ماجرا اما از آن جایی آغاز شد که مهدی عرفاتی، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت، در توئیتی نوشت: «اخیراً فرزند یک معاون وزیر برای ادامه تحصیل در یک کشور خارجی ویزا گرفته بود و قصد خروج داشت که به محض اطلاع رئیسجمهور، دستور صادر شد؛ «اگر فرزند رفت، پدر هم برود!» گذشت آن دوران که افتخار مقامات عالی دولت، اقامت فرزندانشان در خارج از کشور باشد. مسئولان مراقب گشت ارشاد باشند.»
>انسیه خزعلی و واکنشی که بنزینی بود بر آتشِ شعله ور شده!
اما انیسه خزعلی در واکنش به حضور فرزنداش در خارج از کشور در توییتی نوشت: « گذشت آن دوران که مسئولانی مثل کوه پشت فرزندان خویش میایستادند و صراحتاً از مهاجرت و زندگی آنها در خارج از کشور دفاع میکردند. اما امروز... برخی با ذوق زدگی از مهاجرت فرزند اینجانب گفتند؛ درحالی که سفر موقت کاری ایشان جهت توسعه و پشتیبانی مجموعه دانشبنیانی است که در ایران با تعداد زیادی از دانشجویان کامپیوتر فعال است و خوشبختانه این پروژه کاری رو به اتمام بوده و وی در ماههای آینده به کشور باز میگردد. اگرچه ایشان متاهل و مستقل است، ولی هرگز قصد مهاجرت
نداشته اند.بی شک... بسترسازی برای تقویت فعالیتهای دانش بنیان جاری در کشور، برخاسته از تعلق به وطن و مسئولیتپذیری است. اعضای دولت مردمی و انقلابی به آرمانهای انقلاب و سیاستهای دولت وفادار بوده و خواهند بود.»
در پاسخِ کوتاه خانم خزعلی چند نکته وجود دارد که نشان میدهد این مسئله تا چه اندازه مهم است:
ـ خزعلی اگر چه مینویسد: گذشت آن دوران که مسئولانی مثل کوه پشت فرزندان خویش میایستادند و صراحتاً از مهاجرت و زندگی آنها در خارج از کشور دفاع میکردند اما اندکی بعد یادآور میشود: اگرچه ایشان متاهل و مستقل است... و این یعنی پسر خانم خزعلی محق است که بگوید: من مستقل و متاهل هستم و مهاجرت من به کانادا ارتباطی به شغل مادرم ندارد! همین مسئله به نوعی دفاع و مثل کوه پشت سر فرزند مهاجرت کرده ایستادن است!
ـ خزعلی اگر چه مینویسد: سفر موقت کاری ایشان جهت توسعه و پشتیبانی مجموعه دانشبنیانی است که در ایران با تعداد زیادی از دانشجویان کامپیوتر فعال است و خوشبختانه این پروژه کاری رو به اتمام بوده و وی در ماههای آینده به کشور باز میگردد... همین موضوع نیز صادقانه نیست چون هم سفر موقت نبوده، هم پروژه بحث برانگیزتر از اصل مهاجرت است: شرکتی که «وی.پی.ان» میفروشد! موضوعی که این روزها در قالب طرح صیانت، بسیاری را آزرده خاطر کرده است!
اطلاعات بعدی اما گفتههای مادر را نقض میکند کما این که در خبرهای تکمیلی تر، کاشف به عمل میآید فرزند دیگر خواهرِ «انسیه» یعنی «کبری خزعلی» نیز در آمریکا اقامت دارد. حالا فضا برای راستی آزمایی یک حرف مهیا است اما موضوع فقط به «انسیه خزعلی» و «احمد» ختم نمیشود.
در این میانه احمد محمدیزاده استاندار بوشهر میگوید:
« به هر مدیری که خود یا فرزندانشان اقامت خارج از کشور دارند، فقط دو ماه فرصت داده میشود تا نسبت به برگشت یا لغو تابعیت اقدام کند.» گفتهای که معلوم همگان میشود، «پسر رفت، پدر هم برود» عاقبتی بهتر از «از کجا آوردهای؟»
نخواهد داشت!
>زاهدی وفا وارد گود میشود
بحث وزیر پیشنهادی دولت سیزدهم برای «وزارت تعاون، رفاه و تامین اجتماعی»، مسیری دیگر پیش روی کنشگران اجتماعی گذاشت موضوعی که حتی به مجلس نیز کشیده شد؛ دو تابعیتی بودن یا نبودن و فرزندانی که گویا تابعیتی کانادایی دارند.
این روزها از در و دیوار برای دولت سیزدهم میبارد موضوعی که اگر آقای رئیسی برای آن فکری نکند بحران ساز خواهد شد کما این که رسانهها و حتی دوستان آقای رئیسی بر سر برخی از اعضای کابینه و استانداران بارها به رئیسی هشدار دادند اما تا این جای ماجرا فقط عبدالملکی ناهماهنگ تشخیص داده شد اما موضوع به همین جا ختم نخواهد شد و دولت هر آن ممکن است با حاشیهای جدید رو در رو شود.
>از کجا آورده ای، یکی از قدیمیترین قوانین ناظر بر فساد مالی
قبل از اینکه اصل یکصد و چهل و دوم قانون اساسی به تصویب برسد، لزوم مبارزه با فساد مالی مسئولان از طریق سوء استفاده از جایگاه خود و کسب ثروتهای نامشروع، سبب شده بود تا در جلسه نوزدهم اسفند ماه سال 1337 قانونی تحت عنوان قانون از کجا آوردهای به تصویب مجلس برسد که در واقع یکی از قدیمیترین قوانین ناظر بر فساد مالی قبل از پیروزی انقلاب محسوب میشود. در متن قانون مذکور، لزوم رسیدگی به اموال و داراییهای وزرا و کارمندان دولت؛ اعم از کشوری، لشکری، شهرداریها و موسسات وابسته به آنها با الزاماتی خاص همچون اعلام اموال و داراییهای این افراد به علاوه فرزندان تحت تکفل آنان مورد پیشبینی قرار گرفته و برای عدم اعلام اموال و یا اعلام نادرست آنها، مجازاتهایی نیز مقرر شده بود.
>کلام پایانی:
همانطور که «از کجا آورده ای؟» هیچ وقت اجرایی نشد، «پسر رفت، پدر هم برود» نیز شاید اجرایی نشود به دو دلیل:
ـ یکی این که؛ پسر رفتهها آن قدر زیاد هستند که دولت نتواند از پسِ آنها برآید
ـ دیگر این که؛ این یک شعار است نه قانون، شعاری که ظاهری زیبا و باطنی تاریک دارد در حالی که «از کجا آورده ای؟» قانون بود و اجرایی نشد یعنی آنقدر «استثنا» و «ان قُلت» آوردند که اجرایی نشود بهتر است! نکته ی مهمتر این که؛ «مهاجرت» امری عادی در همه جای دنیا است آن قدر عادی که نمیتوان برای آن محدوده و محدودیتهایی در نظر گرفت جدای از این مسئله که؛ پسر و نیز دختر هر خانواده حتی مسئولان حق دارد برای آینده ی خود تصمیم بگیرد و خانواده نیز حق دارد برای رفاه و آینده ی بهترِ فرزندانش بهترین تصمیمات را اتخاذ کند آن چه در این میانه باقی خواهد ماند افشا شدههایی است که اعتماد عمومی به دولت و نظام را دچار خدشههایی ترمیم ناپذیر خواهد کرد پس صلاح را در این میدانیم که آقای رئیسی حرف خود را پس بگیرد و بیخیال ورود به این موضوع شود چون همه میدانند نشدنی است!