شناسهٔ خبر: 67279181 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایسنا | لینک خبر

شب آتش سوزی، در بیمارستان قائم رشت؛

پرستاران دل به آتش زدند

سعیده مصطفوی

شعله‌ها زبانه می‌کشید و دود سیاه، سنگین و غلیظ همه جا را فرا گرفته بود و چشم؛ چشم را نمی‌دید. شاید فرار و نجات جان، اولین فکری بود که در آن لحظات وحشتناک و دلهره‌آور به ذهن خطور می‌کرد. ولی همه ماندیم و به فکر نجات جان تک تک بیماران بودیم.

صاحب‌خبر -

بامداد ۲۹ خرداد ماه سال‌جاری خبر آتش‌سوزی بیمارستان بین‌المللی قائم رشت بسیار شوکه کننده بود. ساعت از یک بامداد گذشته بود که این اتفاق رخ داد و در همان ساعات اولیه با حضور همه نیروهای آتش نشانی و امدادی؛ حریق به طور کامل اطفا شد.

خانم هدایتی یکی از پرستاران بیمارستان قائم که به دلیل عوارض دود شدید ناشی از آتش، این روزها در بیمارستان بستری است از خاطره آن شب می‌گوید.

وی با بیان اینکه آن شب در اورژانس شیفت بودم، افزود: صدای آلارم حریق را که شنیدم تصور کردم در آشپزخانه چیزی سوخته و یا بخار شدید سماور و کتری باشد. در آشپزخانه خبری نبود و از طبقه زیرزمین دود احساس کردم.

هدایتی گفت: با عجله پایین و به زیرزمین رفتم، قبل از من نیروهای تاسیساتی رسیده بودند. اتاق U.P.S و سرور بود آتش گرفته بود. همان لحظه و سریع با آتش‌نشانی تماس گرفتیم و بلافاصله چند کپسول اطفاء حریق آوردیم تا بتوانیم آتش را خاموش کنیم. در اتاق را که باز کردیم دود بسیار غلیظی بیرون زد طوری که چشم؛ چشم را نمی‌دید. در زیرزمین هم گوشی آنتن نداشت بلافاصله به طبقه بالا رفتم و به تلفن‌خانه گفتم که با مدیر تماس بگیرید.

وی با توصیف آن لحظات سخت و دلهره آور گفت: در مدت کوتاهی دود تمام بیمارستان را گرفت. آنقدر غلیظ، سنگین و چرب بود که چهره همه سیاه شده بود و نفس کشیدن سخت بود. شاید فرار و نجات جان؛ اولین چیزی بود که از آن صحنه وحشتناک به ذهن خطور می کرد. ولی نه من بلکه همه پرسنل بیمارستان و پرستاران بخش‌های مختلف نه تنها به فرار فکر نکردیم بلکه در آن لحظه به فکر نجات جان بیماران بودیم. هر کس به هر نحوی که می‌توانست بیماران را نجات می‌داد. از انتقال با ویلچر تا گرفتن دست بیماران و حتی در آن حال می‌دیدم عده‌ای از پرسنل، بیماران بدحال را کول کرده و از پله‌های اضطراری به حیاط می‌برند تا در معرض دود نباشند.

این پرستار با تاکید بر اینکه همه آمبولانس‌ها هم پای کار بودند، گفت: حتی با ۱۱۵ تماس گرفتیم و آنها هم در اسرع وقت تمام آمبولانس‌های خود را برای انتقال بیماران به مراکز درمانی دیگر در اختیار این بیمارستان قرار دادند.

هدایتی تصریح کرد: بعد از آن شب سخت و دلهره آور الان شایعات خیلی ما را اذیت می‌کند. اینکه می‌گویند پرستاران هیچ کاری نکردند و فرار کردند یا اینکه می‌گویند کودکان سوختند. در حالی که ۵ نوزاد در بخش ویژه بستری بودند که همه آنها به سلامت به بیمارستان ۱۷ شهریور رشت منتقل شدند.

وی با ابراز تاسف از فوت ۹ بیمار گفت: این عزیزان بیماران بدحال I.C.U و متصل به دستگاه بودند و تعدادی از آنها آنقدر حالشان بد بود که حتی امکان انتقال به بخش M.R.I بیمارستان را نداشتند و نقل و انتقال و جدا کردن از دستگاه برای آنها از ریسک بالایی برخوردار بود. من خودم در آن بخش برای نجات جان بیماران بودم که به علت تنفس دود غلیظ ناشی از آتش سوزی، از هوش رفتم.

وی افزود: حجم دود آنقدر بالا بود که حال چند تن از نیروهای امدادی و هلال احمر هم در روند اطفای حریق بد شد که مورد سرم‌تراپی قرار گرفتند. خیلی لحظات سخت و دلهره آوری بود ولی نه تنها کسی به فکر فرار و نجات جان خود نبود بلکه همه در تلاش نجات جان دیگران به ویژه بیماران بدحال بودند.

 هدایتی گفت: بیماران زیادی در بخش‌های مختلف از جمله جراحی، داخلی، بخش زنان و مردان و سکته‌های قلبی بستری بودند و تلاش می‌کردیم تا مریض‌ها را علی رغم آن شرایط اورژانسی به گونه‌ای به بیرون از ساختمان منتقل کنیم که آسیبی به کسی نرسد.

 این پرستار در پایان با تاکید بر اینکه خاطره آن روز هنوز هم وحشتناک و دلهره‌آور است، تصریح کرد: چند بار به داخل ساختمان رفتم و مریض‌ها را با خودم بیرون آوردم یادم می‌آید آخرین بار که در I.C.U بودم بیهوش شدم و اصلاً نفس نداشتم و هنوزم حالم بد است و در بیمارستان بستری هستم و سردرد و حالت تهوع اذیتم می‌کند.

انتهای پیام

نظر شما