شناسهٔ خبر: 22990141 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه فرهیختگان-قدیمی | لینک خبر

گفت‌وگو با مهدی ‌مطهر تهیه‌کننده مستند «اشرف، همزاد شاه»

هــیچ‌کـس منـتظر تـولد اشـرف نبود

صاحب‌خبر - «اشرف، همزاد شاه» یکی از مستندهای حاضر در یازدهمین دوره جشنواره بین‌المللی سینما‌حقیقت است که از منظری متفاوت و روانکاوانه به زندگی «اشرف پهلوی» پرداخته است. این مستند به تهیه‌کنندگی مهدی مطهر در گروه مستند «روایت فتح» تولید شده و مجری طرح این پروژه، خانه مستند انقلاب اسلامی است. آنچه می‌خوانید گفت‌وگو با مهدی مطهر، تهیه‌کننده این اثر مستند است که درباره روند و چگونگی تولید «اشرف، همزاد شاه» توضیح می‌دهد. مستندسازی پیرامون شخصیت‌های مربوط به پهلوی کار سختی به نظر می‌رسد، هم از این جهت که برای سال‌ها اثری درباره آنها ساخته نشده یا اگر شده مربوط به تاریخ بعد از انقلاب نیست و هم از این منظر که این شخصیت‌ها را نمی‌توان مانند افراد عادی سوژه «پرتره» قرار داد. شما چگونه سمت تولید مستند «اشرف همزاد شاه» رفتید؟ مستندهای تاریخی کشور معمولا دچار خودسانسوری و ممیزی‌های مفرط هستند که البته این موضوع صرفا توسط بازبین‌های مجموعه‌های رسانه‌ای شکل نگرفته است. خود مستندساز نیز به دلیل پژوهش‌های ناقص و معمولا اینترنتی به این ماجرا دامن زده است. واقعیت این است که فیلمساز جسور و خلاق کم داریم، البته امروزه دسترسی به آرشیو و اطلاعات مانند قبل نیست. به سبب پیشرفت تکنولوژی شرایطی فراهم آمده که هم در اینترنت و هم در تلویزیون به آسانی دسترسی به آرشیو امکان‌پذیر می‌شود اما باید در نظر داشت که فیلم خوب تاریخی صرفا متکی به آرشیو نیست و این نگاه خلاق و دقیق فیلمساز است که فیلم را جذاب و دیدنی می‌کند. چطور شد «اشرف پهلوی» که در اذهان عمومی شخصیتی منفور قلمداد می‌شود، سوژه‌ مستند شما شد؟ «اشرف پهلوی» مکتوم‌ترین عنصر خانواده پهلوی است که حتی طرفداران رژیم پهلوی نیز صحبت درباره‌ او را به صلاح نمی‌دانستند، تا این حد که بخشی از آرشیو اشرف پهلوی قبل از انقلاب را از بین برده‌اند. در بخشی از مستند هم می‌بینیم که شاه ایران درگیر رقابت‌ها و دعواهای میان زن‌های دربار بوده و از آنجا که «اشرف پهلوی» جنم و جرات بیشتری داشته، پیروز این رقابت بوده است و ثریا و فوزیه نمی‌توانستند در رقابت با او موثر‌ واقع شوند. اما حضور «فرح» که فعال‌تر از سایر زنان بود، معادلات را به هم می‌زند، خصوصا اینکه او مادر ولیعهدی است که شاه سال‌ها انتظارش را می‌کشیده، همین مساله باعث می‌شود شاه به فرح تمایل بیشتری پیدا کند. نکته‌ جالب توجه اینکه رقابت‌های فرح و اشرف، به شکل تطهیر چهره رژیم پهلوی و در قالب فرهنگ‌سازی به شیوه‌ دلخواه‌شان نمود پیدا کرد. آنان مدیریت موسسات فرهنگی و هنری نظیر کانون فکری کودکان و سازمان زنان را برعهده داشتند. فرح با مدیریت کانون فکری کودکان و اشرف با سازمان زنان ایران بسیاری از اهداف شخصی خود را پیگیری می‌کردند. اشرف به بهانه فعالیت‌های فرهنگی در سازمان زنان ایران با بخش مهمی از فیلمسازان و روشنفکران ایرانی در ارتباط بود. مثلا با حمایت‌ها و همکاری مجموعه تحت مدیریت او بود که آثاری همچون ندامتگاه و قلعه توسط کامران شیردل به تولید رسید. آیا به هدفی که از تهیه این مستند داشتید نزدیک شده‌اید؟ تا حد زیادی بله. ما می‌خواستیم پرداخت متفاوت‌تری نسبت به یک شخصیت تاریخی داشته باشیم که این اتفاق افتاد. نوع ورود ما به شخصیت «اشرف» که روانکاوانه است، پیش از این در پرتره‌های ایرانی تجربه نشده یا کمتر دیده شده است. به نظر شما کدام یک از شخصیت‌های دربار می‌توانند در اولویت‌های دیگر پرتره باشند؟ ما در حال حاضر چندین پروژه را در دستور کار قرار داده‌ایم. بنا به ادامه روند تولید و با قصد آگاه‌سازی در رابطه با درباریان «پهلوی»، سراغ «اسدا... علم»، «حسنعلی منصور» و «همسران شاه» رفته‌ایم که این پروژه‌ها مرحله تولید و تدوین را پشت سر می‌گذراند. باتوجه به نوع نگاه حاکم بر اثر، چگونه به این نتیجه رسیده‌اید که دیدی روانکاوانه نسبت به شخصیت «اشرف پهلوی» داشته باشید؟ اینکه «اشرف پهلوی» دامنش آلوده بوده یا در قاچاق و اکثر فسادهای زمان «محمدرضا پهلوی» دست داشته است، جوابش هرچه باشد نمی‌توان این مساله را هم انکار کرد که خود اشرف هم بدش نمی‌آمده چهره‌ای ترسناک و مردسالارانه از خود نشان بدهد. به تبع از یک سو گذر زمان و عمر طولانی اشرف و از سوی دیگر بدنامی‌اش موجب شد کسی از نزدیکان و درباریان زنده نباشد که بخواهد مصاحبه‌ای بی‌واسطه درباره خاطرات اشرف داشته باشد یا اگر زنده بودند، علاقه‌ای نداشتند به‌عنوان شاهد عینی «اشرف پهلوی» مطرح شوند. نمونه‌اش پسر امینی، مسئول دفتر اشرف که حاضر به مصاحبه نشد. همین مساله باعث شد زوج سازنده‌ اثر «سعیده نیک‌اختر» و همسرش «احسان ناظم بکایی» این ایده را پیشنهاد کنند و به جای اینکه مانند اغلب آثار سراغ مورخ و کارشناسان تاریخی برویم، از زاویه‌ای روانکاوانه به شخصیت اشرف نگاه کنیم. ما به اشرف فارغ از همه‌ حواشی و نسبت‌هایش که خود عکس، صدا، ویدئو و موضع‌گیری‌هایش گویای شخصیتش است مانند یک مورد علمی و لابراتواری نگاه کردیم و به همین خاطر سراغ جامعه‌شناس و روانشناس، طراح لباس و گریم رفتیم. اشرف در خانواده‌ای رشد یافته که هیچ‌گاه منتظر تولدش نبوده‌اند و به سنت دیکتاتور‌مابانه پدر هیچ زمان در کانون توجه نبوده است؛ حتی در مهم‌ترین مسائل زندگی‌اش مانند انتخاب همسر اراده و اختیاری نداشته است. به همین خاطر است که او قواعد تنازع بقا را یاد می‌گیرد و درصدد‌ است حقش را خودش بگیرد. به همین دلیل خودش را درگیر معادلات سخت و به ظاهر مردانه می‌کند تا دیده شود و از اینکه برخی شایعات پیرامونش رایج شود هیچ ترس و ابایی ندارد. همین مسائل «اشرف» را به بهترین موردهای روانشناختی بدل کرده است. اگر نکته‌ای هم درمورد ویژگی ساخت این مستند دارید، بفرمایید. باید بگویم هم مستند «هویدا» ساخته «مصطفی شوقی» که اتفاقا تجربه‌ اول فیلمسازی اش بود و هم تجربه‌ «اشرف همزاد شاه» که قبل از این همکاری، فیلمی از سازندگانش ندیده بودم، ثابت کرد که روزنامه‌نگارها گزینه‌های خوب و جذابی برای سرمایه‌گذاری تولیدات مستند هستند. نکته‌ جالب توجه اینکه «خانه مستند انقلاب اسلامی»، در این دوره جشنواره سینما‌حقیقت، با هفت یا هشت فیلم شرکت کرده است که عمده سازندگان این فیلم‌ها را خبرنگاران با سابقه‌ای تشکیل می‌دهند که حالا پا به عرصه‌ تولید فیلم مستند گذاشته‌اند. این مساله نیز خود گویای آن است که می‌توان در عرصه‌ مستند‌سازی به خبرنگاران نگاه ویژه‌تری داشت. در کنار نویسندگی احسان ناظم‌بکایی و کارگردانی سعیده نیک‌اختر از محمد ثقفی که هم در هویدا و هم در این مجموعه تدوینگر فیلم بوده است تشکر می‌کنم. نکته آخر اینکه سروش انتظامی فرزند مجید انتظامی موزیسین این فیلم بوده که به‌شدت به ارتقا و اثرگذاری فیلم اضافه کرده است.