انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی
در نخستین اقدام تروریستی، نفوذ منافقین در تشکیلات امنیتی به یکی از بزرگترین جنایتها یعنی کشتار هفتتیر 1360 ختم شد که طی آن شهید دکتر محمد بهشتی به همراه 72 تن از یاران امام به شهادت رسیدند. عامل انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، محمدرضا کلاهی، از اعضای رده پائین سازمان منافقین بود. نفوذ کلاهی در تشکیلات حزب جمهوری با کمک «جواد قدیری» از اعضای قدیمی و مهم سازمان و نفوذی در کمیته انقلاب مستقر در اداره دوم ارتش صورت گرفته بود و در جریان انفجار دفتر حزب جمهوری نیز، جواد قدیری عامل انتقالدهنده بمبهای ساخته شده از قسمت فنی سازمان منافقین به عوامل اجرایی و ازجمله کلاهی بوده است. وی حتی روز چهارم تیر به دوستان و هممسلکان خود اطمینان میدهد که «روز هفتم تیر، کار یکسره خواهد شد.»
کلاهی پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی متواری، در خانههای تیمی منافقین مخفی و نهایتا از طریق مرز غرب کشور توسط عوامل منافقین به عراق منتقل شد.
ترور محمد کچویی در زندان
یک روز پس از انفجار حزب جمهوری، محمد کچویی توسط کاظم افجهای و محمدرضا سعادتی از اعضای سازمان منافقین به شهادت رسید.
محمدرضا سعادتی، از اعضای ارشد و نفر دوم سازمان که در 6 اردیبهشت 58 به اتهام جاسوسی سرویس اطلاعاتی شوروی در تهران دستگیر شده بود، در آبان 59 با حکم دادگاه به 15 سال حبس محکوم و روانه زندان شد. سعادتی در زندان همچنان رابطه خود را با منافقین در بیرون از زندان حفظ کرد و پس از اعلام جنگ مسلحانه منافقین و انفجار دفتر حزب جمهوری در هفتم تیر، فضای زندان را به آشوب کشاند و با فرماندهی او در زندان ترور شهید کچویی در هشت تیر 1360 توسط کاظم افجهای رقم خورد.
انفجار دفتر نخستوزیری توسط منافقین
به فاصله دو ماه پس از این ماجرا، در هشت شهریور، دفتر نخستوزیری توسط یکی دیگر از عوامل نفوذی منافقین یعنی مسعود کشمیری منفجر شد که طی آن محمدجواد باهنر نخستوزیر، شهید محمدعلی رجایی رئیسجمهور، عبدالحسین دفتریان، کارمند نخستوزیری و وحید دستجردی، رئیس شهربانی کل کشور به شهادت رسیدند. نفوذ عامل منافقین، یعنی مسعود کشمیری که درنهایت به شهادت رئیسجمهور و نخستوزیر ایران ختم شد میتوانست خسارتهای بسیار سنگینتری را به نظام نوپای جمهوری اسلامی تحمیل کند؛ براساس شواهد موجود، نفوذی سازمان منافقین درصدد ترور رهبر کبیر انقلاب نیز بود. چنانچه حجتالاسلام احمد خمینی نقل کرده است: «آن شخص که با منافقین کار میکرد، یعنی کشمیری، بنا بود یک چمدان مواد منفجره را بیاورد و در کنار حضرت امام(ره) بگذارد؛ در زمانی که ریاستجمهور، رئیس مجلس و نخستوزیر و وزرا خدمت حضرت امام(ره) آمدند [از محل] سه راه بیت حضرت امام آمدند و گفتند آقای کشمیری با یک ساک هست که در آن ساک وسایل و چیزهایی که بناست یادداشت کنند قرار دارد؛ گفتم نه ما اجازه نمیدهیم. کشمیری از ترس اینکه نکند مساله روشن شود بهعنوان اعتراض همراه کیفش برگشت. همان کیف در نخستوزیری جلوی مرحوم رجایی و باهنر گذاشته شد و آنجا را منفجر کرد و این دو شهید بزرگوار را از دست ما گرفت.»
ترور آیتالله سیداسدالله مدنی
هنوز دو هفته از جنایت منافقین در دفتر حزب جمهوری نگذشته بود که آیتالله سیداسدالله مدنی در حال اقامه نمازجمعه توسط عامل منافقین ترور شد و به شهادت رسید. منافقین در 20 شهریور 60، آیتالله مدنی را در محراب به شهادت رساندند. عامل ترور، یکی از اعضای سازمان منافقین به نام مجید نیکو بود. به روایت روزنامه جمهوری اسلامی: مقارن ساعت 1:40 بعدازظهر، هنگامی که آیتالله مدنی بعد از اتمام نمازجمعه ایستاده بود، شخصی ناشناس، ظاهرا بهمنظور پرسش به طرف وی رفته، درحالی که تظاهر به آغوش گرفتن او مینماید، وی را ترور میکند. بنا به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، در این لحظه دو انفجار متوالی هم روی میدهد که متعاقب آن شهید مدنی روی زمین میافتد و حدود 20 تا 30 نفر هم مجروح میشوند.
ترور عبدالکریم هاشمینژاد
در 7 مهر 60 سید عبدالکریم هاشمینژاد، دبیر حزب جمهوری اسلامی در مشهد با انفجار انتحاری توسط یکی از اعضای نفوذی منافقین به شهادت رسید. هادی علویان، عامل ترور شهید هاشمینژاد در سال 59 وارد حزب جمهوری شد و پس از مدتی به عضویت شاخه دانشآموزی دفتر مرکزی حزب جمهوری در خراسان درآمد. وی در اوایل سال 60 به عضویت سازمان منافقین درآمد.
امیر یغمایی، معاون اطلاعات سازمان مجاهدین در بازجویی خود درباره ترور هاشمینژاد گفت: «طرح ترور به دست جلال و شهاب، دو تن از اعضای سازمان ریخته شده بود. در طرح بنا بر این بود که کل کلاسی را که هاشمینژاد در آن تدریس میکرد بزنند. ولی چون بعدا متوجه شدند هادی علویان لو رفته گفتند چون هاشمینژاد فرد اول مشهد است کمر سیستم میشکند. به همین دلیل نارنجک به هادی علویان که در کتابفروشی صحن حرم کار میکرد، داده و قرار شد به بهانه خرید کتاب و پوستر به حزب برود و در توالت حزب ضامن نارنجک را باز کند و موقع خروج هاشمینژاد از کلاس او را از بین ببرد.»
ترور آیتالله دستغیب
روز جمعه 20 آذر 1360، جنایت دیگری توسط منافقین انجام شد که طی آن آیتالله دستغیب و 12 نفر از همراهان وی در شیراز شهید و 9 نفر نیز زخمی شدند. قبل از آن، از سوی منافقین روز جمعه 13 آبان برای ترور آیتالله دستغیب معین شده بود و برای این کار دختری 19 ساله انتخاب شده بود اما این برنامه به هم خورد. تا اینکه روز 20 آذر منافقین به نیت سوء خود جامه عمل پوشاندند و آیتالله دستغیب را در راه مصلای نمازجمعه با انفجار نارنجک به شهادت رساندند.
پس از این جریان، مسئول روابطعمومی سپاه شیراز در تشریح این حادثه گفت: «براساس تحقیقات انجام شده، عامل ترور یک دختر 19 ساله منافق بود که گوهر ادب آواز نام داشته و خودش هم در این حادثه کشته شده است. او در داخل خانهای در طول مسیر حرکت امامجمعه پنهان شده و وقتی شهید دستغیب به مقابل آن خانه میرسد از خانه بیرون میآید و به بهانه دادن نامه به او نزدیک میشود و در همان لحظه انفجار رخ میدهد.» وی ادامه میدهد: «حداقل دو پوند تیانتی به یک نارنجک وصل بوده و او آن را در زیر چادرش پنهان کرده بود.»
ترور آیتالله صدوقی
جنایت منافقین در سال 61 نیز ادامه داشت؛ در 11 تیر 61 یکی از اعضای سازمان منافقین به نام رضا ابراهیمزاده، در عملیاتی انتحاری، پس از نماز به آیتالله محمد صدوقی نزدیک شد و پس از دست دادن او را در آغوش گرفت. آیتالله صدوقی و محافظین سعی کردند او را جدا کنند، اما موفق نشدند و عامل منافقین آیتالله صدوقی را به شهادت رساند. متعاقب این اتفاق، چهار نفر از بانوان بر اثر ازدحام جمعیت شهید شدند.
ترور آیتالله اشرفیاصفهانی در محراب نمازجمعه
در ۲۳ مهر سال 61، آیتالله اشرفیاصفهانی در حالی که برای اقامه نمازجمعه آماده میشد، در مسجد جامع کرمانشاه توسط فردی به نام محمدحسین خداکرمی به شهادت رسید. بعد از این جنایت، نشریه مجاهد، ارگان سازمان مجاهدین خلق با برعهده گرفتن این عملیات، خداکرمی را بهعنوان یکی از عوامل خود معرفی کرد.
کشتار مردم توسط منافقین در دهه 60
با تورق تاریخ آشکار میشود که جلاد دهه شصت تنها شخصیتهای مطرح نظام را هدف ترور قرار نمیداد، بلکه مردم عادی، از کودک و زن گرفته تا پیر و جوان سوژههای ترور منافقین بودند. در مهرماه 60، منافقین بسیاری از مردم عادی را به شهادت رساندند و با حمله به مغازهها، کتابخانهها، مساجد و اماکن عمومی به قتلعام مردم ایران پرداختند. یکی از فجیعترین جنایتهای منافقین در 21 مهر 60، شهادت یک کودک 6 ساله و مادر 22 ساله در شیراز بود. بنابر گزارش روزنامه کیهان در ساعت 19 آن روز، عوامل منافقین با کار گذاشتن یک بمب در اتومبیل پیکان در خیابان هدایت شیراز، این دو تن را به شهادت رساندند. در سوم اسفند 60 نیز بر اثر انفجار بمب در میدان عشرتآباد تهران 11 نفر شهید و 25 نفر مجروح شدند که اکثر آنان دانشآموز بودند.
جنایت منافقین در سالهای بعد نیز ادامه داشت. در 2 شهریور 63 به واسطه انفجار بمب در میدان راهآهن تهران توسط منافقین، 17 تن شهید و 300 نفر زخمی شدند که براساس گزارش روزنامه جمهوری، دو کودک و هشت زن در شمار شهدا دیده میشد.
محمد جعفربگلو