به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «اشرف، همزاد شاه» ساخته «سعیده نیکاختر» در بخش «جایزه شهید آوینی» اکران شد و زندگی اشرف، خواهر دوقلوی محمدرضا پهلوی را مورد واکاوی قرار داده است. این فیلم را باید از معدود مستندهای زنانهای دانست که کارگردان توانسته از عهده آن برآید. نیکاختر در این فیلم به استناد منابعی که در اختیار داشته، اثر احترامبرانگیزی خلق کرده که در نوع خود بینظیر است.
اگر کارگردان اثر مرد بود قطعا نمیتوانست ظرایف موجود در اثر را چنان که اکنون شاهد آن هستیم خلق کند.
نیکاختر با شناختی که از ظرایف، حسادت و از همه مهمتر جاه طلبیهای زنانه دارد، توانسته از اشرف شخصیتی آشنا و قابل باور بیافریند.
«اشرف، همزاد شاه» نه کم فروشی میکند و نه زیادهگوییهای معمول مستندهای تاریخی را دارد. این فیلم اطلاعات تازهای از زندگی اشرف پهلوی به مخاطب ارائه میدهد هر چند این اطلاعات کامل نیست اما بخش مهمی از چهره قدرتمندترین زن دربار پهلوی را نمایان میکند. فراوانی منابع تصاویر آرشیوی چنان است که مخاطب را خسته نمیکند. کارگردان به خوبی در مقابل وسوسه استفاده بیشتر از این اسناد مقاومت کرده و مرعوب داشتههای خود نشده است.
هر چند بیننده اطلاعات دست اولی را به واسطه دیدن فیلم کسب کرده اما فیلمساز مواردی را هم بدون پاسخ رها می کند. اینکه چرا اشرف با شمس میانه خوبی ندارد، رابطه و احساس محمدرضا با اشرف چگونه است، اشرف چه قابلیتهایی از خود نشان داده تا شاه دوم پهلوی او را برای مذاکره به شوروی می فرستد، چرا از رابطه اشرف با علیرضا، برادر دیگرش حرفی زده نمیشود، مصدق چگونه توانسته اشراف را از تهران خارج کند، رابطه فرح و اشرف تا چه میزان بر مناسبات سیاسی آن زمان ایران موثر بوده و مواردی دیگر، از جمله مسائلی است که درباره آنها حرفی زده نمی شود که پاسخ به این سوالات میتوانست چهره روشنتری از اشرف به نمایش بگذارد. در این صورت فضای سیاسی دوره پهلوی دوم بهتر قابل درک و تحلیل بود. با این همه «اشرف، همزاد شاه» اثر مهمی است. چرا که کارگردان به صرف داشتههایی که در اختیار داشته، به اطناب نیافتاده است. این فیلم توفیق خود را از فیلمنامهای قوی و حساب شده خود دارد.
متن گفتار فیلم به راحتی توانسته حس تعلیق را به بیننده منتقل کند. نقطه آغاز و پایان فیلم به درستی انتخاب و پرورانده شده است. ضعف عمده پایان بندی که در اغلب آثار مستند دیده میشود در «اشرف، همزاد شاه» دیده نمیشود اما دو نکته قابل اشاره در این فیلم دیده میشود. اول اینکه کارگردان موضع بیطرفانهای دارد، او صادقانه سوژه خود را در مقابل داوری مخاطب قرار میدهد بدون آنکه خود داوری و یا در داوری مخاطب دخالتی کرده باشد. لحن فیلم نه بر ضد اشرف است و نه به نفع او. نیکاختر فقط به گوشهای از تاریخ معاصر ایران اشاره کرده است تا از این اشاره توجه مخاطب پیجو را به آن جلب کرده باشد.
نکته دیگر اینکه کارگردان نتیجه گیری نمیکند و نیازی هم به این کار ندارد. وقتی نیکاختر توانسته بر اساس مستنداتی که در اختیار دارد یک داستان دراماتیک خلق کند بخش عظیمی از موفقیت فیلم را تضمین کرده است. این ویژگی بارز کارگردان یعنی توانایی روایت داستانی دراماتیک در بستر یک فیلم مستند را در کمتر فیلمی شاهد هستیم. اگر صاحب اثر در تدوین فیلم تجدید نظر کند با ریتم قابل قبولی مواجه خواهیم شد. چرا که احساس میشود زمان فیلم کمی زیاد است و میبایست کم شود باید ضرباهنگ فیلم شتاب بیشتری به خود بگیرد. همچنین سکانس معرفی کاخ اشرف در شمال کشور کمک چندانی به اشرف نمیکند و بهتر است حذف شود. در مقابل این سکانس، باید توضیح بیشتری درباره اقدمات اشرف در بعد سیاست خارجی ارائه میشد. در این صورت میزان قدرت سیاسی اشرف و نفوذ او بر برادرش محمدرضا بهتر درک میشد.
«اشرف، همزاد شاه» از جمله آثاری است که میتواند با نوع نگاه تازهای که دارد تاریخ را با زبان تازهای روایت و بازنمایی کند. حمایت از کارگردانانی مثل «سعیده نیکاختر» میتواند سینمای مستند تاریخی را در مسیر تازهای قرار دهد.
انتهای پیام/ 161