این مترجم با آنکه در زمینههای مختلف دست به کار ترجمه زده، اما معتقد است: «مترجم در حوزه ادبیات داستانی بهتر میتواند از خلاقیتش برای ترجمه استفاده کند. ضمن اینکه در قالب داستان بهتر میشود مفاهیم مورد نظر را به مخاطب انتقال داد. بنابراین بیشتر به ترجمه رمان و داستان گرایش دارم».
»زندگی اسرارآمیز» نوشته سومانک کید، «جاناتان مرغ دریایی» اثر ریچارد باخ، «مزرعه حیوانات» نوشته جورج اورول، «نامه به کودکی که هرگز زاده نشد» اثر اوریانا فالاچی، «هدف» اثر برایان تریسی، مجموعه علمی بیستجلدی برای نوجوانان، مجموعه داستان «پرسی جکسون و ایزدان المپ» اثر ریک ریوردان و... از آثاری هستند که این مترجم دست به ترجمه آنها زده است.
درباره ترجمه، ترجمههای چندباره از یک اثر و میزان دستمزد و درآمد مترجمان گفتوگویی با این مترجم انجام داده ایم که مشروح آن را میخوانید.
* با توجه به اینکه تعداد کتابهای ترجمه و به تبع آن مترجم در کشور ما زیاد است، وضعیت امرار معاش از طریق ترجمه چگونه است؟
- متأسفانه با وجود پرزحمت و وقتگیر بودن فن ترجمه، این کار درآمد چندانی برای مترجم ندارد و معمولاً به عنوان یک کار ذوقی یا شغل دوم در نظر گرفته میشود، مگر آنکه اتفاق خاصی بیفتد و کتابی به دفعات تجدید چاپ شود و در قرارداد بین ناشر و مترجم درصدی از هر چاپ به عنوان سهم مترجم در نظر گرفته شده باشد.
* وفور و تعداد زیاد مترجم و کتابهای ترجمه چه آسیبی به ترجمه و البته ادبیات زده است؟
- فراوانی مترجم یا فراوانی آثار ترجمهشده به ترجمه و ادبیات آسیب نمیزند بلکه ترجمه نادرست و آشنانبودن مترجم به ادبیات زبان مقصد این مشکل را ایجاد میکند. راه حل آن هم این است که مترجمان ما بیشتر با ادبیات انس بگیرند، متن ترجمه حتماً ویراستاری شود و ناشران در انتخاب کتاب، مترجم و ویراستار با دقت بیشتر و سختگیرانهتر عمل کنند.
* مسأله مهم ترجمه در ایران ناآشنایی بسیاری از ما با نویسندگان مطرح و ناآشنایی با جریانهای ادبی روز دنیاست. چرا مترجمها به معرفی چهرههای جدید ادبی کمتر تمایل نشان میدهند و به ترجمه چندباره آثار میپردازند؟ مثل اتفاقی که برای ترجمه کتاب معروف ریچارد باخ با عنوان «جاناتان مرغ دریایی» از سوی شما رخ داد؟
بدیهی است چاپ اثری که مشهور است و بین مردم جا افتاده است، ریسک کمتری دارد اما معرفی یک چهره جدید ادبی ممکن است لزوماً با موفقیت همراه نباشد. به هر حال فکر میکنم این مبحث بیشتر به ناشر مربوط باشد تا مترجم زیرا تأمین منابع مالی چاپ یک اثر و ریسک مربوط به آن بر عهده ناشر است. همچنین انتخاب کتاب غالباً توسط ناشر انجام میشود یا با مشورت ناشر و مترجم. ضمناً جا انداختن یک چهره ادبی جدید بین مردم مستلزم صرف وقت، هزینه و تلاش فراوان است.
* شما جزو مترجمانی هستید که دست به ترجمه کتابهایی با موضوعهای مختلف زدهاید و البته چند اثر ادبی را هم ترجمه کردهاید. به نظر شما مترجم باید در حوزه خاصی ترجمه کند یا خیر؟
- مترجم باید بتواند یک اثر را بهخوبی و بهکمال ترجمه کند و لازمه آن این است که به موضوع اثری که ترجمه میکند، علاقه و احاطه داشته باشد. در ارتباط با کتابهای عمومی غالباً مترجم با مشکل خاصی مواجه نمیشود ولی برای ترجمه در یک رشته خاص مثلاً ریاضی، فیزیک و... تسلط بر موضوع لازم است.
* به نظرتان ترجمه آثار چه ژانری این روزها در ایران باعث رونق کسب و کار و رشد درآمد میشود؟ آثار داستانی، آموزشی و دانشگاهی و یا کتابهای موفقیت و روانشناسی؟
- همه مواردی که ذکر کردید در کنار هم میتوانند باعث رونق کسب و کار شوند. یک سری ترفندهای عمومی وجود دارد که برای هر کسب و کار میتوانند به کار روند و میتوان آنها را در کتابهای روانشناسی موفقیت یافت. غیر از آن، هر کاری نیاز به دانش فنی خاص خود دارد که از طریق کتابهای آموزشی تخصصی در دسترس است. بهطور کلی برای موفقیت در هر کسب و کاری انگیزه، توانایی، آگاهی و فراهمبودن بسترِ مورد نظر اهمیت دارد و کتابها میتوانند بسیار مفید باشند و کمک کنند.
* شما ترجمههایی برای گروه سنی نوجوان با عنوان «تجارت هولناک» دارید که در ژانر وحشت نوشته شده است. درباره نوشتن از وحشت برای این گروه سنی نظرهای موافق و مخالف بسیاری وجود دارد. شما به عنوان مترجم این آثار در این باره چه نظری دارید؟
- البته این مجموعه هنوز مراحل آمادهشدن برای چاپ را سپری میکند و در چند ماه آینده در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت. اما میزان ترسناکبودن مطالب این مجموعه متناسب با گروه سنی نوجوان است و بیشتر از آنکه باعث وحشت شود، به نوجوانان هیجان میدهد. در کل باید برای هر گروه سنی بر اساس موازین روانشناختی و نیازها کتابهای مناسب تهیه شود.
* با این همه فکر میکنید نوجوان ایرانی با توجه به نوع فرهنگ و اقتضایاتی که دارد، مثل سایر نوجوانان دنیا میتواند از یک اثر در ژانر وحشت لذت ببرد؟
- در هر صورت باید پذیرفت که با وجود رسانهها، اینترنت و بازیهای رایانهای نوجوان ایرانی به اندازه کافی با فرهنگ جهانی آشناست و گمان نمیکنم مشکل خاصی در درک چنین داستانهایی داشته باشد.