شناسهٔ خبر: 67258821 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

قدرت معنایی کشور در حوزه سیاست خارجی نادیده گرفته می‌شود

نصری: اظهارات ظریف بی‌نظیر و دلسوزانه بود/ جریان واقعیت‌ستیز از دیدن واقعیت گریزان است

یک کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با خبرآنلاین در تحلیل خود از رقابت های انتخاباتی و موضوع سیاست خارجی گفت: جریان واقعیت‌پرهیز و واقعیت‌ستیز، نه تنها از دیدن واقعیت‌ها گریزان است، که هر فرد یا گروهی که واقعیت‌ها را بیان می‌کند یا به او گوشزد می‌کند، را با انواع هجمه‌ها و تهمت‌ها و برچسب‌ها تنبیه می‌کند.

صاحب‌خبر -

ابوالفضل خدائی: موضوع سیاست خارجی و مسائل مرتبط با آن یکی از بحث های مهم انتخابات ریاست جمهوری است که در آن شش نامزد حاضر به بیان دیدگاه ها و برنامه های خود در این زمینه می پردازند. موضوعی پرچالش و پر فراز و نشیب که در سالهای اخیر مسائل حل نشده ای مختلفی را از جمله رفع تحریم ها به خود دیده است. روز گذشته ۲۹ خردادماه محمدجواد ظریف طی میزگردی با حضور مسعود پزشکیان از عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم دفاع کرد و گفت: روزی که دولت روحانی تحویل آقای رئیسی شد، توانستیم آمریکا را سه بار در شورای امنیت شکست دهیم و غنی‌سازی را از ۲۰ درصد به ۶۰ درصد رسانده بودیم. ظریف در ادامه افزود: نگذارید که بگوییم در آن ۶ ماه تلخ چه گذشت. بارها می‌توانستیم برجام را زنده کنیم تا مردم در فلاکت زجر نکشند. صحبت وزیرخارجه اسبق واکنش های زیادی را به دنبال داشت؛ عده ای با آن مخالفت کردند و برخی نیز آن را بسیار تأثیرگذار و مهم تلقی کردند.

علی نصری کارشناس مسائل بین الملل در گفتگویی با خبرآنلاین با اشاره به اینکه اظهارات ظریف بی نظیر بود گفت: هم از نظر محتوای علمی و تاریخی و ساختار منظم و منسجم کلامش. و هم از نظر آن حس دلسوزی برای مردم و آن حس وطن‌دوستی عمیقی که در لحن و زنگ صدایش بود و به هر کسی که آن ۸ دقیقه را شنید - حتی مخالفان سرسخت‌اش - منتقل شد. یکی از لحظات به یاد ماندنی‌ در تاریخِ گفت‌وگوهای سیاسی تلویزیونی ایران بود.

مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید:

تا به اینجای کار ارزیابی شما از مواضع نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در مورد سیاست خارجی چیست و از نظر شما کدام رویکرد بیشتر واقع بینانه بوده و قابلیت اجرایی شدن دارد؟

تفاوت نگاه‌ها و رویکردهایی که امروز در میزگردها و مناظرات انتخاباتی مشاهده می‌کنیم، در واقع همان تفاوت‌هایی است که در طول دهه‌های گذشته در عملکرد جریان‌های مختلف در حوزه سیاست خارجی دیدیم و تجربه‌اش کردیم.

این تفاوت‌ رویکردها را شاید بتوان به دو جریان کلی «واقع‌بین» و «واقعیت‌پرهیز» - یا بعضاً «واقعیت‌ستیزی» - دسته‌بندی کرد (البته در اینجا منظور از واقع‌بینی مکتب «واقع‌گرایی» یا Realism در روابط بین‌الملل نیست، بلکه منظور همان مفهوم عرفی کلمه است).

جریان واقع‌بین می‌کوشد تا به دور از خودفریبی، شعارزدگی، آرزومندی و خیال‌بافی شرایط موجود کشور را همانطور که هست، چه در عرصه بین‌الملل و چه وضعیت داخلی، با همه نکات قوت و ضعفش، ببیند و بر اساس آن تصمیم‌گیری کند.

نصری: اظهارات ظریف بی‌نظیر و دلسوزانه بود/ جریان واقعیت‌ستیز از دیدن واقعیت گریزان است

و جریان واقعیت‌پرهیز و واقعیت‌ستیز، نه تنها از دیدن واقعیت‌ها گریزان است، که هر فرد یا گروهی که واقعیت‌ها را بیان می‌کند یا به او گوشزد می‌کند، را با انواع هجمه‌ها و تهمت‌ها و برچسب‌ها تنبیه می‌کند.

در مناظرات هم شاید همین روند هستیم؛ اگر آقای پزشکیان آمار و ارقام بیاورد و نمودار نشان بدهد و نشان بدهد که حل مشکلات کشور و افتادن در «توسعه» - به جای اکتفا به «بقا» - بدون رفع تحریم‌ها امکان‌پذیر نیست، بلافاصله او را به خاطر بیان این واقعیت تنبیه می‌کنند و به «فقدان خودباوری» و تسلیم در برابر مستکبران غربی و ترویج باور «ما نمی‌توانیم» متهم می‌سازند و همه مشکلات و معضلات ۴۵ سال گذشته - و بلکه تاریخ معاصر - را بر گردن او و «تفکر»ش می‌اندازند.

اما در عمل، نتیجه رویکرد واقع‌بین، می‌شود هزاران ساعت مذاکره و ۱۵۵ صفحه متن «برجام» و خروج پرونده ایران از فصل هفتم منشور سازمان ملل، و لااقل ۲ سال نرخ تورم یک رقمی و رشد اقتصادی دو رقمی در کشور، و برداشتن موانع مقرراتی برای پیوستن ایران به پیمان شانگهای و غیره...

و نتیجه رویکرد دوم، می‌شود شعار «مدیریت جهان» دادن، به جای مذاکره «بیانیه» خواندن، در خیال خود مشکل بورس را در مدت ۳ روز حل کردن، با یک میلیون تومان شغل‌ ایجاد کردن، در خیال خود دلار را با قدرت ریال به زانو درآوردن، همه سیاستمداران شرق و غرب را مبهوت مدیریت خود پنداشتن و از این قبیل آرزوهای زیبا.

از نظر شما در سالهای اخیر گفتمان نظامی نقش پررنگ تری در سیاست خارجی ایفا کرده و این مساله همچنان در رقابت های انتخاباتی دیده می شود؟

در سال‌های اخیر شاید به دلیل پیشرفت و کارآمدی بالای حوزه نظامی - مثلاً صنایع موشکی و پهپادی - نسبت به سایر حوزه‌ها مدیریتی کشور، بسیاری از مسئولین و مدیران در سایر حوزه‌ها - به صورت آگاهانه یا ناخودآگاهانه - از نگاه و ادبیات نظامی وام گرفتند یا کپی‌برداری کردند.

به طوری که امروز، نه تنها در حوزه دیپلماسی، که در مدیریت سایر حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شاید نگاه و ادبیات نظامی هستیم. به عنوان مثال آقای جلیلی در تبلیغات انتخاباتی خود، راه‌حل مشکلات کشور را تصمیم‌های «نقطه‌زن» میخواند! یا آقای زاکانی - که قاعدتاً به عنوان یک شهردار باید از طبع و خوی «سازندگی» برخوردار باشد - خود را «تانک» انقلاب می‌نامد و در مواجهه با موضوع حجاب - که یک مسئله اجتماعی و مذهبی‌/معنوی‌ست - از «استقرار» نیروهای «حجاب‌بان» سخن می‌گوید.

در حوزه سیاست خارجی هم نگاه نظامی عمدتاً به معنی انکار یا نادیده گرفتن قدرت «معنایی» کشور است. و اینکه قدرت را تنها در قابلیت‌های نظامی ببینیم و با ادبیات نظامی و زبان رجزخوانی مخصوص به آن، با جهان صحبت کنیم.

اگر بخواهم یک مثال ساده بزنم، مانند این است که قدرت یک تیم فوتبال را تنها در «نوک مهاجم» آن ببینیم، و نقش یا کلا «وجود» سایر عوامل - اعم از ترکیب سایر بازیکنان، سرمربی، کادر فنی، تیم پزشکی، سرمایه‌گذاران، بازی‌های دوستانه، روابط با فدراسیون جهانی، تاریخچه تیم و حمایت هواداران - را انکار کنیم. این عوامل پیچیده زیرساختی شاید بر روی زمین بازی دیده نشوند و فقط همان یک یا دو ستاره مهاجم جلب توجه کنند، اما در واقع بدون آن مجموعه اصلأ تیم فوتبالی شکل نمی‌گیرد.

رابطه قدرت نظامی در مجموعه وسیع سیاست خارجی هم به همین شکل است. قدرت نظامی یکی از اجزای لازم و حیاتی است، اما جزئی از یک کل بسیار وسیع‌تر است که «قدرت» یک ملت را می‌سازد.

آیا نحوه طرح موضوعات در حوزه سیاست خارجی و بررسی آن توسط نامزدها را کافی و موثر می دانید؟ چه موضوعات مهمی باید مطرح شوند؟

تا این مقطع از انتخابات، به نظرم در میزگردها و مناظرات، یک مرور اجمالی و کلی در مورد سیاست خارجی صورت گرفت. اما برای انتخاب رئیس‌جمهور اصلح در روز ۸ تیر، لازم است که موضوع سیاست خارجی و رابطه مستقیم‌اش با زندگی روزمره مردم بسیار مفصل‌تر و دقیق‌تر مورد بحث و گفتگو قرار بگیرد. واقعیت این است که سیاست خارجی یک جایگاه استثنایی در کشور ما دارد، به طوری که تاثیر هر اخبار مربوط به آن بلافاصله در زندگی مردم مشهود میشود. از این رو، مهم‌ترین تفاوت بین نامزدهای انتخاباتی در نگاه و رویکردشان نسبت به سیاست خارجی‌ است. پس هر چه مردم بیشتر با دیدگاه‌های نامزدها در این مورد آشنا بشوند، انتخاب‌شان برای آینده کشور آگاهانه‌تر خواهد بود.

نظر شما درباره انتخابات ایران و آمریکا چیست؟ ترکیب های احتمالی در این موضوع چه تاثیری بر سیاست خارجی ایران خواهد داشت؟

در روابط بین‌الملل، مانند سایر علوم انسانی، نمی‌توان بر اساس یک منطق ریاضی و محاسبات دقیق، روند اتفاقات را پیش‌بینی کرد یا برایشان طرح‌های از پیش آماده داشت. ما اگر یک تعریف مشخص از «منافع ملی» خودمان داشته باشیم و با یک رویکرد «واقع‌بینانه» برای حفاظت از آن وارد عمل بشویم و در داخل کشور نیز به یک انسجام و وحدت قابل قبولی در این موارد برسیم، قاعدتاً نباید نگران نتیجه انتخابات در هیچ کشور دیگری باشیم. هدف باید این باشد، چرا که تاریخ خلاقیتش از ما به مراتب بیشتر است و هر لحظه ممکن است چالش‌های جدید و غیرمنتظره‌ای در برابرمان قرار بدهد.

به عنوان سوال پایانی ارزیابی شما از اظهارات روز گذشته ظریف چیست؟

بی‌نظیر بود. هم از نظر محتوای علمی و تاریخی و ساختار منظم و منسجم کلامش. و هم از نظر آن حس دلسوزی برای مردم و آن حس وطن‌دوستی عمیقی که در لحن و زنگ صدایش بود و به هر کسی که آن ۸ دقیقه را شنید - حتی مخالفان سرسخت‌اش - منتقل شد. یکی از لحظات به یاد ماندنی‌ در تاریخِ گفت‌وگوهای سیاسی تلویزیونی ایران بود.

۳۱۱۳۱۱

نظر شما