حجتالاسلام سید عیسی مسترحمی، عضو هیئتعلمی جامعهالمصطفی العالمیه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان با بیان اینکه واژه علم بیش از 700 بار در قرآن تکرار شده است، اظهار کرد: با نگاه به آثار مفسران و اندیشمندان مسلمان متوجه میشویم که واژه علم عمدتا به علوم دینی شامل علوم مربوط به اخلاق، اعتقادات و فقه ارجاع داده شده است، در حالی که اگر به آیات پیرامون علم با دقت بیشتری بنگریم، میبینیم بسیاری از تعابیری که در مورد علم و نتیجه آن و علما آمده، در سیاق آیاتی میباشد که به دانشهای انسانی اعم از طبیعی و انسانی مربوط میشود.
وی افزود: برای مثال، یک آیه در رابطه با آسمانها و زمین صحبت میکند و میگوید اینها نشانههایی است برای کسانی که عالماند و سیاق آیه مربوط به علوم طبیعی است تا اینکه علوم دینی صرف مدنظر باشد؛ به همین دلیل اگر گفته شود که برخی از آیات، دانشمندان علوم تجربی را مخاطب قرار داده و بسیاری از آنها را مدح میکند، سخن گزافی نیست. اگرچه سیاق برخی از آیات مربوط به آخرت، صفات خداوند و اصول و فروع دین است، اما آیاتی هم که نگاه به علوم طبیعی دارد، در راستای هدایت انسان میباشد، چرا که علوم طبیعی نیز میتواند اثبات وجود خداوند و پذیرش برخی از احکام را تسهیل کرده و انسان را به آن مرتبهای برساند که خداوند برای هدایت وی در نظر دارد.
حجتالاسلام مسترحمی با بیان اینکه در رابطه با وجود علوم در قرآن سه دیدگاه حداکثری، حداقلی و دیدگاه نافی وجود هر گونه دانش بشری در قرآن مطرح است، گفت: دیدگاه حداکثری را میتوان در اندیشههای غزالی، ابن ابیالفضل مرسی، سیوطی، برخی از آثار فخر رازی و نیز طبرسی مشاهده کرد و این افراد معتقدند که تمام علوم در قرآن وجود دارد؛ اما این سؤال مطرح میشود که منظور از تمام علوم، علوم با جزئیات است یا علومی که مستقیما به هدایت انسان مربوط میشود؟ اگر تمام علوم در قرآن وجود دارد، آیا در ظاهر آیه است یا در بطن آن و اگر در بطن آیه موجود میباشد، آیا در دسترس ما قرار دارد یا خیر؟
وی ادامه داد: گروه دیگر معتقدند چون بسیاری از علوم در زمان نزول قرآن وجود نداشت و خداوند نمیتوانست آنها را اراده کند و نیز سه اشکال مشهوری که ذهبی به تفسیر علمی وارد میکند، به همین دلیل این علوم اصلا در قرآن وجود ندارد و بنابراین روش تقسیر علمی صحیح نیست، به این دلیل که تبعات منفی به دنبال دارد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: به نظر میرسد دیدگاه صحیح این باشد که قرآن از راههای مختلفی نظیر مثل، تمثیل، استعاره، داستان و ... برای هدایت بشر استفاده کرده است، چون مخاطبان مختلف دارد و میخواهد حجت بر همگان تمام شود و از آنجا که گروهی از مخاطبان، دانشمندان و اندیشمندان هستند، قرآن از زبان علم نیز کمک گرفته که برخی از آنها در حد شگفتی و برخی در حد اعجاز است تا مسیر هدایتی مورد نظر خداوند هموار شود. اگر با یک دانشمند علوم تجربی در ابتدا بحث تعبدیات مطرح شود، شاید پذیرش آن برایش سخت باشد، اما اگر علت و فلسفه برخی از احکام از طریق علوم تجربی تبیین یا به نکات علمی اعجازگونه در قرآن اشاره شود که در زمان نزول قرآن نبوده و امکان دسترسی به آنها وجود نداشته است، میتوان دانشمند علوم تجربی را قانع ساخت که مطالب موجود در قرآن، حق و مطابق با واقع است.
وی اضافه کرد: آیه 53 سوره فصلت:«سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ: به زودى نشانههاى خود را در افقها[ى گوناگون] و در دلهايشان بديشان خواهيم نمود تا برايشان روشن گردد كه او خود حق است آيا كافى نيست كه پروردگارت خود شاهد هر چيزى است»؛ به همین نکته اشاره میکند که یکسری نشانهها در طبیعت وجود دارد که اگر به آنها پرداخته شده و شناخته شود، میبینیم قرآن نیز همین نکات را با دقت و ظرافت بیشتر بیان کرده است که میتواند دلیلی بر حقانیت آن باشد.
حجتالاسلام مسترحمی خاطر نشان کرد: قرآن اهداف، مبانی و روشهای علوم را بیان میکند، اما اینگونه نیست که اگر برای مثال به ذکر روشهای تربیتی میپردازد، فقط باید همین موارد باشد و جز اینها وجود نداشته باشد. ممکن است بشر با استمداد از قرآن یا تجربه خودش که قرآن تحت شرایطی تجربه بشر را حجت میداند، راهها و روشهای دیگری را نیز کشف کند؛ اما مطمئنا از قرآن نیز باید بهره برد. مقام معظم رهبری نیز تأکید دارند که پایه و اساس علوم انسانی باید بر قرآن مبتنی باشد.
وی با تأکید بر اینکه یافتههای علمی مستند با آیات قرآن و روایات معتبر در تناقض نیست، گفت: اگر تناقضی نیز وجود داشته باشد، ظاهری میباشد؛ یا ظاهر آیه مراد نیست، برای مثال آیه 64 سوره غافر میگوید:«اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا...»، ممکن است کسی بگوید در اینجا، قرار به معنای سکون میباشد و خداوند زمین را ساکن قرار داده، اما علم با دلایل چندگانه فیزیکی میگوید زمین در حال حرکت است که باید گفت در اینجا منظور از قرار، سکون نبوده، بلکه قرار از ماده «قار» به معنای چیزی که لغزش ندارد یا از ماده «قَرَّ» به معنای خنک شدن است، یعنی زمین یک زمان داغ بود و خداوند آن را سرد کرد؛ بنابراین علم میتواند قرینهای برای اصلاح برداشت اولیهای باشد که با علم سازگاری ندارد.
عضو هیئت علمی جامعهالمصطفی افزود: ممکن است یک گزاره، علمی و بدیهی نبوده و به اشتباه پذیرفته شده باشد. بعضا با یک گزاره ناقص علمی که هنوز به قطعیت، یعنی به بداهت حسی یا تأیید از طریق برهان عقلی نرسیده است، به سراغ آیات قرآن رفته و مدعی میشویم که با علم ناسازگار است، در حالی که امکان دارد مشکل مربوط به علم باشد. در هر صورت یا ظاهر آیه مراد نیست و یا آن گزاره علمی، آنگونه که خیال میکنیم، قطعی نیست؛ اما بین نص یک آیه و گزاره علمی قطعی هیچگاه تعارض و تناقض پیش نمیآید که دلایل مختلفی دارد، نظیر حقانیت و مطابق با واقع بودن قرآن و یا اینکه خدای مکون که طبیعت را آفریده، خدای مشرع نیز هست و قرآن را نازل کرده و تکوین و تشریع خدا با هم در تناقض نخواهد بود.
وی با اشاره به مباحث پیرامون علوم انسانی اسلامی گفت: آیتالله جوادی آملی دیدگاه تازهای را در این خصوص بیان کردهاند مبنی بر اینکه در حوزه علوم طبیعی، بحث اسلامی و غیر اسلامی مطرح نیست، ولی در حوزه علوم انسانی این امکان وجود دارد که علوم انسانی، اسلامی یا غیر اسلامی باشد؛ اما اینکه چگونه به این مهم دست یابیم و چه راهکارهایی برای آن وجود دارد، گروههای مختلفی در این زمینه در حال فعالیت هستند که هر کدام تلاش میکنند از یک منظر، به اسلامیسازی علوم انسانی بپردازند.