*زمان دولت روحانی من خیلی با خانمم حرف و جر و بحثم نمیشد. اما در این یکسال و اندی دائم با هم دعوا میکنیم. زمان روحانی اگه خانمم دلش یه گوشواره طلا میخواست به هر بدبختی بود میشد براش تهیه کنم. الان وقتی تقاضای بیجای خرید طلا میکنه در پاسخی دندانشکن به وی میگویم: پول طلای گرمی یک میلیون و سیصد و پنجاه هزار تومان را برم از سر قبر کی بیارم؟ الان نمیشه پا تو طلافروشی گذاشت. البته خانمم در پاسخی دندانشکن به من گفت: بیچاره تو حتی نمیتونی پاتو تو قصابی و میوه فروشی
بزاری!
*به بهانه خدا رحمت کند آقای روحانی یا پدر آقای روحانی باید عرض کنم خیلی چیزها هست که باید بگوییم خدا رحمت کند. مثل خرید خانه، ماشین، حتی خرید کیسهای برنج، خرید گوشت و مرغ و... در حال حاضر بیشتر مایحتاج ما نیاز به خدا رحمت کند دارد. چون دست این اقلام انگار از دنیای ما کوتاه شده یا دست ما از آنها!
*من زمان روحانی هر چه بود پرخوری میکردم اما در این یکسال اخیر متاسفانه دچار سوءتغذیه یا کمخوری شدم. ضمن اینکه کارشناس ارشد رشته تغذیه هستم! واتساپ هم قطعه وگرنه تصویری از هیکلم رونمایی میکردم که ببینید دنده هام هم بیرون زده. باور کنید سیاه نمایی نمیکنم.
* به اینهایی که میگویند: «خدا پدر روحانی را بیامرزه» عرض میکنم: باید به عقبتر رفت و گفت: «خدا پدر احمدینژاد را هم بیامرزد.» درسته که احمدینژاد دیگه نیست اما خداش هست. البته خودش هم هست اما رئیس جمهور نیست! ولی زمان احمدینژاد میشد صاحبخونه شد. من پول نداشتم وگرنه حتی میشد با پنجاه میلیون یک آپارتمان خرید. صحبت نقل چند میلیارد برای یک آپارتمان قفسی نبود. لذا بنده پایان عمر یا دوره طلایی خرید خانه را اعلام میکنم.
نکته: قطع به یقین با تلاش مسئولین و دولت شرایطی برای مردم مهیا خواهد شد و اوضاع چنان به کام مردم بشود که بزودی خواهند گفت: خدا پدر این دولت هم بیامرزد.
ما که نومید نیستیم. چنان که مولانا میگوید: نومید نمیشود دل عاشق مست!