در روزها و هفتههاي اخير، اتاق بازرگاني، صنايع، معادن و كشاورزي ايران شاهد تحركات انتخاباتي براي انتخاب يك نفر به عنوان رييس است كه در نيمه راه دوره هشتم اين كرسي را در اختيار بگيرد و در صورتي كه اتفاق خاصي رخ ندهد و مجبور به استعفا نشود تا پايان دوره بر اين كرسي بنشيند. در اين رهگذر گروهها و صف بنديهاي نه به ظاهر شناسنامهدار بلكه شناخته شده اقدام به برگزاري جلسات چند نفره و چندين نفره كردهاند. همچنين برخي مانند روساي اتاقهاي بازرگاني سراسر كشور به صورت آشكار و جمعي براي انتخاب رييس تشكيل جلسه ميدهند. در اين مدت رايزنيهاي رودر رو و مكالمات تلفني بهشدت رواج داشت و رسانهها نيز در انعكاس ديدگاهها و نظرات صاحبنظران غافل نبودند و به گونهيي عمل كردند كه گويي آتش تنور اين انتخابات داغتر شد.
از روي حدس و گمانها و بحث و گفتوگوهاي اين روزها ميتوان تا حدودي طيفهاي فعال در انتخابات رييس اتاق بازرگاني ايران را شناخت و در ابتداي امر بايد به جمع روساي اتاقهاي شهرستانها اشاره كرد كه بهطور مشخص و قاطع كانديداي خود را معين كردند و براي به كرسي نشاندن كانديداي خود اصرار دارند.
گروه مطرح ديگري كه ميتوان از آنها ياد كرد گروه اتاق تهران است كه آنها نيز كانديداي خود را مشخص كرده و از چپ و راست به دنبال يارگيري براي كسب كرسي رياست هستند و در خارج از اين دو طيف روشن و مشخص گروههاي ديگري فعالند كه بعضا در داخل گود اتاق بازرگاني هستند و به خاطر كسب كرسي اكثريت در اتاق تهران در انتخابات دوره هشتم ميكوشند تا با انتخاب نماينده خود بتوانند كارنامه عملكرد خود را در اتاق بازرگاني مثبت نشان دهند و در مقابل گروهي وجود دارد كه در درون اتاق ايران هستند و جمعي نيز از خارج از اتاق هستند كه از قطار انتخابات دوره هشتم باز ماندهاند اما همچنان به اتاق ميانديشند. همچنين عدهيي اتاق اوليهايي هستند كه از عملكرد دورههاي گذشته و كانديداها و طيفهاي موجود اطلاعات كامل و كافي ندارند و به گونهيي ميتوان آنان را رايهاي خاموش ناميد كه قادر به رقم زدن سرنوشت اتاق هستند.
نقطه مشتركي كه همه گروههاي فعال در انتخابات بر آن اشتراك نظر دارند و بر آن به عنوان نقطه قوت گروه خود تكيه ميكنند، مساله بهبود وضعيت بخش خصوصي است. در حقيقت همه افراد مدعي هستند كه كانديداي ايشان از بخش خصوصي معرفي شده است و اوست كه بخش خصوصي را ميشناسد و از بخش خصوصي برخاسته است.
اين موضوع به تجربه موفق كانديداهاي بخش خصوصي باز ميگردد. در نيمه راه دوره هفتم اتاق ايران كه براي جايگزين شدن محمد نهاونديان اعضاي هيات نمايندگان با آراي خود در ميان كانديداهاي حاضر غلامحسين شافعي را برگزيدند كه خود برخاسته از بطن بخش خصوصي بود و در دوره هشتم نيز محسن جلالپور از فعالان بخش خصوصي در شرايطي انتخاب شد كه رقيبش لحظاتي قبل از رايگيري از كانديدا شدن انصراف داد و او بدون رقيب به سمت رياست اتاق دست يابت و مورد اقبال اعضا و هيات نمايندگان قرار گرفت.
در حقيقت انتخاب اين دو نفر به درستي به اثبات رساند كه وقتي ميگويند اتاق بازرگاني پارلمان بخش خصوصي است رياست آن هم بايد در دست نماينده بخش خصوصي باشد.
در علم مديريت نظريهيي مطرح شده است كه بر اساس آن ميگويد از آنجايي كه تجربه آسان به دست نميآيد و وقتي اين تجربه همراه با تخصص به دست آمد نبايد به آساني از دست بروند.
بر اين اساس وقتي رييس اتاق از فعالان بخش خصوصي باشد در حقيقت دخل و خرج زندگي خود را بر پايه كار و تجارت بنا مينهد و فكر و ذكرش در راه توسعه كسب و كار و رونق اقتصاد و بازار است و در هر پست و مقام اجتماعي غيردولتي هم كه قرار بگيرد در طول دوره و در پايان دوره به اصل خود رجعت ميكند.
چنانكه علينقي خاموشي تا پايان دوره پنجم رياست اتاق بازرگاني ايران را بر عهده داشت اما پس از پايان دوره رياست همچنان در كار تجارت اشتغال دارد و محمد نهاونديان كه منصفانه بايد گفت بسيار براي بخش خصوصي تلاش كرد نهايتا به بخش دولتي پيوست. شافعي نيز كه سالها نايبرييس بود بعد از يك نيم دوره رياست اتاق بازرگاني مثل هميشه در بحث تجارت خود مشغول است.
محسن جلالپور هم با وجود استعفا از رياست اتاق بازرگاني و حتي استعفا از هيات نمايندگان اتاق كرمان از كار تجارت خود استعفا نداده است و كار پسته را كماكان ادامه ميدهد. و سر انجام پس از گذشت حدود 2 ماه تلاش و فعاليت و يارگيري گروههاي مختلف فردا قرار است رييس اتاق بازرگاني انتخاب شود.
با توجه به تاكيد همه طيفها روي كلمه بخش خصوصي و اينكه چه كسي و با چه ويژگيهايي ميتواند بخش خصوصي قلمداد شود از سوي اعضاي هيات نمايندگان مشخص ميشود و هيات نمايندگان اتاق بازرگاني ايران بار ديگر كلمه بخش خصوصي را معني ميكند. در واقع اتاق بازرگاني اينبار نيز قصد دارد، نمايندهيي واقعي را كه از جنس خودشان است براي رياست انتخاب كنند.
معني كردن بخش خصوصي توسط اتاق بازرگاني
صاحبخبر -