شناسهٔ خبر: 75240894 - سرویس گوناگون
نسخه قابل چاپ منبع: همشهری آنلاین | لینک خبر

واقعا باربری‌های بازار ماهانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومانی درآمد دارند؟

عرق از پیشانی‌شان راه باز می‌کند به ابروها، به خطوط پنجه‌عقابی اطراف چشم‌ها و گونه‌های مورب یا فرورفته‌یشان: «خانم برو کنار...آقا مراقب باش...».

صاحب‌خبر -

همشهری آنلان- سحر جعفریان‌عصر: بعد به هر جان کَندنی باشد گاری‌چرخی‌هایشان را با انباشته‌هایی از بار میان گذرهای شلوغ و تو در توی بازار بزرگ می‌کشانند. هر صبح تا عصر. بازار اگر خوب باشد دست‌کم روزی ۶، ۵ مرتبه و اگر خراب باشد شاید ۳، ۲ دفعه باربری کنند. دستمزدشان هم تابعی از نوع و وزن بارها و البته طول مسیرهاست؛ از روزی ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزارتومان (در شلوغ‌ترین روزهای کاری) نه آن دستمزد یک یا دو میلیون برای هر بار که این روزها در فضای مجازی شایع شده و نَقلش دهان به دهان می‌چرخد که درآمد باربرهای بازار به ماهی ۱۰۰ میلیون می‌رسد. برای اطلاع از چند و چون ماجرا راهی بازار بزرگ پایتخت شدیم.

واقعا باربری‌های بازار ماهانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومانی درآمد دارند؟

فرمول باربری؛ نوع و وزن بار به‌اضافه طول مسیر

بارها متفاوتند؛ طاقه‌های ۲۰ تا ۶۰ کیلویی پارچه، تخته‌ فرش‌های ۳ تا ۱۲ و ۱۸ متری، بسته‌های ۱۰ تا ۳۰ کیلویی انواع کالا از پوشاک تا تنقلات و گاهی هم کارتن‌های بزرگ و کوچک جهیزیه عروس‌خانم‌ها. مسیرهای باربری نیز گوناگونند؛ دور یا نزدیک. گاهی از چهارراه مولوی تا چهارراه گلوبندک، از بَر کوچه مروی تا تَه کوچه حمام‌چال یا از گذر اُرسی‌دوزها تا سبزه‌میدان و گاهی از پله‌نوروزخان تا پاچنار. این میان وسیله حمل بار هم بر دستمزد باربری در محدوده بازار اثرگذار است؛ اینکه باربرها، بارها را در کوچه‌ها و راه‌پله‌های تنگ به کول و دوش بکشند و یا کف گاری‌چرخی یا تَرک موتورسیکلت جا دهند، نیز مبلغ دستمزدشان را نوسان می‌دهد. نوید، گاری‌چرخی‌اش را حاشیه خیابان خیام نرسیده لابه‌لای ده‌ها گاری‌چرخی دیگر چپانده: «چرخی زیاد شده و کار کم! از طرفی، بیشتر کسبه خودشان یه گاری‌چرخی انداخته‌اند زیر پای کارگرشان تا نیازی به گرفتن باربر نباشه!» نوید با آنکه دستش تنگ است اما برای همین روزی تقریبا ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان خدا را شکر می‌کند.

مظنه باربری، توافقی‌ست

کمی بعد از پیچ گذر امین‌الدوله ایستاده‌اند و سرگرم چانه‌زنی‌اند. آن که صاحب بار است، می‌گوید: «حاجی خودت نگاه کن دیگه؛ ۳ طاقه است روی هم ۵۰ کیلو هم نمی‌شه. بعد این یه تکه مسیر رو برای باربری‌شون قیمت می‌دی ۱۵۰ تومن!؟ بابا، انصاف‌تو شکر...» باربر هم از این طرف چانه می‌زند که: «اینکه راهش تنگ و پیچ‌واپیچ هست رو ول کردی و چسبیدی به وزن کم و مسیر کوتاه! اون‌وقت تو انصاف داری؟» توافق‌شان نمی‌شود و باربر که پسری جوان و کُرد است گاری‌چرخی‌اش را هول می‌دهد سوی چهارراه شلوغ مولوی: «باربرهای قدیمی، جا و مکان ثابت دارند که سال‌هاست قُرق کردن. فقط خودشان یا جانشینان‌شان که خودشون تعیین می‌کنن اونجاها بار می‌کشن...برای ما که جا نداریم و مشتری ثابت، درآمد باربری شاید روزی ۳۰۰ تا ۵۰۰ تومن بیفته.» نرسیده به چهارراه با بار طاقه‌های پارچه (هر طاقه ۳۰ کیلوگرمی ۲۰ تا ۴۰ هزارتومان) دخلش از کوری درمی‌آید.

واقعا باربری‌های بازار ماهانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومانی درآمد دارند؟

ورود ممنوعی که کمی گران تمام می‌شود

از آنجا که ورود موتورسیکلت به حریم تیمچه، دالان و سراهای بازار ممنوع است هزینه باربری در آن حوالی کمتر گران‌تر است. این را جمعه، یکی از باربران سرای جعفری (شال و روسری) می‌گوید و ادامه می‌دهد: «از کارگاه‌های ته مولوی چرخی را تا خرتلاق پر می‌کنیم و می‌آوریم اینجا بازار سلطانی با ۴۰۰ یا ۵۰۰ هزار تومان اما مگر چند تا از این بارها در روز یا هفته گیرمان می‌آید؟ باربر، شناخته شده باشد و قابل اطمینان، هم کار بیشتری به او می‌سپارند و هم علاوه بر دستمزدش، مبلغی هم به عنوان پاداش، شیرینی یا انعام می‌گیرد...همه اینها با هم می‌شود روزی ۵ تا نهایتا ۷ مسیر با میانگین ۲۰۰ هزار تومان.» اغلب اوقات، تعیین قیمت و دستمزد باربری به صورت توافقی‌ست و نرخ ثابت و مصوبی وجود ندارد. مانند نرخ جا به جایی جهیزیه عروس. زانیار، باربر دیگریست که چند کارتن بزرگ از وسایل آشپزخانه که عروس خانمی تهیه کرده، روی گاری‌چرخی‌اش گذاشته: «از کنار چهارسوق بزرگ تا چهارراه گلوبندک پیش تاکسی دربستی می‌برم با ۴۰۰ هزار تومان. بگو خدا برکت و تمام...» مادر عروس که خسته از گشتن و پول خرج کردن‌های بسیاراست، زود پاسخ می‌دهد: «گران نمی‌گیری؟». «نه؛ حاج‌خانم از صبح این همه پول بریز و بپاش کردی، به ما رسیدی خسیس شدی!»

بازار شلوغ است و صدای چرخ گاری‌ها بالاتر از همهمه مردم، دادزن‌ رستوران‌ها و مغازه‌ها و دستفروشانی که فال گردوی تازه می‌فروشند، به گوش می‌رسد.