آیتالله عبدالله جوادی آملی؛ از مراجع تقلید و مفسر قرآن و نهجالبلاغه، ۳۰ آبانماه در جلسه درس اخلاق خود در مسجد اعظم قم با بیان اینکه گاهی ما با مفاهیم و ادله و گزارهها سر و کار داریم که علمالدراسه نامیده میشود، گفت: محدوده این علم مشخص است؛ این علم خیلی عهدهدار عمل صالح نیست و انسان باید تلاش و کوشش کند تا آن چه را فهمید بتواند به آن عمل هم بکند. ولی علمالوراثه کسب و درس و رنج نمیخواهد و فقط ربط و وابستگی نیاز دارد.
متن سخنان این مرجع تقلید را در ادامه میخوانیم؛
برای تبیین علمالوراثه و علمالدراسه به یک مسئله مالی و اقتصادی مثال میزنیم؛ یک وقت کسی کارخانه تولیدی و مزرعه کشاورزی دارد و مالک مالی میشود که این کسب است یا درس و بحث دارد که باز کسب است ولی گاهی فرزند یک کشاورز و کارخانهدار است که او اهل تولید است و سرمایه سنگینی دارد و بعد از مرگ پدر، پسر ارث میبرد؛ این پسر از راه کسب، ارث نبرد بلکه از راه ربط ارث برد و هیچ کسی نمیتواند به این پسر بگوید شما چه کردی که این مال را به دست آوردی او میگوید من کاری نکردم و فقط ربط داشتم. در ارث، حرف اول را فقط ربط و پیوند میزند.
علم الدراسه و علمالوراثه هم همینطور است؛ علم دراسه با تلاش و کوشش علمی در حوزه و دانشگاه به دست میآید و کتاب و کتابت نیاز دارد ولی علمالوراثه ربط لازم دارد؛ کسی بخواهد وارث نبی و امام شود نیاز به درس و بحث ندارد؛ ذات مقدس ائمه(ع) اینطور نبود که بخواهند سالیان متمادی درس بخوانند؛ زیارت وارث نشان میدهد آنچه آدم داشت و ابراهیم، آنچه موسی و عیسی داشتند حسین(ع) هم دارد زیرا او با همه آنها ربط داشت. در ارث فقط ربط و پیوند شرط است.
ربانی امت
وجود مقدس امیرمؤمنان(ع) فرمود من ربانی امت هستم. انا ربانی هذه الامه؛ من تنها استاد حوزه و دانشگاه نیستم بلکه عالم ربانی هستم لذا دستم هم در کسب و هم در ارث باز است؛ اگر رابطه معنوی با من داشتید از علم الوراثه من بهره میبرید و اگر از خطبه و کلمات من استفاده کردید از علم الدراسه بهره خواهید برد. حضرت آمد علم را معنا کرد و آن را وراثت کریمه دانست؛ هیچ کسی نمیتواند از پسر یک مالدار بپرسد تو چه کردی که این همه مال به دست آوردی، میگوید من کاری نکردم و فقط با او ربط داشتم. در علمالوراثه سحرخیزی و مناجات و قرائت قرآن و مناجات شعبانیه و ناله و زاری لازم است.
ذات مقدس پیامبر(ص) وقتی هنوز وارد مدینه نشده بود مسجد قبا را ساخت که در مورد آن آیه نازل شد: لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوَیٰ مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ ۚ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا ۚ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ؛ محبوب این افراد، طهارت است زیرا ۱۴ الگو دارند که آنها مطهر هستند و اینها هم میخواهند با آنان ربط پیدا کنند و با حضور در مسجد ماموم آن ۱۴ معصوم شوند.
کسانی که در حوزه و دانشگاه هستند اکثرا راه حق را طی میکنند ولی ممکن است باز بین ما کسانی باشند که یا دلشان میخواهد خودشان را نشان دهند یا اگر در جایی خبری بود خودشان را وارد آن کنند. اینها نه تنها مشکلی از دیگران حل نمیکنند بلکه مشکل خودشان را هم نمیتوانند حل کنند.
مسجدی را ذات اقدس اله ساخت برای علم الوراثه؛ وجود مقدس امیرمؤمنان(ع) وقتی وارد مسجد میشدند تا خطبه بخوانند به اندازه یک سوره بقره خطبه میخواندند که عقل از بیان آن متحیر است؛ درست است که قرآن کلام خداست و معادل ندارد ولی این سخنان هم شرح و تبیین همان قرآن است؛ به اندازه یک سوره، خطبه حضرت بیان شده است که انسان از آن تعجب میکند چگونه بدون مطالعه و نوشتن ایراد فرموده است.
چگونه باید عالم شد
حضرت گلایه دارد که چند گروه به درس و بحث ما آمدند ولی فیضی نبردند چون خواستند خودشان را نشان دهند یا اگر دیگری سری در آورد در سایه او خود را بالا بکشند؛ فرمود سلسله انبیاء و ائمه اینطور نیستند و علمالوراثه و علمالدراسه قطع نمیشود. من گفتهام، علم وراثت کریمه است. انسان اگر بخواهد ببیند دارد یا ندارد آینه لازم دارد و این آینه تفکر صحیح است لذا هم فرمود العلم وراثه کریمه و هم فرمود؛ وَ الْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ؛ این آینه (فکر) را غبارآلود نکنید تا حقیقت را نشان دهد و اینکه حق با کیست و چگونه باید عالم شد را میتوانید در این آینه ببینید.
نقش تربیتی و علمی امام زمان(عج)
اگر به زیارت حضرت معصومه(س) و سایر حضرات رفتیم فقط برای این نباشد که به بهشت برویم و البته بهشت سر جای خود ولی بالاخره مشکل دنیا هم باید حل بشود یا خیر؟ یعنی وراثه کریمه هم باید سر جایش محفوظ باشد. انسان چرا وقتی به حرم رفت از آنان علم ربانی نخواهد. همانطور که امام باقر و امام صادق(ع)، زرارهها و هشام بن حکمها و ... را تربیت کردند وجود مقدس حضرت حجت هم، حججی را تربیت میکند و اینطور نیست که بیکار نشسته است تا ظهور رخ دهد؛ همانطور که امام صادق(ع) هر روز علم الوراثه و درس و بحش داشتند حضرت حجت هم علم الوراثه دارند و هر روز بزرگانی را تربیت میکنند.
فردی نزد پیامبر(ص) رفت و گفت برای آمرزش اموات من دعا کنید و پیامبر(ص) به ایشان فرمود؛ استوسع فی رحمت الله؛ ما را به مسابقهای دعوت کردهاند که وسعت آن تمام شدنی نیست. لذا آیه شریفه فرمود: سَابِقُوا إِلَیٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۚ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ؛ میدان مسابقه به اندازه نظام هستی است؛ شما اگر بخواهید به اوج کمالات برسید کسی مزاحم شما نیست؛ فرمود اصلا جای مزاحمت وجود ندارد؛ فرمود همانطور که امام صادق(ع) حجت ظاهری بودند الان هم حجت باطنی دارم که شاگردان زیادی و علم الوراثه و علم الدراسه دارند؛ نه اینکه ایشان الان بیکار بیکار هستند. اگر بیکار باشند خلاف حکمت خداست لذا فرمود او هر روز درس و بحث و علم دراسه و علم وراثه دارد ولی شما پیوند داشته باشید و ارث ببرید. از آن طرف هیچ قصوری نیست و از این طرف باید تلاش و کوششی باشد.
ماقبل و مابعد تاریخ انسانی
انسان یک ماقبل و مابعدی دارد؛ در سوره اعراف فرمود خداوند اولین و آخرین را جمع کرد و خودش را به آنان نشان داد؛ خدا غریق رحمت کند سیدناالاستاد، مرحوم علامه را که فرمود سوره اعراف سراسر توحید است؛ فرمود در این سوره: وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَیٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ ۖ قَالُوا بَلَیٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِینَ؛ اولین و آخرین را جمع کرد؛ میلیونها سال بعد ممکن است کسان دیگری بیابند ولی خدا همه را جمع کرد و همه بلی گفتند.
فرمود من در آن صحنه خودم را به همه نشان دادم و گفتم من رب شما نیستم؟ و همه گفتند بلی؛ چرا این کار را کردم؟ چون کسی عذر نیاورد که من در کشور کفر بزرگ شدم و پدر و مادرم کافر بودند و من در غرب بودم؛ من طوری خودم را به شما نشان دادم که در سینه شما چاپ شده است. من همان یا اللهی هستم که در فشارها و سختیها میگویید. این در درون ما هست و اگر ما درونیاب باشیم و از طریق ارث بخواهیم به دست آوریم راه باز است و شهود میخواهد.
این ما قبل تاریخ است و ما یک بعد تاریخ هم داریم؛ جایی که فرمود: یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاءَ کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ ۚ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِیدُهُ ۚ وَعْدًا عَلَیْنَا ۚ إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ؛ فرمود ما آسمان و زمین را مانند یک کاغذ، لوله میکنیم. این مابعد تاریخ ماست؛ ما هرگز از بین نمیرویم باید چیزی برای خود برداریم که از بین رفتنی نباشد؛ علم الدراسه از بین رفتنی است ولی علم الوراثه از بین رفتنی نیست.