-
۱۴۰۴-۰۸-۱۱ ۰۷:۱۷
[برترینها]
نه آقای قاضی! به من تجاوز نشده؛ اشتباه کرده بودم
نه آقای قاضی! به من تجاوز نشده؛ اشتباه کرده بودم
در حالی که تعداد زنان و دختران شاکی از راننده شرور به 7 نفر رسیده بود 2 نفر دیگر با مراجعه به پلیس آگاهی از سرقت خودروشان خبر دادند که مشخص شد متهم با همان خودروهای سرقتی زنان را میربوده است.
-
۱۴۰۴-۰۸-۱۱ ۱۰:۱۵
[فرارو]
راز نامهای که مسیر پرونده تجاوز را عوض کرد، چه بود؟
مرد محکوم به اعدام که به جرم تجاوز، آدم ربایی و سرقت با سلاح سرد از زنان مسافر در یک قدمی چوبه دار قرار داشت با نامهای که یکی از شاکیهای پرونده به دیوان عالی کشور فرستاد حکم اعدامش نقض و دوباره محاکمه شد.
-
۱۴۰۴-۰۸-۱۱ ۱۰:۵۴
[سلامت نیوز]
تبرئه از اتهام تجاوز و رهایی از چوبه دار
تهم که مرد 27 سالهای به نام ناصر بود در بازجوییهای اولیه به سرقت و آزار 7 زن و تجاوز به یکی از آنها و همینطور سرقت دو خودرو اعتراف کرد.
-
۱۴۰۴-۰۸-۱۱ ۱۱:۰۰
[اکونیوز]
تبرئه از اتهام تجاوز و رهایی از چوبه دار - اکونیوز
اقتصاد ایران: تهم که مرد 27 سالهای به نام ناصر بود در بازجوییهای اولیه به سرقت و آزار 7 زن و تجاوز به یکی از آنها و همینطور سرقت دو خودرو اعتراف کرد.
-
۱۴۰۴-۰۸-۱۱ ۰۸:۱۶
[همشهری آنلاین]
شکستن حکم اعدام مرد آزارگر با نامه زن شاکی
حکم اعدام مردی که به جرم تجاوز، آدمربایی و سرقت با سلاح سرد از زنان مسافر در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، با نامه یکی از شاکیهای پرونده به دیوان عالی کشور نقض شد.
-
۱۴۰۴-۰۸-۱۱ ۰۶:۳۵
[اقتصاد نیوز]
یک نامه سارق متهم به تجاوز را از اعدام نجات داد/ نه آقای قاضی! به من تجاوز نشده؛ اشتباه کرده بودم!
اقتصادنیوز: در حالی که ناصر در یک قدمی چوبه دار قرار داشت زن جوانی که مدعی بود از سوی ناصر مورد تجاوز قرار گرفته با ارسال نامهای به دیوان عالی کشور اظهار کرد که اشتباه کرده و تجاوزی رخ نداده است.
-
۱۴۰۴-۰۸-۱۱ ۰۸:۱۲
[دیدبان ایران]
نه آقای قاضی! به من تجاوز نشده؛اشتباه کرده بودم/ نامه زن به دادگاه ، متهم به تجاوز را از اعدام نجات داد
اواسط سال 1394 زنی هراسان به اداره پلیس رفت و گفت: «در مسیر محل کار به خانهام در شهریار بودم که راننده یک خودروی پراید که زنی هم سرنشین آن بود سوارم کرد. پس از دقایقی به یکباره وارد محلی خلوت شد و با زور و تهدید چاقو، النگو، دستبند و انگشترم را گرفتند و بعد هم از کارتم پول نقد برداشت کردند و آنقدر به آنها التماس کردم که در بین جاده مرا از خودرو پیاده کردند.»