> شولتز در چین، مکرون در بغداد؛ ترکیه در امارات به دنبال چیست؟!
شولتز در چین به دنبال چیست؟ مکرون از دولت جدید در بغداد چه انتظاراتی دارد؟ چاوش اوغلو به امارات میرود تا کدامیک از اهداف سیاسی، نظامی و اقتصادی را به سرانجام برساند؟ مجموعهی این آیند و روندها چه ارتباطی به هم میتوانند داشته باشند؟ این سفرها تا چه اندازه متاثر از بحران اوکراین است؟ اقتصاد در سایهی سیاست یا سیاست در سایهی اقتصاد؟ اینها مجموعه سوالاتی است که در این گزارش - مصاحبه به دنبال رسیدن به پاسخهای آن بودیم
> آلمان آخرین کشوری نیست که راهی پکن شده است
عبدالرضا فرجی راد با تاکید بر این موضوع که پای کشورهای بیشتری از اروپا به پکن باز خواهد شد به آفتاب یزد گفت: روابط اقتصادی چین و اروپا نزدیک به 700 میلیارد دلار است یعنی به همان اندازه که چین با آمریکا رابطهی مالی و اقتصادی دارد با اروپا هم دارد. در این میان بیشترین رابطه را با آلمان دارد لذا در درجه اول باید بگوییم هر دو دارند از این روابط اقتصادی سود میبرند و قبلا هم سفر مهمی خانم مرکل به چین داشت که باعث بالا رفتن سطح روابط اقتصادی شد. این استاد دانشگاه میافزاید: تحول ژئوپلیتیکی هم رخ داد که فکر میکنم این سفر بیارتباط با این تحول نباشد که همین مسئله جنگ اوکراین و روسیه است. چین و روسیه به نحوی متحد یکدیگرند و زمانی که جنگ شروع شد روسیه دست بالا را داشت و همه تصور میکردند روسیه خیلی زود کار اوکراین را تمام میکند اما این نتیجه حاصل نشد. به دلیل همکاریهای گستردهای که بین چین و روسیه است انتظار این بود که چین بیش از اینها به روسیه کمک کند چه در زمینه تسلیحاتی چه در زمینه سیاسی و چه در زمینه مواد اولیه از غذایی تا مواد مورد استفاده در کارخانه ها. الان که نزدیک یک سال از جنگ روسیه علیه اوکراین میگذرد و نیز اتفاقاتی که در تایوان با سفر پلوسی رخ داد انتظار میرفت چین به روسیه کمک بیشتری کند اما چین عقلانیتی به خرج داد نه در رابطه با تایوان اقدامی انجام داد و نه در مورد روسیه! این استاد ژئوپلیتیک معتقد است چینیها در قد و قوارهی کمک به روسیه تنها نفتش را به قیمت پایین خریدند و کار دیگری نکردند. حتی روسیه مجبور شد مواد اولیهاش را بیشتر از طریق ترکیه تامین کند. در زمینه سلاح هم اگر چین میخواست کمک جدی کند روسیه دنبال کشورهای دیگر نمیافتاد. بنابراین فکر میکنم غرب و اروپا هم به این نتیجه رسیدند چون چین خلاف منافع غرب و موافق منافع روسیه حرکت نکرد لذا بهتر است همکاری با چین را انجام، ادامه یا گسترش دهیم. ضمن اینکه اقتصاد اروپا و آلمان لطمه خورده و تولید به دلیل کاهش ذخایر انرژی کاهش پیدا کرده است و نیاز به درآمد بیشتری است. لذا باید بازارهای جدیدی ایجاد کنند و در پروژههای صنعتی مشارکت کنند. به هر حال منافع ملی و اقتصادی در بحران سیاسی حرف اول را میزند به همین دلیل نه تنها آلمان کشورهای دیگر مثل فرانسه و انگلیس هم سعی میکنند کمبودها را با تبادلات خارجی بیشتر جبران کنند.
> سفری که چراغ سبز نیست فرصت است
عبدالرضا فرجی راد با تقسیم روابط اروپا با چین و روابط آمریکا با چین به دو موضوع کاملاً جدا از یکدیگر میگوید: قضیه اروپا و آمریکا در رابطه با چین متفاوت است. اروپا هنوز استراتژی آمریکا را ندارد و چین را به عنوان رقیب تلقی نکرده است چون آمریکا میترسد چین از او سبقت گیرد و متفاوت از اروپا است. با توجه به اینکه تمرکزشان روی روسیه است میخواهند چین را آرام نگاه داشته و در کنار خود داشته باشند و خنثی باشد. اما اروپا این مسئله را ندارد و چین را به عنوان رقیب نمیداند. نگرانی دارند و آن این است چینیها در اقتصاد آزاد حاکم بر اروپا؛ شرکتها را بخرند و در ادامه کار را سخت کنند.
> مکرون، یک اروپایی مرموز در بغداد
سفر دیگری که در این گزارش به آن پرداخته ایم، سفر مکرون به بغداد پس از تشکیل دولت جدید در عراق است. در این رابطه آقای فرجی راد
به آفتاب یزد گفت: حوزه عراق از نظر اقتصادی قبل از سقوط صدام متعلق به فرانسه بوده است بعد از سرنگونی صدام نفوذ گسترده آمریکا در عراق را شاهد بودیم. عراق اکنون پروژههای زیادی میخواهد اجرا کند و ظرفیتهای زیادی برای کشورهای خارجی و اروپایی و فرانسوی میتواند فراهم کند یعنی حرکت مکرون هم مثل حرکت شولتز به چین است که در اوضاع نامناسب اقتصاد اروپا کشورهای بزرگ نیاز دارند بازارهایشان را باز کنند و تولیدات را زیاد کنند و درآمد بیشتر تولید کنند. مکرون میخواهد توافقاتی که در سفر قبل داشته با توجه به تغییراتی که شده هم آنها را محکم کند هم کارهای بیشتری ثبت کند. گروه حاکم قبلی متفاوت از گروه فعلی است این گروه تقریبا به ایران نزدیک است در حالی که گروه الکاظمی گرایش به جهان عرب بیشتری داشت و راحتتر میتوانست فرانسه را بپذیرد.
> ممکن است فرانسه در پی معاملات نظامی با عراق باشد
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: این که آمریکا و انگلستان به فرانسه قول جبران خسارت ناشی از پیمان اکوآس دادهاند خیلی مهم نیست، حرفی زده میشود. اما واقعیت این است غربیها هم با هم رقابت دارند؛ انگلیس با فرانسه، فرانسه با آمریکا و شرکتهای متفاوت دارند و هر کدام میخواهند درآمد خود را داشته باشند.
فکر میکنم فرانسویها احساس کردند که عراق دارد ارتش خود را میسازد. سلاحهای فرانسوی که وجود داشت یا از بین رفته یا چیزی از آن باقی نمانده لذا عراق دارد ارتش قوی میسازد. فرانسویها میخواهند این بازار را دوباره به دست آورند و عراقی که میخواهد میلیاردها دلار هزینه نظامی کند از این فرصت بهره برد. به یاد داشته باشیم؛ سیاستمداران سفر با اهداف اقتصادی و استراتژیک انجام میدهند.
> امارات از اقتصاد برای تامین امنیت استفاده میکند
فرجی راد در بخش پایانی این گفتگو با اشاره به سفر چاووش اوغلو به امارات و مناسباتی که تازگیها بهتر شده است اظهار میدارد: دو سالی است روابط ترکیه و امارات بهتر شده و بعد سفر اردوغان به امارات قرار شد امارات ده میلیارد دلار در ترکیه سرمایهگذاری کند. یکی از دلایل ارتباط ترکیه با کشورهای منطقه این است که میخواهد نشان دهد اقتصاد ترکیه پویا است و ترکیه را به جایگاه ویژه رساند. با این تفکر تبلیغاتی میخواهد در انجام پروژههایش از سرمایهگذاری آنها استفاده کند. با کاهش نرخ بهره سرمایهگذاری در ترکیه جذابتر شده است. چون به انتخابات ترکیه نزدیک میشویم اردوغان به دنبال انجام پروژهها است در این سفرها که برای پیگیری است ممکن است بحث نظامی هم مطرح شود. مثل بحث پهباد. این واقعیت را باید بپذیریم اگر بحث نظامی بین ترکیه و امارات صورت گیرد سعی میکنند علنی نشود.
صدراعظم آلمان وارد پکن شد؛ آغاز سفری کوتاه و پرحاشیه
اولاف شولتس برای نخستین بار به عنوان صدراعظم آلمان و همراه با یک هیئت ارشد اقتصادی به چین سفر کرد. انتظار میرود شولتس در این سفر که 11 ساعت بیشتر طول نمیکشد مسائل مناقشهبرانگیز حقوق بشری را هم مطرح کند. هواپیمای حامل صدراعظم آلمان و همراهانش بامداد جمعه، چهارم نوامبر در فرودگاه بینالمللی پکن بر زمین نشست. مطابق برنامههای از پیش اعلام شده این هواپیما فقط 11 ساعت بعد این فرودگاه را ترک میکند. به این ترتیب سفر اولاف شولتس به چین کوتاهترین سفر یک صدراعظم آلمان به این کشور خواهد بود، اما این تنها ویژگی این سفر نیست. سیاستمدار حزب سوسیال دموکرات که در دولت قبلی به ریاست آنگلا مرکل وزیر دارایی بود، نخستین بار است که به عنوان صدراعظم آلمان به چین سفر میکند.
> اترینبهای سفر شولتس به چین
شولتس همچنین نخستین رئیس دولت یک کشور غربی است که دو هفته پس از تحکیم قدرت شی جین پینگ و ادامه فعالیت او برای سومین دوره رهبری حزب کمونیست و ریاست جمهوری چین وارد این کشور میشود. اولاف شولتس همچنین نخستین رئیس دولتی غربی است که از سال 2019 به این سو از چین بازدید میکند. این سفر حدود هشت ماه پس از آغاز تجاوز نظامی روسیه به خاک اوکراین انجام میشود که پکن از محکوم کردن آن خودداری میکند. بر پایه برنامههای اعلام شده نخستین برنامه رسمی سفر صدراعظم آلمان به پکن دیدار با شی جین پینگ و شرکت در ضیافت ناهار است. شولتس پس از دیدار با لی که چیانگ، نخستوزیر چین در میزگردی با شرکت هیئتهای اقتصادی بلندپایه دو کشور حضور خواهد یافت. بسیاری از ناظران زمان سفر شولتس به چین را به دلایل مختلف، از جمله تهدیدهای پکن علیه تایوان و ادامه سرکوب اقلیت قومی و مذهبی اویغورها نامناسب ارزیابی میکنند.
> طرح اموضوعهای دشوارب در سفر شولتس به چین
بسیاری از منتقدان و مخالفان چینی حکومت بلامنازع شی جین پینگ و کنفرانس جهانی اویغورها پیش از این خواستار به تعویق افتادن سفر صدراعظم آلمان به چین شدهاند. شولتس اندکی پیش از این سفر در یادداشتی که در روزنامه «فرانکفورتر آلگماینه» منتشر شد نوشت، چین امروز دیگر همان کشور پنج یا ده سال پیش نیست. او تاکید کرد که واضح است وقتی چین تغییر کرده نحوه رفتار و تعامل ما با آن هم باید تغییر کند، و افزود در دیدار با رهبران چین از طرح «موضوعهای دشوار» خودداری نمیکند.
به گفته صدراعظم آلمان این موضوعها شامل ضرورت احترام به آزادیهای مدنی و سیاسی و حقوق اقلیتهای قومی، از جمله در استان سین کیانگ هستند. دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای حقوق بشری رهبری چین را به سرکوب و تحت فشار قرار دادن شهروندان این منطقه که اغلب مسلمانان اویغور هستند متهم میکنند. اولاف شولتس پیش از سفر به پکن با اشاره به تنشهای روزافزون در ارتباط با تایوان به طور تلویحی نسبت به حمله نظامی به این کشور هشدار داد. از دیگر مسائلی که بر سفر شولتس به پکن سایه افکنده ادامه حمایت چین از روسیه به رغم تجاوز نظامی به اوکراین و موانع ایجاد شده بر سر فعالیت شرکتهای غربی مطابق با موازین تجارت آزاد بینالمللی است. به تازگی واگذاری بخشی از بندرگاه هامبورگ به یک شرکت چینی، که شولتس از آن حمایت میکند، حتی در دولت ائتلافی نیز با واکنشهای مخالفتآمیزی روبرو شد. منتقدان معتقدند بحران انرژی ناشی از وابستگی شدید کشورهای اروپایی به روسیه باید زنگ خطری در مورد روابط اقتصادی و تجاری با چین باشد که در حال حاضر دومین قدرت بزرگ اقتصادی جهان است.
صدراعظم آلمان از سفر خود به چین دفاع کرد
صدراعظم آلمان سفر به چین را سفری درست در زمانی مناسب میداند. او از رهبری چین خواست تا از نفوذ خود برای پایان دادن به جنگ روسیه علیه اوکراین استفاده کند. موضع نخست وزیر چین در مورد روسیه هم به طرز غیرمنتظرهای واضح بود. در دو سوی میز طویلی در تالار بزرگ خلق چین دو مقام بلندپایه با مفترقات زیاد روبروی هم نشستند. در یک سو صدراعظم آلمان، نماینده یک قدرت متوسط اروپایی که از نظر اقتصادی ضربه خورده است و مجبور است در یک دولت ائتلافی دشوار، دائما مراقب باشد و ملاحظات را در نظر بگیرد. و در آن سوی میز شی جین پینگ؛ رهبری که برای بار سوم در جایگاه خویش ابقا شده، با قدرتی تثبیت شده که میرود فاقد مرز و محدودیت شود. دنیایی فاصله میان این دو مقام بلندپایه است. آنها اما مجبور به همکاری با یکدیگرند. بحرانهای کنونی در جهان گستردهتر و پیچیدهتر از آن هستند که بتوان آنها را بدون همکاری چین حل کرد. این مسئله شامل جنگ اوکراین هم میشود؛ بحرانی که برای حل آن، صدراعظم آلمان بر نفوذ چین بر مسکو حساب باز کرده است. اولاف شولتس پس از دیدار با شی جین پینگ گفت: «من و رئیس جمهور چین بر سر این مسئله که تهدیدهای اتمی غیرمسئولانه و بسیار خطرناک هستند، توافق داریم.» در جریان این دیدار، لی که چیانگ، نخست وزیر چین به شیوهای که تاکنون کمتر از این کشور در موضعگیریها در قبال روسیه، دیده شده، با نشان دادن فاصله و مرزبندی این کشور با اقدامات روسیه در اوکراین، گفت که دیگر نمیتوان تنش بیشتری را در این زمینه تحمل کرد. خبرگزاری فرانسه سخنان مقامات چین و آلمان در این دیدار را هشداری مشترک به روسیه تفسیر میکند که جمهوری خلق چین را از مهمترین متحدان خود میداند. صدراعظم آلمان برآورد خود از این سفر کوتاه 11 ساعته به چین را در پایان اینگونه خلاصه کرد: «سفری مناسب در زمانی مناسب.» اولاف شولتس پس از گفتوگوهای خود در تالار بزرگ خلق در پکن، به طیف گستردهای از مشترکات بین دو کشور اشاره کرد. به گفته او خواست تعمیق تبادلات تجاری از سوی دو کشور با وجود انتقادها و تردیدها و تاکید هر دو طرف بر نظم جهانی چندقطبی باثبات، از جمله این مشترکات بودهاند. صدراعظم آلمان همچنین در حوزه مقابله با همهگیری کرونا از یک پیشرفت کوچک خبر داد. به گفته او چین قصد دارد برای نخستین بار به واکسن mRNA بایونتک، هر چند در ابتدا تنها برای خارجیها، مجوز دهد.
> دیدار شولتس با رهبری که قدرتش نامحدود به نظر میرسد
در سالهای اخیر به ندرت سفری از صدراعظم وقت آلمان را به چین میتوان یافت که این چنین سایه انتظارات و نگرانیها بر آن سنگینی کرده باشد. خبرگزاری فرانسه مینویسد، زیرا شولتس با دیدارش به مردی اعتبار بیشتر میبخشید که چین را از اساس و به تبع آن جهان را تا حدی تغییر داده است. به نوشته این خبرگزاری، تحت رهبری شی، چین اقتدارگراتر و ملیگراتر و آمادهتر برای رویاروییهای مختلف در صحنه بینالمللی شده است. سه هفته پیش شی جین پینگ برای سومین بار بر جایگاه دبیرکل حزب و رئیسجمهور چین تکیه زد. با تغییر قانون اساسی به سود نامحدودشدن دوره زمامداری شی، او به قدرتمندترین رهبر چین، پس از مائو، بنیانگذار جمهوری خلق چین تبدیل شده است. پس از مرگ مائو هر رهبر حزب کمونیست اجازه داشت تنها دو دوره 5ساله در این مقام بماند. دستگاه سرکوب و کنترل دولتی در دوران شی پیوسته تقویت و تکمیل شده است. موضعگیری سیاست خارجی چین در رویارویی با غرب در حال حاضر خطوط و رگههای رقابتی را آشکار میکند که احتمالا نظم جهانی آینده متاثر از آن خواهد بود.
> ادرست این بود که این مذاکرات انجام شودب
اولاف شولتس تردیدی در این زمینه که او نگران سیاست سرسختانه چین است، باقی نمیگذارد. صدراعظم آلمان پیش از ترک چین گفت، «در رابطه با چین بدون تردید عناصر هماوردی و رقابت در سالهای گذشته افزایش یافته است.» اولاف شولتس برای نخستین بار به عنوان صدراعظم آلمان و همراه با یک هیئت ارشد اقتصادی بامداد جمعه چهارم آبان به چین سفر کرد. اعلام خبر این سفر 11ساعته به چین انتقادهای فراوانی را برای صدراعظم آلمان به همراه داشت. بسیاری از ناظران زمان سفر شولتس به چین را به دلایل مختلف، از جمله تهدیدهای پکن علیه تایوان و ادامه سرکوب اقلیت قومی و مذهبی اویغورها نامناسب ارزیابی کردند. شولتس اما با وجود تمامی انتقادها به امید اینکه بتواند با رئیس جمهور چین به نحوی وارد دیالوگ و تبادلات سیاسی شود راهی این سفر شد. آن گونه که محافل نزدیک به صدراعظم اذعان میکردند، چشمانداز موفقیت شولتس در این سفر مبهم و نامشخص بود. اما صدراعظم آلمان در پایان این سفر بر این باور است که سفر او بیدستاورد نبوده است. شولتس میگوید: «درست این بود که این مذاکرات انجام شوند.»