شناسهٔ خبر: 14934993 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

علیپور در نشست بررسی اندیشه و شعر سلمان هراتی:

روشنفکران قیصر و شاعران دهه۶۰ را نادیده گرفتند/ روایت شمس‌لنگرودی از اشعار سلمان هراتی

یک منتقد و پژوهشگر ادبی گفت: روشنفکران، شاعران دهه 60 را به رسمیت نمی‌شناسند و حتی شعر نیمایی پس از انقلاب را بایکوت کردند. روشنفکران، شاعران دهه 60 را نادیده گرفتند و این طور القاء کردند که سلمان، سیدحسن و قیصر اصلاً نیستند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، نشست بررسی اندیشه و شعر سلمان هراتی با حضور مصطفی علیپور در باشگاه ادبی خبرگزاری فارس برگزار شد.

*اولین هدیه‌ای که از سلمان هراتی گرفتم

مصطفی علیپور در این مراسم با اشاره به رابطه خود با سلمان هراتی گفت‌: در جلسه‌ای که سلمان هراتی اداره می‌کرد او کتابی آورد و گفت می‌خواهم به مصطفی علیپور آن را هدیه کنم و این مسئله من را بسیار خوشحال کرد. نخستین معلم شعر من سلمان هراتی بود که بعد از  او در حوزه هنری تحت مدیریت علمی زنده‌یادها قیصر امین‌پور و سیدحسن حسینی با شعر روبه‌رو شدم.

وی افزود: سلمان به من گفت علاوه بر شعر نوشتن باید نقد هم بخوانید و خودش اولین کتاب نظریه و نقد ادبی را به من هدیه داد. کمتر کسی می‌تواند از معملش سخن بگوید و این کار سختی است اما آنچه که باید در مورد سلمان بگویم این است که او شاعر محصول دهه 60 بوده است.

*هراتی جزو 5شاعر خوب و اثرگذار دهه60 است

این منتقد ادبی در بخش دیگری از سخنانش گفت: سلمان هراتی جزو 5 شاعر خوب و تأثیرگذار دهه 60 است که اگر بخواهیم 5 شاعر را انتخاب کنیم که هم خوب شعر گفته باشند و هم بر شعر پس از خود تأثیر داشته باشند، سلمان یکی از آنها است. شعر دهه 60 با توجه به اقتضائات و شرایط سیاسی و اجتماعی باید دیده شود و این اقتضائات شاعران انقلابی را متمایز کرده است. زیرا دهه 60، دهه انقلاب است.

او اضافه کرد:‌ شعرای انقلاب در هر جای جهان به دنبال کشف رازها و  رموز جهان نمی‌روند و در ایران نیز این مسئله ناگزیر است. شاعران دهه 60 شمسی مهمترین ویژگی شعرشان معنامحوری است و موضوع در ذهن آنها طبقه‌بندی شده است. آمریکاستیزی یک اصل پذیرفته شده در شعر دهه 60 است و این اصل در میان شاعران مسلمان و حتی غیرمسلمان پذیرفته شده است. حتی سیاوش کسرایی که به گمان من گرایشی به ایدئولوژی‌های اسلامی نداشته نیز از مؤلفه‌های انقلاب اسلامی در شعرش استفاده کرده است. البته سیاوش کسرایی شاعری است که ضدیتی با ایدئولوژی دینی نداشته و عمر خود را صرف مبارزه با این باورها نکرده است. از این رو سلمان هراتی شاعر این دهه است که یکی از عناصر شعرش معنامحوری است.

*سلمان هراتی یکی از بنیانگذاران شعر آئینی است

علیپور گفت: ایدئولوژیک بون شعر یکی دیگر از ویژگی‌های شعر این دهه است و منظور از این عبارت حرکت برای تولید شعر آئینی‌ است و می‌توان گفت سلمان هراتی یکی از بنیانگذاران شعر آئینی است. صراحت زبان و بیان دیگر ویژگی شعر دهه 60 است که در شعر سلمان دیده می‌شود. شاعران در این دهه  تلاش می‌کنند که فاصله خود و مخاطب را کم کنند تا بتوانند آنچه در ذهنشان است به شنونده و خواننده منتقل کنند.

این پژوهشگر حوزه ادبیات در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به نیما یوشیج گفت: بعد از نیما چند شاعر موفق شدند که عناصر بومی را به زیباترین شکل وارد شعر خود کنند که سلمان هراتی یکی از آن افراد است و با این زبان می‌توان به لایحه‌های پایین اجتماع داخل شد که البته این زبان همان زبان مطلوب گفتمان انقلاب اسلامی است.

وی افزود: این در واقع هنجارگریزی بومی است و نیما، سلمان، منوچهر آتشی و ... برخی از آنهایی هستند که از واژگان بومی در شعرشان استفاده کرده‌‌اند. واژگانی که مترادف شهری ندارند و شاعر برای ارائه حس خود از یک نقطه و مکان آنها را در شعرش وارد کرده، اگر بخواهیم ارزش‌های شعری سلمان هراتی را بشناسیم باید برای او وقت گذاشت زیرا سلمان شاعری است که شعرش هنوز هم به روز است.

*روشنفکران در صدد نادیده گرفتن قیصر و شاعران دهه 60 بودند

مصطفی علیپور در بخش دیگری از این مراسم با اشاره به موضع شاعران شبه روشنفکر دهه 60 در قبال شعر انقلاب گفت: روشنفکران شاعران دهه 60 را به رسمیت نمی‌شناسند و حتی شعر نیمایی پس از انقلاب را بایکوت کردند. روشنفکران شاعران دهه 60 را نادیده گرفتند و این طور القاء کردند که سلمان، سیدحسن و قیصر اصلاً نیستند.

وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به چهره‌هایی که در دهه 60 با کار مطبوعاتی به شعر انقلاب پر و بال دادند، گفت: محمدرضا مهدی‌زاده یکی از منابع مهم شاعران جوان پس از انقلاب بود که در مجله اطلاعات هفتگی مطلب می‌نوشت. علیرضا قزوه نیز به همین نحو در روزنامه اطلاعات فعالیت می‌کرد و فعالیت‌های شعری جوانان را ضریب می‌داد.

*روایت شمس لنگرودی از اشعار سلمان هراتی

این منتقد ادبی با اشاره به اینکه در دوره‌های مختلف با شمس لنگرودی در داوری جشنواره‌ها همراه بوده خاطره‌ای از او نقل کرد و گفت: شمس لنگرودی تعریف می‌کند که به انتشارات مروارید رفته بود و مدیر آنجا کتاب «دری به خانه خورشید» سلمان را به او داده بود و گفته بود این را بخوان که شعر خوب این است.

او اضافه کرد: شاعران دهه 60 مخاطب برایشان مهم بوده و سلمان برای اینکه مخاطب را مجذوب و شیفته شعر خود کند، دست به این کار می‌زند که شعرش شباهت به نثر دارد در صورتی که من معتقدم شعر او نثر نیست. او برای اینکه شعرش را از تبدیل شدن به نثر نجات دهد دست به نمادسازی می‌زند. آفتاب و شب دو گزینه‌ای است که او در شعرش به کار می‌برد هر چند این دو کلید واژه شاید امروز نخ‌نما شده باشند اما در روزگار دهه 60 به شدت مهم بود‌ه‌اند. نکته‌ای که سلمان را از شاعران دیگر متمایز می‌کند، موسیقی است و شاعران منثور پس از او این مسئله را از او تقلید کرده‌اند.

علیپور با اشاره به قالب‌های رایج در دهه 60 گفت: در دهه 60 ما قالب قصیده نداریم در حالی که امروز هست و اگر در آن زمان هم بود به ندرت استفاده می‌شد حتی شاعرانی که پیش از دهه 60 قصیده می‌سرودند، در این دهه کم‌کار شده‌اند. از این رو قصیده به عنوان قالب مسلط و رایج دهه 60 مطرح نیست.

وی افزود: غزل یکی از نامیراترین قوالب شعر فارسی است و شاعری در طول تاریخ سراغ نداریم که غزل نسروده باشد حتی نیما چند غزل در کارنامه شعرش دارد و از این رو غزل در دهه 60 رایج است اما به طور حماسی به این قالب رجوع می‌شود. آن هم به خاطر بروز جنگ تحمیلی است که جامعه به فضای حماسی نیاز دارد.

*شعری که اگر برای فروغ بود برخی خودکشی می‌کردند

این منتقد ادبی در ادامه گفت: منظور از حماسی در اینجا شعری با زبان شاهنامه نیست بلکه منظور روح حماسی در شعر است پس غزل‌های دهه 60 به ویژه غزل سلمان هراتی علاوه بر تغزلی بودن حماسی نیز است.

تو از شکوفه پُری از بهار لبریزی

تو سرو سبز تنی با خزان نمی‌‌ریزی

 

تو آفتاب بلندی ز عشق سرشاری

تو در خالی این شب ستاره می‌ریزی

 

تمام خانه پر از نور ناب خواهد شد

اگر به صبحدم ای آفتاب برخیزی

 

شبی که مرگ می‌آید به قصد کوچه‌ی عشق

چو بال شوق ز بالای ما می‌آویزی

 

بهار با تو درختی است بی‌نهایت سبز

دریغ و درد از این بادهای پاییزی

 

شبی چو ابر بیا تا به باغ خاطر من

چنان که با همه‌ی جان من در آمیزی

وی در پایان پس از خوانش شعر بالا گفت: اگر این غزل در دفتر شعر فروغ فرخزاد بود، برخی از شدت تحسین این شعر مرگ موش می‌خوردند و خودکشی می‌کردند.

انتهای پیام/و