به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، مقام معظم رهبری پیرامون حضور زنان در عرصه ی اقتصاد، چنین تأکید دارند که اقتصاد خانواده به معنای چگونگی سامان دهی مالیِ منابع خانه است. زنان بدون مناقشه در این سازمان دهی و مدیریت اقتصادی نقش کلیدی دارند. با مدیریت صحیح آنان، توازن بین تولید و مصرف فراهم می آید و با برنامه ریزی و اجرای صحیح آن، رشد و توسعه ی اقتصاد خانواده محقق می گردد.
روی کرد عملی مادر در خانواده
دست یابی به بهترین موفقیت های کاری بسیار مهم است. یکی از اساسی ترین اهداف تشکیل خانواده، بقای نسل و تربیت انسانی مورد نیاز جامعه است و توسعه و رشد اقتصادی در گرو نیروی کار فعال و تحصیل کرده است که این افراد نوعاً از میان خانواده های برنامه ریز، منظم و مشوق بیرون می آیند. زنان با فراهم کردن و آماده ساختن محیطی بانشاط و صمیمی برای تأمین نیازهای مادی و معنوی و توجه به بهداشت روحی، جسمی و روانی اعضای خانواده اثر مستقیم بر اقتصاد جامعه می گذارند. سیره ی عملی حضرت زهرا(س) جهت گیری صحیح این رویکرد را نشان می دهد. حضرت زهرا(س) کار خانه را تا جایی که برای افراد خانواده و حتی فرزندان شیرخوار مطلوبیت و رضایت خاطر داشته باشد، انجام می دادند.
اقتصاد خانواده
اقتصاد (Economic ) در زبان یونانی از دو کلمه ی (okios ) به معنای خانه و (Nomos ) به معنای قانون، تشکیل شده و معنای واقعی آن خانه داری است. امروزه نیز در دانشگاه های دنیا رشته هایی به عنوان اقتصاد خانه و اقتصاد خانواده تدریس می شود. امیدواریم در کشور ما نیز به این مقـوله ی مهم بیش تر پرداختـه شود و حداقل کتاب هـایی و به طور تخصصی در این زمینه تألیف شود تا زمینه ی مطالعه برای افرادی که مایل به کسب آگاهی درباره ی اقتصاد خانواده هستند، فراهم شود. اقتصاد خانواده عبارت است از تخصیص منابع محدود قابل دسترس به مهم ترین نیازها و خواسته های خانواده. در این تعریف، منظور از منابع همان مبانی و راه های درآمدی خانواده است که طبیعتاً محدود؛ اما قابل حصول است و نیازها همان مسائل متعددی است که بقا و شالوده ی خانواده به ارضای آن ها بستگی دارد و به طور کلی شامل نیازهای اولیه و ثانویه ی خانواده است. سرپرست خانواده با در نظر گرفتن درآمد محدود و وجود نیازهای اساسی باید بهترین ترکیب را در میزان هزینه ها به وجود آورد و از درآمد حاصل بهره برداری بهینه کند. فرق اساسی بین اقتصاد خانواده و اقتصاد بازار این است که در اقتصاد بازار، فرض می شود واحد اقتصادی خودخواه است و هدف آن حداکثر کردن سود است؛ اما در خانواده اولاً هدف حداکثر کردن سود یا حداقل کردن مصرف نیست، بلکه رضایت خاطر اعضا و حداکثر استفاده ی آن ها با توجه به اهداف خانواده است و ثانیاً خانواده خودخواه فرض نمی شود، بلکه منافع افراد خانواده به هم مرتبط است.
خانواده حافظ منافع ملی است!
لازم است خانواده ها مسائل خود را بر پایه ی منافع مادی و معنوی خود و هم چنین منافع ملی تحلیل و مقدار مصرف خود را مشخص کنند؛ زیرا در بعضی موارد به نظر می رسد که هزینه های زیادی به خانواده تحمیل نمی شود؛ اما در واقع به دلیل این که منافع مالی به خطر می افتد به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر اقتصاد خانواده اثر می گذارد به نمونه هایی از عدم توجه به منافع ملی در کشور توجه کنید:
- بازیافت: زباله ها که امروزه طلای کثیف نامیده می شود در صورت تفکیک و بازیافت صحیح فقط در تهران می توانند سالانه 100میلیون دلار سود به کشور برسانند.
- ضایعات نان: ضایعات نان در ایران سالانه دو تا 5/2 میلیون تن است که اگر این مقدار اسراف نمی شد حدود 500میلیون دلار خروج ارز جلوگیری می شد. سالانه 80000 شغل دایمی ایجاد می شد.
- مصرف برق: سالانه حدود 800 میلیارد تومان یارانه برای برق مصرف می شود که معادل ایجاد 160 هزار شغل دائمی برای جوانان کشورمان است.
مروی بر فعالیت اقتصادی زنان در اسلام
اسلام، زن را انسانی چون مرد که در همه ی شئون زندگی از قبیل تحصیل، کار و آن چه مایه ی قوام حیات انسانی است با مرد مساوی می داند و او می تواند به طور مستقل کار کند و مالک حاصل کار و کوشش و نیز نفع و ضرر خود باشد.
بنابراین، اسلام زنان را برای فعالیت اقتصادی آزاد گذاشته و به آنان استقلال و آزادی داده و آنان را مالک مسائل و کار خویش کرده و حق قیومیت را در معامله های زن از دیگران سلب کرده و در عین حال با برداشتن مسئولیت تأمین بودجه ی خانوادگی از دوش زن، او را از هر نوع اجبار و الزامی برای پذیرش فعالیت اقتصادی معاف کرده است. اگر زن مالی را بدست آورد، مرد حق ندارد بدون رضای او در آن ثروت تصرف کند در عین حال بر مرد لازم است که مخارج و هزینه های خانواده را تأمین کند.
اسلام به زن حق تحصیل ثروت و استقلال کامل اقتصادی داده است. قرآن مجید 1400سال پیش فرموده «للرجال نصیب مما اکتسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن» مردان را از آن چه کسب می کنند بهره است و زنان نیز از آن چه به دست آورند بهره است(نساء، آیه ی32). قرآن مجید در آیه ی فوق، همان طور که «مردان را از نتایج کار و فعالیت شان ذی حق دانسته، زنان را نیز در نتیجه ی کار و فعالیت شان ذی حق شمرده است».
اگر زن، عقدی مانند اجاره ی بیع، مزارعه، مساقات و مانند آن انجام دهد، کسی نیست که آن را غیرمعتبر بداند. اسلام انواع و اقسام ارتباطات مالی و اقتصادی را برای زن بلامانع دانسته و فرقی ندارد که آن اموال را قبل از ازدواج به دست آورده باشد یا بعد از ازدواج. بنابراین قرآن کریم برای دارایی زن، استقلال و مالکیت تام قائل شده است و در اصل حضور زنان در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی تردیدی وجود ندارد؛ اما بانوان برای حضور در عرصه های اجتماعی و دست یافتن به آنچه سبب رشد و تعالی آنان می گردد، مختارند. اکثر کارشناسان خانه داری، توالد و حفظ فرزندان را مناسب ترین شغل برای زن می دانند؛ زیرا دوران بارداری و سپس شیردهی که پایه ی بقای نسل است به عهده ی زنان است. اسلام نیز این شیوه را که طبیعت زن بر آن بنا شده و تاریخ بشریت بر اساس آن پیش رفته، تأیید کرده است. گرچه خانه داری شغلی نیست که اسلام آن را بر زن تکلیف کرده باشد، بلکه سنت و عرف در دنیا این چنین پایه گذاری شده است؛ زیرا زنان این کار را بهتر انجام می دهند، حتی می تواند در قبال شیردهی و بچه داری مطالبه ی حق کند. این منزلتی است که خداوند برای زن در نظر گرفته و او را از مسئولیت های اقتصادی در قبال خانواده معاف نموده و شغل خانه داری را برای او به عنوان عبادتی بزرگ و شایسته پذیرفته است. حضرت علی(ع) می فرماید: «جهاد زن خوب، شوهرداری کردن است».
انگیزه های اشتغال زنان
مشارکت زنان در بازار کار، ناشی از انگیزه های متفاوتی است که در جوامع گوناگون گاه مشترک و گاه متضادند. صاحب نظران دو انگیزه ی روانی و اقتصادی را در اشتغال زنان مهم و مؤثر می دانند که با توجه به فرهنگ، سطح سواد و طبقه ی اجتماعی متغیر است. در ذیل انگیزه های اشتغال زنان نامبرده شده است:
انگیزه ی اقتصادی: بر اساس مطالعه ها و پژوهش های انجام شده، مهم ترین و شایع ترین دلیل اشتغال زنان نه تنها در ایران، بلکه در کل جوامع، عامل اقتصادی است. کمک به بهبود وضع مالی، به خصوص در طبقه های کم درآمد و متوسـط که ناشی از بالا بـودن هزینه زندگی، تنوع نیازهـا و خواسته های خانواده است، زنان را به شغل خارج از خانه وا می دارد.
شرایط سخت اقتصادی در خانواده ها، زن را خواسته یا ناخواسته آماده ی هرگونه همکاری با همسر در جهت پرکردن خلأهای مادی می کند؛ به طوری که هر شغلی را ولو سخت و یا به دست مزد کم می پذیرد. این وضعیت در مورد زنان سرپرست خانواده اعم از زنان بیوه و یا زنانی که شوهر از کارافتاده دارند و هم چنین مبتلایان به پدیده ی تلخ طلاق که ممکن است چندین فرزند را تحت تکفل خویش داشته باشند، شدت بیش تری می یابد.
استقلال طلبی: گسترش ارتباط های اجتماعی و کسب استقلال مالی، بسیاری از زنان را راهی بازار می کند. آن ها نه از سر نیاز، بلکه به این تصور که نباید از مردان عقب بمانند و با داشتن حقوق، سرمایه و پس انداز می توان به استقلال رسید، به دنبال مشاغل گوناگون می روند. این دسته از زنان فکر می کنند مردان به دلیل شغل و درآمد حاصله از آن صاحب اقتدار و قیمومیت بر خانواده اند و هماوردی با آن ها زمانی است که زن نیز شاغل بوده و با توان مادی در ریاست بر خانواده شریک گردد.
کسب منزلت اجتماعی: تحقیق ها در این زمینه نشان می دهد که حضور در اجتماع و کسب منزلت و آگاهی اجتماعی انگیزه ی مهمی در اشتغال زنان به کار است. میل به کسب هویت، خاصه زمانی که توانایی ها و قابلیت های فرد برای مطرح کردنش در حد پایینی است زن را به کار در خارج از خانه می کشاند تا بدین وسیله از او چهره ای مؤثر و اجتماعی بر جای گذارد.
از نظر دور نماند که در بعضی موارد، اشتغال زنان برخاسته از چندین نیاز و بروز انگیزه های متفاوت است.
خانهدارها، هنرهایتان را برای درآمدزایی رو کنید
درآمد بیشتر مساوی است با رفاه بالاتر خانواده، بنابراین خانوادهها بهدنبال راهکاری در راستای افزایش درآمدشان هستند. شاید به همین منظور است که اغلب مردان به دنبال شغل دوم هستند، هرچند بسیاری از زنان که حتی شاغل هم هستند گاه در خانه شغلهایی برای خود دستوپا میکنند که درآمدش شاید بیشتر از حقوق کارمندی هم باشد. واقعیت امر این است که در جهان امروز زنان نسبت به گذشته جایگاه اجتماعی بالاتری به خود اختصاص دادهاند و با توجه به شرایط جهان امروز زنان مایلند درآمد شخصی خودشان را داشته باشند. در جامعه کنونی هستند زنانی که با داشتن مدرک تحصیلی و تخصص، بنا به دلایلی امکان فعالیت بیرون از خانه را ندارند. اینجاست که شغل خانگی اهمیت بالایی پیدا میکند و هر زنی با هر تخصصی که دارد چه در آشپزی، چه کارهای هنری و... میتواند در خانه کسب درآمد داشته باشد. زنان خانهدار با هر بودجه و هر تخصصی میتوانند در کنار مسئولیتهای خانه درآمد خودشان را هم داشته باشند. در گام اول فراموش نکنید این نکات را در نظر بگیرید: اول اینکه چه امکانات و منابعی در دست دارید؟ چه تجربیاتی دارید؟ چون میتواند به درآمدزاییتان کمک کند. چه روابطی با دیگران دارید؟ در محیط پیرامونتان، افراد چه نیازهایی دارند؟ آیا میتوانید به بهترین نحو این نیازها را رفع کنید؟
نقش مهم زنان در صرفهجویی و اقتصاد خانواده
زنان خانهدار در مدیریت اقتصادی خانواده نقش بسیار مهم و بسزایی بهعهده دارند. درواقع زنان در مدیریت الگو و نحوه مصرف در خانواده بازیگر اصلی هستند و از مسائل و نیازهای خانواده آگاهی کامل دارند. به گفته مجید ابهری، رفتارشناس اجتماعی به همین دلایل نقش زنان در مدیریت و برنامهریزی اقتصادی خانواده بسیار حائز اهمیت است. ابهری با اشاره به اینکه زنان با اشراف به اینکه در یک ماه به چه وسایل و لوازمی در خانه نیاز است و مدیریت میان درآمد و نیازها بهعهده زنان است، ادامه میدهد: «زنان میتوانند هم در زمینه صرفهجویی وارد عمل شوند و هم پسانداز داشته باشند. درواقع زنان با شناسایی الگوی مصرف مطلوب و نیازسنجی و برآورد هزینهها میتوانند اولویتبندی داشته و با صرفهجویی، اقتصاد خانواده را به نحو احسن مدیریت کند.» این رفتارشناس اجتماعی معتقد است که زنان خانهدار میتوانند برخی لوازم مورد نیاز را از طریق فیلمهای آموزشی فراگرفته و با قیمت پایینتر در خانه تهیه کنند.
نقش زنان در اقتصاد کلان
زنان در طول تاریخ، تأثیر بالایی در تمام زمینههای خانوادگی ازجمله اقتصادی، آموزشی، تربیتی، اعتقادات و باورهای دینی، آرامش روحی و روانی اعضای خانواده، انتقال میراث فرهنگی و... داشتهاند و موفقیت خانواده، همسر و فرزندان در گرو مدیریت صحیح و هوشمندانه زن خانواده است. این درحالیاست که اساسیترین اهداف تشکیل خانواده، بقای نسل و تربیت انسانی مورد نیاز جامعه است و توسعه و رشد اقتصادی در گرو نیروی کار فعال و تحصیلکرده است هرچند نباید این نکته را فراموش کرد که این شهروندان در میان خانوادههای برنامهریز، منظم و مشوق تربیت میشوند. در این میان زنان نقش آمادهسازی محیطی بانشاط و صمیمی برای تامین نیازهای مادی و معنوی را بهعهده دارند هرچند توجه به بهداشت روحی، جسمی و روانی اعضای خانواده اثر مستقیم بر اقتصاد جامعه میگذارد. به باور مجید ابهری، یکی از مهمترین اصول خانهداری، نظم و ترتیب دادن به کارهاست. به اعتقاد این رفتارشناس، خانواده بهمثابه سازمانی است که باید نظم و ترتیب داشته باشد و وجود هرگونه بینظمی و هرجومرج در آن، روابط اعضای سازمان و کارآمدی آن را بههم میزند. ابهری بر این باور است این سازمان اگر مدیریتی کارآمد، آگاه و هوشمند داشته باشد، میتواند بین اعضا تعادل ایجاد کند و همه در کنار هم بهراحتی زندگی کنند و رشد و تعالی یابند ولی بینظمی، ولخرجی، اسراف، بیتوجهی به باورها و ارزشهای اعتقادی و شانه خالیکردن از مسئولیت آفتهایی است که نظام خانواده را بههممیریزد و آن را با خطر فروپاشی و اضمحلال مواجه میسازد.
نکته قابلتامل اینکه ۲۰میلیارد ریال بودجه به اجرای برنامه ارتقای وضعیت زنان و خانواده اختصاص داده شده است، با تاکید بر ایجاد اشتغال خانگی در ۳۱استان در راستای حمایت از زنان سرپرست خانوار. البته این زنان اغلب تحتپوشش سازمانها و نهادهای دولتی و عمومی حمایتی کشور نبودند. طبق گزارش عملکرد مربوط به طرح ساماندهی و حمایت از مشاغل خانگی در سال۱۳۹۹، از ۳۳هزار و ۷۴۰مجوز صادرشده برای این مشاغل، ۲۶هزار و ۱۵۸مورد مربوط به زنان بوده است. البته از ۱۸هزار و ۹۳۳مورد دریافتکننده تسهیلات هم ۱۵هزار و ۲۷۳مورد را زنان تشکیل میدادند.
اولویتبندی کردن مخارج
پس از بودجه بندی درآمد و قرار گرفتن هر قسمت از آن در جای خود، نوبت به اولویتبندی کردن مخارج خانه و خانواده میرسد. یکی از مزیتهای این راهکار این است که طی اجرای این مرحله و بالا و پایین کردن اولویتها، ممکن است به برخی مخارج اضافه و غیر ضروری بر بخورید که میشود آنها را حذف کرد و یا در برنامه ماه بعد قرار داد. این یکی از راهکارهایی است که زنان با به کارگیری هوش مدیریتی خود و به دلیل شناختی که از ویژگیها و نیازهای اعضای خانوادهشان دارد، میتوانند برای مدیریت اقتصاد خانواده از آن استفاده کنند.
همراه کردن اعضا در مدیریت اقتصاد خانواده
زنان، با داشتن دغدغه آموزش و تربیت میتوانند فضای گفتگو را در خانواده ایجاد کنند. یکی از مزیتهای تقویت شدن فضای گفتگو در خانواده این است که فرزندان خود را در مدیریت امور خانواده سهیم دانسته و همکاری بهتری با پدر و مادر داشته باشند و از درخواستهای نابجا و هزینهزا نیز اجتناب میکنند. ایجاد شدن فضای تعاملی میتواند خلاقیت را در فرزندان پرورش دهد به طوریکه آنها نیز راهکارهایی مبنی بر چگونگی مدیریت منابع مالی ارائه خواهند داد. همچنین اگر تعامل میان اعضا قوی باشد، پدر و مادر این الگوهای مدیریتی را راحتتر و با دردسر کمتری اجرا خواهد شد.
تربیت نسلی قانع و نه مصرفگرا
باتوجه به گسترش شبکههای اجتماعی و ترویج الگوهای مصرفگرایی به شیوههای گوناگون، خصوصا از طرف سلبریتیها و بلاگرهای فضای مجازی و تاثیرپذیری افراد از آنها، زنان در الگوهای تربیتی خود باید به ارزشهای اخلاقی چون عدم اسراف و تبذیر تاکید کنند و با روشها گوناگون فرزندان را به سمت قناعتورزی و ساده زیستی سوق دهند. یکی از این روشها گفتگو با فرزندان درباره تجربیات موفق خود در چگونگی تصمیمگیری برای عدم خرید وسایل غیر ضروری است. همچنین میتوان فرزندان را در موقعیت تصمیمگیری قرار داد و در صورت اتخاذ تصمیم درست آنها را تشویق کرد.
البته اجرای این الگو زمانی جواب میدهد که زنان خود نیز به این اصول پایبند باشند و تجملگرایی را روشنفکری تلقی نکنند، از چشم و همچشمیهای پر هزینه و آسیبزا اجتناب کنند و پس انداز را به منزله یک هنر و مهارت به اعضا آموزش دهند. همچنین فرزندان باید بدانند که پول دسترنج پدر است که دراثر کار مفید اجتماعی به دست میآید.
استفاده از نرمافزارهای مدیریت مالیاستفاده از اپلیکیشنهای مدیریت درامد، راهکار دیگری است که به نسبت حساب و کتابهای دستی قابلیتهای بیشتر و محدودیتهای دسترسی کمتری دارد. از مزیتهای این اپلیکیشنها میتوان به امکان بودجهبندی و کنترل دقیق هزینهها، امکان پسانداز و برنامهریزی، مدیریت حساب و یادآوری زمان بستانکاریها، بدهیها و وامها، امکان اشتراکگذاری اطلاعات با دیگران، اتصال به حسابهای بانکی، یادآوری پراخت قبض و اقساط و... اشاره کرد.
نرم افزارهای ایرانی چون «پارمیس همراه» و «nivo» و نرم افزارهای خارجی چون «Mint» و «Personal capital» میتواند در این زمینه به کمک شما بیاید.
بنابراین زنان با تربیت هوشمند فرزندان و اجرای الگوهای صحیح مدیریت منابع مالی، نه تنها در کوتاه مدت بلکه در بلند مدت نیز میتوانند اقتصاد خانواده را بهبود بخشند چرا که پیروی از الگوهای مشخص، مانع از بی هدفی و سردرگمی میشود و اقتصاد خانواده را به ندرت سالم خواهد کرد.