صاحب‌خبر

معصومه، نام دیگر تمام دختران ایران است

... صحبت از جسم نیست، جان اینجاست نقطه‌ی صفر بیکران اینجاست همه فکر به چشم آمدنند منم و جشن ناپدید شدن بنشینید خسرو و شیرین... غمش عشق درد آشنا به راه افتاد زیر پر های خود کبوتر داشت او که پرواز را به من آموخت غیرت از چادرش فراتر رفت چشم های مرا ...

۴۱ سکانس مرگ برتر تاریخ سینما

... ، از بین برده است. ما دوبار این سکانس مرگ را در فلاش بک می‌بینیم. یک بار از دریچه‌ی چشم استودارد قبل از پیری، با این تصور که او... درآمد از دختران نوجوان است. تراویس وارد می‌شود. رنگ حاکم بر فضا به زرد تمایل دارد و تاریکی در انتهای راهرو به چشم می خورد ...

فردوسی ثانی لقب کدام شاعر ایرانی است؟

... داری چشم؟ ز چشم دوستان دور یا نزدیک مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین هوا بس ناجوانمردانه سرد است … آی... دمت گرم... را کنار جام بگذارم چه می‌گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد! فریبت می‌دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست حریفا! گوش ...

عبور از تنش آبی شیراز؛ از چاله درآمدن به چاه افتادن!

... این مخزن هم قرار است از منابع استانی، تنش آبی و اعتبارات مسکن ملی تأمین شود. برای تأمین آب شرب بخش کوهمره سرخی شیراز هم چاهی... که مشکلات و عوارض ناشی از اینگونه اقدامات قابل چشم‌پوشی نیست. بدون شک حفر چاه که از گذشته روشی مرسوم برای تأمین آب بوده راهکاری ...

فال حافظ امروز چهارشنبه ۹ آبان ماه ۱۴۰۳

... به دیوان حافظ: ۱- حضرت حافظ در بیت های دوم، هشتم و نهم می فرماید: * کسی از روزگار تیزرو چشم راحتی و آسودگی ندارد. پس ای ساقی... می یابید. فال حافظ ۹ آبان ۱۴۰۳ برای متولدین تیر جواب فال شما: غزل شماره 441 از دیوان حافظ تعبیر فال حافظ شما: چشم خود را باز کن ...

نگاهی به مجموعه ‌شعر «هفت» اثر علی فردوسی

مابین نشان دادن و گفتن

... درست شد آن آتشی که چشم تو سوزاند در ازل افتاد در فرشته و شیطان درست شد جوشانده گلی که تو بر موی خود زدی تقطیر شد، عصاره... ما را بخنداند اگر عشق است پایان شب غم می‌رسد روزی جوابم را بده با چشم‌هایت، حرف لازم نیست زمان گفتن آن راز مبهم می‌رسد روزی ولی وقتی ...

وقتی نوجوانان آبادانی به اندازه یک لشکر بودند!

... رگبارها سوت‌کشان از بالای سر بچه‌ها می‌گذشت و بعد به ساختمان‌ها برخورد می‌کرد. تاریکی هوا، سرخی گلوله‌ها هرچه هوا تاریک‌تر... می‌شد، سرخی گلوله‌ها هم واضح‌تر می‌شد. نزدیک مسجد صدای انفجارها نزدیک‌تر و بلندتر شد، تا آنجا که چند بار مجبور شدند بایستند ...

ترکیب بند نغمه مستشار نظامی درباره کتاب پاییز آمد منتشر شد

بخوان «پاییز آمد»، تا بخوانم شعر هستی را که از چشم تو می‌خواندم سرود حق پرستی را

روزنامه جوان

... پرستی را قرمز حنابندان برگ و سرخی این شعر پاییزی چو نوری سرخ در جام گلستان واژه می‌ریزی دراین صحرا که از خون شهیدان... می‌رسد احمد خدا راشکر در این راه دیدی روسپیدم تو بخوان «پاییز آمد»، تا بخوانم شعر هستی را که از چشم تو می‌خواندم سرود حق ...

خوردن هر روز یک سیب، شاه‌کلید سلامتی

... آفتاب گرم می‌افتد روی دیوار نگاه حتما جایی دورتر از اینجا، تو داری چشم‌هات را باز می‌کنی . . . سیب سرخ در طول تاریخ... و شکوفه‌های درختی که مثل لبخند تو نامش را نمی‌دانم سرخی گونه‌هایت دل سیب‌های هفت سین را برده و نگاه تو سبز ترین خیال دنیاست وقتی ...

ترکیب‌بند مستشار نظامی برای قهرمان «پاییز آمد» - اکونیو

... می خواندم سرود حق پرستی را قرمز حنابندان برگ و سرخی این شعر پاییزی چو نوری سرخ در جام گلستان واژه می‌ریزی دراین صحرا که از خون... از نامه هایت عطر قرآن می رسد احمد خدا راشکر در این راه دیدی روسپیدم تو بخوان "پاییز آمد"، تا بخوانم"شعر هستی را که از چشم تو ...

ترکیب‌بند مستشار نظامی برای قهرمان «پاییز آمد»

... پرستی را قرمز حنابندان برگ و سرخی این شعر پاییزی چو نوری سرخ در جام گلستان واژه می‌ریزی دراین صحرا که از خون شهیدان... می رسد احمد خدا راشکر در این راه دیدی روسپیدم تو بخوان "پاییز آمد"، تا بخوانم"شعر هستی را که از چشم تو می خواندم سرود حق ...

کربلای۵ فینال جنگ بود/روایت تمرد از دستور فرمانده و قتل‌عام ... -

... ولی خودش نیست. در آن‌شرایط، یک‌سوراخ زیر بازو و یک‌سوراخ روی ترقوه کاظمی دیده می‌شد. * فرار از بیمارستان مجید سیب‌سرخی... مقابل چشمان رزمندگان هدف مستقیم توپ تانک دشمن قرار گرفت. «حاجی بخشی به بیرون پرت شد و دو نفر سرنشین جلوی چشم ما زنده زنده ...

مرور «کوچه‌نقاش‌ها»/۴

کربلای۵ فینال جنگ بود/روایت تمرد از دستور فرمانده و قتل‌عام انصار

صادق وفایی

... ولی خودش نیست. در آن شرایط، یک‌سوراخ زیر بازو و یک‌سوراخ روی ترقوه کاظمی دیده می‌شد. * فرار از بیمارستان مجید سیب‌سرخی... مقابل چشمان رزمندگان هدف مستقیم توپ تانک دشمن قرار گرفت. «حاجی بخشی به بیرون پرت شد و دو نفر سرنشین جلوی چشم ما زنده زنده ...

گفت‌و‌گوی «جوان» با خانواده شهید عباس سعید‌ی‌فر از شهدای دفاع مقدس

دست‌های عباس قطع شده بود مثل مولایش در کربلا

روزنامه جوان

... اشرف‌کاشانی، عظیم جعفری، مجتبی اقبالیان، محمد غلامزاده، محمدعرب‌سرخی، اصغر کهل‌زاده، اکبر کهل‌زاده، محمد حمزه‌ای، علی عباسی و محمد....» روز‌های بدون عباس روز‌های بعد از عباس اما، برای خاله سخت بود. او یادش می‌آید وقتی پیکر عباس را تشیع می‌کردند چشم از عکس عباس ...