صاحب‌خبر

شوخی های زشت مشتری در مغازه جگرکی، به قیمت جانش تمام شد

ایران نوشت: ساعت یک و نیم بامداد 9 آذر، مأموران کلانتری 169 مشیریه در تماس با بازپرس محمدمهدی براعه، از نزاعی مرگبار خبر دادند.

جرم و جنایت

شوخی های زشت مشتری در مغازه جگرکی، به قیمت جانش تمام شد

کارگر مغازه جگرکی که به دنبال تذکر به مشتری او را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود، با پای خود به اداره پلیس رفت.

شوخی‌های زشت مشتری در مغازه جگرکی، به قیمت جانش تمام شد

روزنامه ایران

ساعت یک و نیم بامداد 9 آذر، مأموران کلانتری 169 مشیریه در تماس با بازپرس محمدمهدی براعه، از نزاعی مرگبار خبر دادند.

شوخی های زشت مشتری در مغازه جگرکی، به قیمت جانش تمام شد - مردم سالاری آنلاين

ایران نوشت: ساعت یک و نیم بامداد 9 آذر، مأموران کلانتری 169 مشیریه در تماس با بازپرس محمدمهدی براعه، از نزاعی مرگبار خبر دادند.

چند شوخی زشت در جگرکی نزاعی مرگبار آفرید!

ساعت یک و نیم بامداد ۹ آذر، مأموران کلانتری ۱۶۹ مشیریه در تماس با بازپرس محمدمهدی براعه، از نزاعی مرگبار خبر دادند.

شوخی های زشت در مغازه جگرکی، نزاعی مرگبار آفرید! شوخی های زشت در مغازه جگرکی، نزاعی مرگبار آفرید!

ساعت یک و نیم بامداد ۹ آذر، مأموران کلانتری ۱۶۹ مشیریه در تماس با بازپرس محمدمهدی براعه، از نزاعی مرگبار خبر دادند. به گزارش ایران، ساعت یک و نیم بامداد ۹ آذر، مأموران کلانتری ۱۶۹ مشیریه در تماس با بازپرس محمدمهدی براعه، از نزاعی مرگبار خبر دادند. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات آغاز و در بررسی‌های

شوخی‌های مشتری در مغازه جگرکی، به قیمت جانش تمام شد

ساعت یک و نیم بامداد 9 آذر، مأموران کلانتری 169 مشیریه در تماس با بازپرس محمدمهدی براعه، از نزاعی مرگبار خبر دادند.

شوخی های زشت در مغازه جگرکی، نزاعی مرگبار آفرید!

مقتول به همراه چهار نفر از دوستانش به مغازه جگرکی رفته بود. اما به خاطر شوخی‌های نامتعارف و به دنبال آن مشاجره لفظی در مقابل مشتریان یکی از کارگران جگرکی به آن‌ها تذکر داده بود که رعایت دیگران را کرده و دست از رفتار نامناسب بردارند، اما همین مسأله باعث درگیری و در نهایت قتل پسر ۲۰ ساله توسط کارگر جگرکی شده بود.

درگیری مرگبار در جگرکی

روزنامه جوان

شاگرد جگرکی بعد از قتل مشتری، خودش را به پلیس تسلیم کرد

نزاع میان چند مشتری و شاگرد جگرکی باعث وقوع قتل شد و متهم با مراجعه به کلانتری خودش را تسلیم کرد.

گفت‌وگو با کارگر طلاساز که در جگرکی مرتکب جنایت شد!

خیلی سریع اتفاق افتاد! من چاقویی در دست داشتم و فقط می‌خواستم که دوستم را از نزاع خارج کنم اما...