روزنامه شرق نوشت: همزمان با خبر تصویب سه ماده مهم و اصلی طرح صیانت از فضای مجازی قبلی مجلس در شورای عالی فضای مجازی که حالا به آن «تنظیمگری» میگویند، خبر مهاجرت پسر انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری، به کشور کانادا در فضای مجازی منتشر و بازتابهای مختلفی داشت؛ یعنی درست زمانی که شورای عالی فضای مجازی به ریاست رئیسجمهوری تصمیم گرفت استفاده از اینترنت و فضای مجازی را محدود کند، مشخص شد فرزند معاون رئیسجمهور در کانادا سرپرست بخشی در شرکت تولید فیلترشکن با نام «بترنت» (betternet) است. مسئلهای که همزمان شد با تذکر رئیسی به معاون وزیری که گفته شده بود فرزندش به خارج از کشور رفته و رئیسجمهور نیز در جواب گفته بود «اگر فرزند رفت، پدر هم برود». حالا معلوم نیست با اینکه فرزند رفته، آیا مادر هم میرود؟
مهدی عرفاتی، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت، بهتازگی در اظهاراتی گفته بود: «فرزند یک معاون وزیر برای ادامه تحصیل در کشوری خارجی ویزا گرفته بود و قصد خروج داشت که به محض اطلاع رئیسجمهور، دستور صادر شد؛ اگر فرزند رفت، پدر هم برود!». عرفاتی همچنین با لحنی کنایهآمیز گفت: «گذشت آن دوران که افتخار مقامات عالی دولت، اقامت فرزندانشان در خارج از کشور باشد»؛ اما پس از این ادعا، روشن شد که فرزند انسیه خزعلی، معاون رئیسجمهور نیز چند سالی است به کانادا مهاجرت کرده است. خبری که از سوی مهدی خزعلی، برادر معاون زنان رئیسجمهور هم تأیید شد. البته انسیه خزعلی در واکنش به حضور فرزند خود در خارج از کشور مدعی شد: «پسرم خارج از کشور است، اما مهاجرت نکرده و به دنبال توسعه یک مجموعه «دانشبنیان» است». درحالیکه طبق بررسی کاربران فضای مجازی و مستندات منتشرشده در رسانههای اجتماعی، حمیدرضا رضازاده، پسر انسیه خزعلی، معاون ابراهیم رئیسی، مؤسس و مدیر اجرائی شرکت «بترنت» بوده که خدمات ویپیان به کاربران ارائه میدهد. این در حالی است که انسیه خزعلی یکی از حامیان فیلترینگ و محدودسازی فضای مجازی و اینترنت در کشور است. ازاینرو کاربران فضای مجازی ارتباط این تلاش مجدانه برای محدودسازی و فیلترینگ شبکههای اجتماعی با کار فرزند را به تصویر کشیدهاند.
یک بام و دو هوای مسئولان
البته این اولین بار نیست که شاهد رفتار یک بام و دو هوای برخی مسئولان در قبال یک موضوع خاص هستیم؛ یعنی امری را نفی میکنند، اما برای خود و اطرافیانشان جایز میشمارند. ازاینرو برخی مسئولان شعار مرگ بر آمریکا و انگلیس و غرب میدهند، اما معلوم نیست چرا فرزندانشان در میان شعار مرگ بر این و آن گفتنها، برای تحصیل و زندگی به همان کشورها مهاجرت میکنند! مسئلهای که همواه مورد مناقشه بوده و معمولا اصولگرایان، اصلاحطلبان را تقبیح میکردند که چرا فرزندانشان زندگی در غرب را به زندگی در کشور ترجیح میدهند. اما اینطور که به نظر میرسد، در دولت و مسئولان جدید دیگر نگاه سیاسی دراینباره تأثیری ندارد و فرزند برخی از آنها همین که یکی از والدین سمتی میگیرد، چمدانها را بسته و راهی فرنگ میشود. طبق آمار هاشمیگلپایگانی، دبیر ستاد امر به معروف، بین سه تا چهار هزار نفر از فرزندان مدیر میانی در سالهای گذشته تاکنون به خارج از کشور رفتهاند. او تأکید دارد: «چه اصراری است فردی مسئول باشد، درحالیکه فرزندش در خارج از کشور باشد؟ رقابتی بین مسئولان نیز وجود دارد؛ یعنی نمیشود افراد به دنبال تأمین یورو و دلار برای فرزندانشان باشند، اما با صدای بلند استقلال کشور را اعلام کنند». علاوه بر فرزند خزعلی، پیش از این گفته شده بود فرزندان وزیر ارتباطات دولت سیزدهم هم تابعیت استرالیا دارند که از سوی وزیر تکذیب شد. بااینحال، معلوم نیست در دولت و مجلس انقلابی که بیشترین شعارهای ضد غرب را دادهاند، فرزند چند وزیر، معاون، مدیر و مسئول دیگر تابعیت غرب دارند و در خارج از کشور زندگی میکنند؟
فرزند خزعلی کیست و چه شغلی دارد؟
حمیدرضا رضازاده، پسر انسیه خزعلی، متولد ۱۳۶۵ و دارای مدرک کارشناسی رشته علوم کامپیوتر است. معاون رئیسجمهور برای تبرئه خود مدعی شد فرزندش «برای کار و برای توسعه و پشتیبانی مجموعه دانشبنیان و فعالیتهای دانشبنیان کشور را ترک کرده است»؛ درحالیکه سفر او پس از درج آگهی اعلام انحلال شرکتش با وجود انجام فعالیت صورت گرفته و پس از آن، فعالیت دانشبنیانی در ایران نداشته است. البته محل کار و نوع فعالیت حمیدرضا رضازاده که از طرف مادرش دانشبنیان توصیف شده، با واکنشهای مختلفی از سوی فعالان مجازی روبهرو شده و این کاربران با اشاره به وضعیت فعلی اینترنت در کشور، با هشتگ طرح صیانت، درباره فرزند انسیه خزعلی معاون ابراهیم رئیسی پست و استوری گذاشته یا توییت زدهاند.
بهعنوان نمونه عباس عبدی، روزنامهنگار باسابقه و فعال سیاسی اصلاحطلب، در واکنش به سخنان انسیه خزعلی درباره علت مهاجرت فرزندش در توییتی نوشت: «چرا برخی انتظار دارند که ادعاهای آنان درباره خود و خانوادههایشان را مردم باید باور کنند؟ درحالیکه تجربه قبلی خلاف صداقت را نشان داده. بهعلاوه چرا خودشان ادعاهای فرزندانشان را میپذیرند؟ درحالیکه فرزندان میدانند در فضای ریاکاری والدینشان طاقت شنیدن حرف درست را ندارند». محمد جرجندی، فعال فناوری نیز در توییتر خود درباره ادعای شغل دانشبنیان فرزند انسیه خزعلی نوشت: «در حالی سرکار خانم انسیه خزعلی ادعا کردن که پسرشان برای سفر کوتاه کاری به کانادا رفته است که پسر گل ایشان در کانادا شرکت تولید ویپیان VPN زده است! همین کارو من جرجندی بکنم میشم جاسوس و بیپدر و مادر و مجرم امنیتی!». علاوه بر آنها، محمدرضا دانایی، خبرنگار، هم در کانال تلگرامی خود نوشته است: «خانم انسیه خزعلی گفتند پسرشون به دلیل ایده استارتآپی که داشتند در سفری دانشبنیان به آمریکا رفتند! عجب! ایده دانشبنیانی آقازاده اینه که شما اینجا اینترنت ما رو صیانت و فیلتر کنید، بعد به وسیله فیلترشکن آقازاده به اینترنت وصل بشیم و به ایشون پول بدیم؟ بابا دمتون گرم! چقدر شما ایدههای ناب و خفنی دارید».
تجارت چند صد میلیاردی «ویپیان» از سوی مافیای شناختهشده
در شرایطی که در چند روز گذشته اینترنت کشور با مصوبه شورای عالی فضای مجازی صیانت شده و خبر ویپیانفروشی پسر خزعلی هم مطرح شده است، بخشی از ویدئو سؤال جواد کریمیقدوسی، نماینده عضو جبهه پایداری مجلس دهم و یازدهم از محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات دولت روحانی، در فضای مجازی دست به دست میشود. سخنانی که در آن وزیر جوان در صحن علنی مجلس، در پاسخ به سؤال نماینده مشهد درباره «علت عدم وظایف قانونی وزارت ارتباطات در احراز هویت افراد در اینترنت، ساماندهی فیلترشکنها و...» صراحتا گفت: «درحالحاضر فیلترشکن بهراحتی فروخته میشود، برخوردی با این تجارت نمیشود و پشتش هم معلوم است چه کسی است. مگر نمیشود پشت این مافیا را درآورد؟ میگویند قانون نداریم که فیلترشکنفروشی جرم است. ما شاهد تجارت چند صد میلیاردی در این حوزه هستیم».
تأکید بر منافع مالی برخی در محدودکردن اینترنت
علاوه بر تأکید آذریجهرمی در آن سالها مبنی بر فروش ویپیان از سوی مافیا با تجارت چند صد میلیاردی که کسی هم جلوی آن را نمیگیرد، روز گذشته جلال رشیدیکوچی، نماینده مخالف طرح صیانت از فضای مجازی مجلس یازدهم نیز مسئله «منافع مالی» برخی در مقوله «محدودیت اینترنت» را تأیید و به «شرق» گفت: «اینکه بحث فیلترشکن و منافع مادی برخی در طرحهای اینچنینی «مصوبه اخیر شورای عالی فضای مجازی» درباره «تنظیمگری» یا همان «صیانت» مطرح میشود، حقیقت انکارناپذیری است...». حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده چند دوره مجلس، هم در گفتوگویی به این رفتار دوگانه برخی مسئولان واکنش نشان داد و گفت: «در گذشته کسانی که از سفارت آمریکا بالا رفتهاند یا کسانی که شعار مرگ بر آمریکا میدهند و متأسفانه در جناحهای سیاسی مختلف دارای پست و مقام شدهاند، خانوادههایشان در کشورهای غربی زندگی میکنند و خیلی راحت این موضوع را توجیه میکنند. حالا خبر مهاجرت فرزندان مسئولان به دولت کنونی رسیده است؛ دولتی که یکی از مهمترین نقدهایی که به دولت گذشته داشت، این بود که چرا فرزندان سیاستمداران در کشورهای غربی زندگی میکنند». این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: «جالب اینجاست که توجیهات مسئولانی که فرزندانشان مهاجرت کردهاند، توجیهات تحقیرآمیزی است؛ یعنی واقعا به شعور ملت توهین میشود. مثلا فلان مسئولی که بیشترین شعار را داده، وقتی دخترش به کشور سوئیس میرود، میگوید به خاطر نخبهبودنش بوده است یا همین خانم انسیه خزعلی که میگوید رفتن فرزندش به دلیل انجام کارهای دانشبنیان است. درصورتیکه اگر برنامهای برای مناسبات مبتنی بر دانشبنیان وجود دارد، چرا نخبگان ایران دارند به گونه دیگری جذب کشورهای غربی میشوند و فقط از کانال سیاستمحور، فرزندان آنها مهاجرت میکنند؟». درحالیکه تندروهای مجلس ازجمله کریمیقدوسی پیش از این و در دولت روحانی تلاش زیادی داشتند مدیران دوتابعیتی یا کسانی را که فرزندانشان در خارج از کشور هستند از مسئولیت خلع کنند، به نظر میرسد در مواجهه با مسئولان همفکر خود در دولت فعلی چنین حساسیتی ندارند. حتی خود رئیسی هم که پیش از این از او نقلقول شده بود اگر فرزند مسئولی رفت، پدر هم برود، مشخص نیست آیا در مواجهه با مادر این فرزندان هم چنین نظری دارد؟ یعنی با این مقوله انقلابی رفتار میکند؟ علاوهبراین، انتظار میرفت انسیه خزعلی، معاون رئیسجمهور، خودش دست به کار شده و اقدام بجایی در این زمینه انجام دهد، با وجودی که اول خبر استعفایش در فضای مجازی منتشر شد، دست به تکذیب و سپس توجیه مهاجرت فرزندش زد و حتی ویپیانفروشی فرزندش در این وانفسای تلاش برای محدودکردن شبکههای مجازی و اینترنت را به فعالیت دانشبنیان نسبت داد. بااینحال، حذف توییت تکذیب استعفایش، آن هم چند ساعت بعد از آن، ابهاماتی ایجاد کرده است که خود او یا رئیسجمهوری چه تصمیمی دراینباره میگیرند؟ آیا نشان میدهند که انقلابیگری خودی و غیرخودی نمیشناسد یا به توجیه این اقدام ادامه میدهند تا آبها از آسیاب بیفتد؟