-
۱۴۰۳-۰۷-۲۳ ۲۱:۴۹
[همشهری آنلاین]
روایت دست اول و دلهره آور از لحظه انفجار پیجرها و نحوه شهادت سیدحسن نصرالله و همراهانش
پیجرهای جدید نسبت به قبلیها بزرگتر بود. با دکمههای سفتی که حتما نیاز به دو دست باشد. آنروز روبروی رفیقم نشسته بودم. پیجر توی کیفم بود. زنگ خورد. نمیدانم چرا اعتنا نکردم. یکهو رو به رفیقم ترکید. سروصورتش پر ترکش شد.
-
۱۴۰۳-۰۷-۲۳ ۲۲:۰۳
[صراطنیوز]
روایت دست اول عضو حزبالله از روز انفجار پیجرها: پیام با فونت ریز فرستاده شده بود
دوماه قبل ۱۶هزار پیجر خریده بودند. ۴هزارتا را پخش و بقیه در انبار بود. بچههای من همیشه سر بازی با پیجر دعوا داشتند. موقع خواب هم میگذاشتم کنار بالشت خودم و بچههایم. پیجرهای جدید نسبت به قبلیها بزرگتر بود. با دکمههای سفتی که حتما نیاز به دو دست باشد. آنروز روبروی رفیقم نشسته بودم. پیجر توی کیفم بود. زنگ خورد. نمیدانم چرا اعتنا نکردم. یکهو رو به رفیقم ترکید.
-
۱۴۰۳-۰۷-۲۳ ۲۱:۵۰
[جماران]
جواد موگویی، مستندساز ایرانی نقل کرد؛
روایت دست اول عضو حزبالله از روز انفجار پیجرها: پیام با فونت ریز فرستاده شده بود
دوماه قبل ۱۶هزار پیجر خریده بودند. ۴هزارتا را پخش و بقیه در انبار بود. بچههای من همیشه سر بازی با پیجر دعوا داشتند. موقع خواب هم میگذاشتم کنار بالشت خودم و بچههایم. پیجرهای جدید نسبت به قبلیها بزرگتر بود. با دکمههای سفتی که حتما نیاز به دو دست باشد. آنروز روبروی رفیقم نشسته بودم. پیجر توی کیفم بود. زنگ خورد. نمیدانم چرا اعتنا نکردم. یکهو رو به رفیقم ترکید. سروصورتش پر ترکش شد...
-
۱۴۰۳-۰۷-۲۳ ۱۹:۵۱
[جوان]
روایت یک شاهد عینی از روز انفجار پیجرها
-
۱۴۰۳-۰۷-۲۳ ۱۶:۴۴
[بازتاب]
روایتی وحشتناک از انفجار پیجرها در بیروت
-
۱۴۰۳-۰۷-۲۳ ۱۸:۲۷
[مشرق]
روایت یک شاهد عینی از روز انفجار پیجرها
-
۱۴۰۳-۰۷-۲۴ ۰۰:۳۲
[برترینها]
روایت دست اول از نحوه انفجار پیجرها در لبنان
روایت دست اول از نحوه انفجار پیجرها در لبنان
جواد موگویی، مستندساز ایرانی که به بیروت سفر کرده است، روایتی از روز انفجار پیجرها در لبنان نوشته است.
-
۱۴۰۳-۰۷-۲۳ ۱۸:۵۸
[نامهنیوز]
روایت یک شاهد عینی از روز انفجار پیجرها
به گزارش مشرق، جواد مو گویی، فعال رسانه در تلگرام نوشت:
-
۱۴۰۳-۰۷-۲۵ ۱۰:۰۰
[روزنو]
یک عضو حزبالله مطرح کرد:
روایت دست اول از انفجار پیجرها | روزنو
این عضو حزبالله در ادامه روایت خود گفت:«من بالا سر پیکر چندتا از شهدای کنار سید رفتم. بدنها همه سالم بود. اما صورتها همه کبود و سیاه با لبهای ورم کرده. همه از خفگی گاز سمی شهید شده بودند.الان همه چیز ممنوع است. شبکه ارتباطی کند شده اما امنتر است.»
-
۱۴۰۳-۰۷-۲۳ ۲۱:۵۰
[عصر ایران]
روایت دست اول عضو حزب الله از روز انفجار پیجرها: پیام با فونت ریز فرستاده شده بود
با دکمههای سفتی که حتما نیاز به دو دست باشد. آنروز روبروی رفیقم نشسته بودم. پیجر توی کیفم بود. زنگ خورد. نمیدانم چرا اعتنا نکردم. یکهو رو به رفیقم ترکید. سروصورتش پر ترکش شد.