گروه فرهنگی جهان نیوز: مدتهای زیادی است که آب و خاک برخی از نقاط سوریه آلوده به بیماری های ناشناخته شده بود. ردپای آمریکایی ها به وضوح در آن مناطق دیده شده بود. ابراهیم در یکی از همین مناطق آلوده سوریه حضور داشت.
هنگامی که در سوریه دکتر ابراهیم را دیدم، گفت: «چند ماه پیش از طریق آب و غذای آلوده، ابراهیم و چند تن از مدافعان حرم مسموم شدند. در بهداری شهر البوکمال مداوا شدند و به محل خدمتشان بازگشتند.
بعد از چند روز، دوباره ابراهیم حالش بد شد. او را به شهر دیرالزور بردند و در آنجا مداوا کردند اما نوع مسمومیت را تشخیص ندادند.
دوباره ابراهیم با اصرار خودش به محل خدمتش بازگشت. چند هفته بعد، حال ابراهیم بدتر شد.
به دستور فرمانده قرارگاه دير الزور به دمشق اعزامش میکنند، اعزامی که بازهم ابراهیم رضایت نداشت.
در دمشق نمونه های آزمایشگاهی ابراهیم را برای سم شناسی به آزمایشگاه میفرستند، اما نتیجه ای حاصل نمیشود.
ابراهیم در لیست مجروحان جنگی جهت اعزام به تهران قرار میگیرد، ولی در همین حین ابراهیم به کما میرود و سطح هوشیاری او شدیداً کاهش مییابد.
اول کبدش از کار می افتد، بعد کلیه هایش، بعد مغز از کار می افتد و بعد هم در نهایت، ایست قلبی منجر به شهادتش میشود.
گویا ریه شیمیایی ابراهیم دیگر تحمل زندگی در دنیای فانی را نداشت.
به واقع ابراهیم امامحسنوار شهید شد. لبهایش تماما خشک شده و ترک خورده بود. یک به یک اعضای بدنش از کار افتاد و مثل شمع آب شد.
برگرفته از کتاب «اسمی از تبار ابراهیم»
روایت هایی از زندگانی شهید مدافع حرم ابراهیم اسمی
بیشتر بخوانید:
ماجرای شهیدی که بانی مخفیانه یک هیئت بود
مدافع حرمی که از آبدارخانه هیئت به بهشت رسید
شرط شهید مدافع حرم برای همراهی کاری با پدرش
فرماندهای که دوست داشت مسئول آبدارخانه شود
شهید مدافع حرمی که نماز جماعت نمیخواند!
شیوهای که یک شهید در امر به معروف داشت
ماجرای معرفت شهید مدافع حرم در دوره آموزشی
رفتم برگه تو رو درست کردم!
ماجرای شنیده نشده از زلزله شش سال پیش کرمانشاه
صورت این شهید مثل ماه شب چهارده میدرخشید
شهید مدافع حرمی که در سوریه عکس نمیگرفت
شهید مدافع حرم مادرش را اینگونه آرام میکرد
در جمعی که «غیبت» میکنند مثل این شهید رفتار کنید
هنگامی که در سوریه دکتر ابراهیم را دیدم، گفت: «چند ماه پیش از طریق آب و غذای آلوده، ابراهیم و چند تن از مدافعان حرم مسموم شدند. در بهداری شهر البوکمال مداوا شدند و به محل خدمتشان بازگشتند.
بعد از چند روز، دوباره ابراهیم حالش بد شد. او را به شهر دیرالزور بردند و در آنجا مداوا کردند اما نوع مسمومیت را تشخیص ندادند.
دوباره ابراهیم با اصرار خودش به محل خدمتش بازگشت. چند هفته بعد، حال ابراهیم بدتر شد.
به دستور فرمانده قرارگاه دير الزور به دمشق اعزامش میکنند، اعزامی که بازهم ابراهیم رضایت نداشت.
در دمشق نمونه های آزمایشگاهی ابراهیم را برای سم شناسی به آزمایشگاه میفرستند، اما نتیجه ای حاصل نمیشود.
ابراهیم در لیست مجروحان جنگی جهت اعزام به تهران قرار میگیرد، ولی در همین حین ابراهیم به کما میرود و سطح هوشیاری او شدیداً کاهش مییابد.
اول کبدش از کار می افتد، بعد کلیه هایش، بعد مغز از کار می افتد و بعد هم در نهایت، ایست قلبی منجر به شهادتش میشود.
گویا ریه شیمیایی ابراهیم دیگر تحمل زندگی در دنیای فانی را نداشت.
به واقع ابراهیم امامحسنوار شهید شد. لبهایش تماما خشک شده و ترک خورده بود. یک به یک اعضای بدنش از کار افتاد و مثل شمع آب شد.
برگرفته از کتاب «اسمی از تبار ابراهیم»
روایت هایی از زندگانی شهید مدافع حرم ابراهیم اسمی
ماجرای شهیدی که بانی مخفیانه یک هیئت بود
مدافع حرمی که از آبدارخانه هیئت به بهشت رسید
شرط شهید مدافع حرم برای همراهی کاری با پدرش
روش جالب شهید مدافع حرم برای کسب سود در بورس
ماجرای هدیه مادر شهید به همسر بهشتی پسرشفرماندهای که دوست داشت مسئول آبدارخانه شود
شهید مدافع حرمی که نماز جماعت نمیخواند!
شیوهای که یک شهید در امر به معروف داشت
ماجرای معرفت شهید مدافع حرم در دوره آموزشی
رفتم برگه تو رو درست کردم!
ماجرای شنیده نشده از زلزله شش سال پیش کرمانشاه
صورت این شهید مثل ماه شب چهارده میدرخشید
شهید مدافع حرمی که در سوریه عکس نمیگرفت
شهید مدافع حرم مادرش را اینگونه آرام میکرد
در جمعی که «غیبت» میکنند مثل این شهید رفتار کنید