اگرچه در سالهای گذشته سرقتهای اینچنینی در ابعاد بسیار کم، انفرادی و غالباً توسط معتادان اتفاق میافتاد اما سرقت پایههای فلزی پلها، دریچههای فاضلاب، پیچهای ریل قطار و علائم رانندگی و... نشان از بیتوجهی جمعی میدهد که در آن جان هموطن نیز برایشان مهم نیست. رسیدن به این مرحله را باید زنگ خطر بزرگی برای جامعه دانست، زنگ خطری که نشان میدهد «فقر»، اخلاق اجتماعی را دچار فروپاشی کرده و عدهای برای سیر کردن شکم خویش به هر اقدامی مبادرت میکنند.
از نظر جامعهشناسی «فروپاشی» عبارت است از درهمریختگی، سست شدن و سپس فروریختن یک جامعه پیچیده انسانی از راه نابودی هویت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی. فروپاشی در ابعاد مختلف رخ میدهد. در این میان «فروپاشی اجتماعی» به دلایل مختلف از سایر فروپاشیها خطرناکتر است.
به باور صاحبنظران؛ افزایش بیسابقه وقوع جرم و خشونت از نشانههای فروپاشی اجتماعی یک جامعه است. در جامعهای که در مسیر فروپاشی قرار دارد آمارهایی نظیر اعتیاد، سرقت، قتل و خودکشی به طرز قابلتوجهی افزایش پیدا میکند.
در حال حاضر جامعه ما در یک سراشیبی فروپاشی اجتماعی قرار گرفته است. حال سوالی که مطرح میشود این است که «مقصر تنزل اخلاق اجتماعی جامعه کیست، مردم یا حاکمیت؟»
نسبت اخلاق و اقتصاد همیشه موضوعی بسیار اساسی و مهم بوده است. جامعه اخلاقی جامعهای است که اعضای آن پایبند به ارزشهای انسانی و اجتماعی باشند و جامعه اخلاقمدار زمانی شکل میگیرد که عدالت، وجه مشخصه اساسی آن باشد. به عبارت دیگر میتوان گفت جامعه اخلاقی، جامعهای است که «عدالت اجتماعی» در آن
برقرار باشد.
عدالت قانونی و عدالت توزیعی هر دو نقش بسیار مهمی در شکلگیری جامعه اخلاقمدار دارند. یکی از دلایل اصلی مشکلات اخلاقی جامعه ما این است که از یک طرف عدالت قانونی به معنای برخورد یکسان قانونی با افراد در آن چندان حاکم نیست و از طرف دیگر عدالت توزیعی به معنای توزیع عادلانه داراییها و ثروت یا درآمد نادیده گرفتهشده است.
در جوامع توسعهیافته، اخلاق اجتماعی در حوزه عمومی و در پیوند نزدیک با دموکراسی قرار دارد. ازاینرو در جوامع دموکراتیک، خود دمکراسی است که باعث برساختن حوزه عمومی شفاف و آزاد میشود.
شوربختانه اقتصاد ایران سیر قهقرایی داشته است و بر اساس اعلام پایگاه رفاه ایرانیان 25 میلیون نفر زیر خط فقر هستند. حال در جامعهای که بسیاری از افراد از حداقل امکانات زندگی بهرهمند نیستند و به فرصتهای برابر دسترسی ندارند چگونه میتوان انتظار داشت که جامعه اخلاقمدار باشد؟
بر اساس گزارش بانک جهانی، درآمد سرانه مردم ایران حدود 2750 دلار یعنی نصف مردم عراق و یکچهارم ترکیه است! گزارش بانک جهانی نشان میدهد ایران به همراه پاکستان و افغانستان جزو فقیرترین کشورهای منطقه است. بدون تردید در آیندهای نهچندان دور، مشکلات اقتصادی امروز ایران که به دنبال ناکارآمدی اقتصادی نظام سیاسی رخداده است باعث مشکلات اجتماعی و حرکت بهسوی فروپاشی اجتماعی خواهد شد.
حقیقت این است که در نبود عقلانیت سیاسی چشمانداز روشنی پیش روی جامعه نیست و اوضاع جامعه بهمراتب بدتر از چیزی خواهد شد که به نظر میرسد. در شرایط کنونی عدالت اجتماعی موضوعیت خود را از دست داده است و وفور ثروت اقلیتی که به رانت اقتصادی و سیاسی دسترسی دارند موجب نابرابری درآمدی و فقر عده زیادی از جامعه شده است.
توزیع ناعادلانه ثروت باعث دوقطبی شدن جامعه و تضعیف همبستگی اجتماعی شده است. دیر یا زود، طبقه فرو دست و فقیر جامعه در واکنش به نابرابریهای بزرگ و فساد آشکار وابستگان حکومت، تلاش خواهند کرد تا ثروت را از چنگ اقلیت متمول خارج سازند و این نقطه آغاز فروپاشی خواهد بود. ازاینرو انتظار میرود تصمیمسازان نظام قبل از آنکه دیر شود نسبت به بازسازی جدی در ساخت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه اقدام نمایند.
حسین طاهری فرد
جامعهشناس