صاحب‌خبر

میرغضب‌ها چند روز اعتصاب کردند

پدرم خودش را لعن و نفرین می‌کرد که چرا جلاد شده

خبرآنلاین

معمولا شاگرد میرغضب‌ها پس از چند سال که کار می‌کردند در اوایل مامور می‌شدند فقط گوش و بینی و دست مجرمین را قطع کنند و به‌تدریج همین که لیاقت خود را به ثبوت رساندند و تخصص یافتند تازه نوبت سر بریدن به آنها می‌رسید.

خاطرات میرغضب مظفرالدین‌شاه/ قسمت ۳

حکومت سالی یک دست لباس قرمز به میرغضب‌ها می‌داد

شبی که قرار بود فردای آن روز راهزن قصاص ببیند و به مجازات برسد، پدرم خوابش نبرد.

خاطرات میرغضب مظفرالدین‌شاه/ قسمت ۳

جلاد قدیمی ایران : حکومت سالی یک دست لباس قرمز به جلاد ها می‌داد

«آخرین جلاد تهران، علی میرغضب، که در دوران قاجار مأمور اجرای احکام قصاص بود، زندگی پرفرازونشیبی داشت؛ میراث عجیب این شغل همچنان در اذهان مردم باقی است و روایات تکان‌دهنده‌ای از شب‌های اجرای حکم بیان می‌شود.»

خاطرات میرغضب مظفرالدین‌شاه/ قسمت ۵

۱۳ جلاد معروف تهران در یک صف به ترتیب ایستاده بودند/ جلادان گوش‌های بریده‌شده را از زمین جمع کرده در جیب‌های یکایک راهزنان گذاشتند!

در یک آن چهار دست به هوا بلند شد، در هر کدام از این دست‌ها کارد نوک‌تیز برنده‌ای جلب توجه می‌کرد که برق می‌زد دفعتا هر چهار دست فرود آمد و در یک چشم به هم زدن فریاد جان‌خراش و دردناک چهار نفر راهزن بلند شد.

دلم به حال دزدی که قرار بود دست‌هایش را قطع کنم می‌سوخت!

وقتی من و میرغضبِ مامور و نیز پدرم به میدان اعدام رفتیم، قلبم می‌لرزید زیرا برای اولین بار بود که می‌خواستم به شغل وحشتناک و رعب‌انگیز خود شروع کنم.

خاطرات میرغضب مظفرالدین‌شاه/ قسمت ۴

پدرم خودش را لعن و نفرین می‌کرد که چرا جلاد شده/ میرغضب‌ها چند روز اعتصاب کردند

روزی که محکوم را به میدان آوردند، یکی از میرغضب‌ها که تازه استخدام شده بود وقتی محکوم را دید و صحنه اعدام را از نظر گذراند، چاقویی را که در دست داشت به دور انداخت و گفت: «این کار از دست من ساخته نیست.»

خاطرات میرغضب مظفرالدین‌شاه

حکومت سالی یک دست لباس قرمز به میرغضب‌ها می‌داد

شبی که قرار بود فردای آن روز راهزن قصاص ببیند و به مجازات برسد، پدرم خوابش نبرد.