اقتصادی ...
-
امروز ۰۰:۰۰
[روزنامه وطنامروز]
اسوه انضباط سربازی
پدر و مادر عزیزم سلام!
... ؛ جایتان خالی آنقدر خندیدم که خودم باعث شادی و خنده بقیه شدم. همینطور که داشتم میخندیدم، یکهو نمیدانم چه شد که غلت خوردم... برجک حوصلهام سر رفته بود و نزدیک بود خوابم ببرد؛ با خودم گفتم برای گذراندن وقت و جلوگیری از خواب، آموزشهای نظامی کار ...
-
امروز ۰۰:۰۰
[روزنامه شرق]
پایان فرایند «در دست بررسی»
زهرا مشتاق
... که در «شرق» منتشر شد، فاتحهات خوانده است. با قرص خواب، خودم را میخوابانم تا یادم برود مرا با اینکه قبول شدهام، در صلاحیت عمومی... رقم خورده است. آقای نوروزی موهایش سفید است. میگویم فکر میکردم یک آقای چاق باشید. با خنده میگوید پس صدایم چاق نشان ...
-
دیروز ۲۲:۰۶
[سرپوش]
حوادث کار
روایت متفاوت از حادثه معدن طبس
... از آنها کلاه ایمنی را از سرش برمیدارد و با خنده اضافه میکند: «بچهها یکییکی بیهوش میشوند و میافتند. تا همین الان ما ۳۵... و توضیح میدهد که او دارو گرفته و الان خواب است. هوا کمکم رو به تاریکی میرود و در محوطه بیمارستان زنی در انتظار نشسته، خودش ...
-
دیروز ۱۷:۱۰
[تین نیوز]
روایت گورهای سیاه
... : «ما از پریشب اینجا هستیم و تا الان هیچ استراحتی نکردیم ». همان موقع یکی دیگر از آنها کلاه ایمنی را از سرش برمی دارد و با خنده اضافه... دراز کشیده که از دستان سیاهش مشخص است کارگر معدن بوده. پرستار جلو می آید و توضیح می دهد که او دارو گرفته و الان خواب ...
-
دیروز ۱۵:۴۲
[قدس آنلاین]
عاشقانههای چند انسان و غیرانسان در قیف/ نگاهی اجمالی به فیلمسینمایی قیف
... امیریوسفی پس از « خواب تلخ»، «آتشکار» و «آشغالهای دوستداشتنی» است. با اینکه در این فیلم روی ایده و ساختاری کاملا متفاوت دست... در نقش شخصیت موذی و سودجوی قصه بازی خوبی دارد و حضور شیرین او در «قیف» مخاطب را به خنده میاندازد. صدف اسهبدی و ویدا جوان ...
-
دیروز ۱۱:۱۷
[اکونیوز]
مرگ سیاه در عمق معدنهای طبس/چه کسی جوابگوی این درد است؟ - اکونی
... از آنها کلاه ایمنی را از سرش برمیدارد و با خنده اضافه میکند: «بچهها یکییکی بیهوش میشوند و میافتند. تا همین الان ما 35... و توضیح میدهد که او دارو گرفته و الان خواب است. هوا کمکم رو به تاریکی میرود و در محوطه بیمارستان زنی در انتظار نشسته، خودش ...
-
دیروز ۱۱:۰۵
[سلامت نیوز]
روایت کارگران و خانوادهها
مرگ سیاه در عمق معدنهای طبس/چه کسی جوابگوی این درد است؟
... از آنها کلاه ایمنی را از سرش برمیدارد و با خنده اضافه میکند: «بچهها یکییکی بیهوش میشوند و میافتند. تا همین الان ما 35... و توضیح میدهد که او دارو گرفته و الان خواب است. هوا کمکم رو به تاریکی میرود و در محوطه بیمارستان زنی در انتظار نشسته، خودش ...
-
دیروز ۱۰:۱۰
[کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان]
جشنواره هنرهای نمایشی
عروسکها دل شان نازک است.
... قشنگی بینشان شکل میگیرد. من اطمینان دارم شبها وقتی بچهها میخوابند خواب عروسک میبینند. آنها شادمانه دستهای همدیگر... میچینند و بر سینهشان سنجاق میکنند و پر میشوند از اکلیلهای آبی و صورتی و صدای خندهشان هفت آسمان را پر میکند. رفاقت بین ...