یکی از مهمترین مسائل قابل پرداخت و بازپژوهی در دهه 60 کنشها و واکنشهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) است که با استمرار حرکت قهقرایی خود از نفوذ تا ترور و کشتار مردم بیگناه تلخیهای بسیاری را در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت کردهاند.
بخشی از آنها در رسانهها و کتب تاریخی به خوبی منعکس شده است و تقریبا عموم مردم با برخی جنایتهای این سازمان تروریستی مثل انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و انفجار دفتر نخستوزیری آشنا هستند. اما در لابهلای صفحههای تاریخ یکی از اتفاقاتی که در پرونده سیاه سازمان تروریستی منافقین وجود دارد و کمتر مورد توجه قرار گرفته است نقش سازمان منافقین در حج خونین سال 66 است. سازمان منافقین در حج سال 1366 با همکاری رژیم بعثی عراق و رژیم آلسعود نقش اصلی را در کشتار مردم ایران ایفا کرد.
سفر محرمانه مسعود رجوی
به عربستان
در اسفند 1379 یعنی 13 سال پس از اتفاقات ناگوار مکه، تصویری از مسعود رجوی در نشریه مجاهد منتشر شد که نشان میداد وی در سال 66 در مکه حضور داشته است. در این عکس علاوهبر رجوی افرادی چون عباس داوری، علیرضا باباخانی، محمد سیدالمحدثین، علیرضا صدرحاجسیدجوادی و رضا درودی که همگی از مسئولان روابط خارجی و اطلاعاتی و حفاظتی منافقین بودند، دیده میشوند.
علاوهبر این، شواهد دیگری نیز حاکی از آن بود که سرکرده گروهک منافقین، در سال 66 و همزمان با وقایع مکه با دعوتنامه رسمی که از ملک فهد دریافت میکند به شکل محرمانه عازم عربستان میشود.
در همین رابطه مهدی ابریشمچی، به افسر اطلاعات عراق میگوید: «ما برای اینکه مخفی بودن سفر را تامین کنیم حتی برای مخفی ماندن از دید کارکنان فرودگاه، یک جدول زمانبندی شده داریم که به شما اطلاع میدهیم تا براساس آن عمل شود و انتظار داریم تا براساس آن عمل شود و غیر از ما سه نفر هیچکس از آن اطلاع ندارد.»
در جلسات دیگر بین رابط منافقین و سازمان اطلاعاتی عراق تاکید میشود که سفر مزبور در جهت جلب حمایت بیشتر عربستان از سازمان برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران بوده است.
افشای ارتباط منافقین با عربستان توسط مسعود رجوی
مسعود رجوی در مذاکرات با سپهبد صابرالدوری، رئیس سرویس کل اطلاعات عراق پس از انتفاضه شعبانیه 1370 میگوید: «روز پنجشنبه هفته گذشته نماینده ما با «مورفی» در آمریکا دیدار کرد. شروع کردند به حرفهای ما گوش دادن و ما تلاش کردیم نقشهها و توطئههای رژیم [امام] خمینی را برای آنها برملا کنیم. به آنها ثابت کردیم که رژیم ایران تهدید شماره یک به حساب میآید، نه عراق. به صراحت گفتیم که این تهدید و خطر متوجه [عربستان] سعودی نیز میشود. شما عراقیان ارتباط ما را با سعودی برقرار کردید، بهطوری که «ملک فهد» مرا برای دیدار از عربستان دعوت کرد که به آنجا رفتم و با ایشان ملاقات کردم.»
وی همچنین در پیغامی به رئیس سرویس اطلاعات عراق درباره ارتباط سازمان منافقین و عربستان میگوید: «آنچنانکه دکتر میدانند ما به دنبال متقاعد کردن سعودی به برقراری ارتباط مستحکم با عراق هستیم که [نظام امام] خمینی را به قویترین صورت طرد کنند و جناب دکتر خوب میدانند که خبر این رابطه باید بین ما و شما محفوظ بماند. همچنین اگر دکتر ملاحظه دارند، قبل از آن که هیات [اعزامی به عربستان] روز سهشنبه برود بیان کنند.»
چگونگی نقشآفرینی سازمان منافقین در کشتار حج سال 66
مهدی ابریشمچی، یکی از اعضای سازمان منافقین، در مذاکره با افسران اطلاعاتی عراق به صدور این اعلامیه و اطلاع سعودیها از آن اشاره کرده و میگوید: «دعوتنامه رسمی را که «ملک فهد» برای ما فرستاده است، ما فکر میکردیم در رابطه با اطلاعیه ما بوده است ولی وقتی رفتیم این دعوتنامه را به ما تحویل دادند، لذا ما جهت هماهنگی با شما مستقیما این مساله را بیان کردیم تا ملاحظات و نقطه نظرات شما را در نظر بگیریم. به دنبال اطلاعیهای که بعد از قضیه مکه دادیم که رونوشت آن به سفارت سعودی در بغداد فرستاده شده بود، آقای سفیر تماس گرفته و گفته بود که حامل پیام ملک فهد بوده و امروز به دیدار من آمد. سفیر با ابلاغ توجهات ملک فهد، هیاتی را از سازمان جهت سفر به جده و ملاقات با مسئولان عربستان سعودی دعوت کردهاند و تاریخی مشخص کردهاند که روز سهشنبه این هفته را منتظر هیات هستند.»
به اعتراف یکی از عناصر سابق سازمان منافقین به نام رضوانی، «مسعود رجوی با استفاده از فرصت ایام حج، طبق یک طرح از قبل برنامهریزی شده و با همکاری عراق، تظاهرات آرام اعلام برائت زائران ایرانی را به خون کشید تا به اهداف خاص خود برسد.»
البته پیش از افشاگریهای اعضای منافقین، اطلاعاتی از نقش گروهک منافقین در کشتار مردم در روز 9 مردادماه به دست مقامات جمهوری اسلامی رسیده بود. بهعنوان مثال حضرت آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت ایران، ضمن سخنرانی خود در مرداد 66 به نقش منافقین در حوادث جمعه خونین مکه اشاره کرده و فرمودند: «ما به احتمال زیاد حدس میزنیم منافقین و مزدوران بسیار پست که حاضرند علیه کشورشان به هر جنایتی دست بزنند در این جنایت ددمنشانه دخالت داشتهاند. شواهد نشان میدهد که عدهای فارسیزبان که صورتهای خود را پوشانیده بودند در این جنایت، استکبار جهانی و رژیم پادشاهی سعودی را یاری کردند. این حادثه از قبل طراحی شده بود و بعید نیست که از چند ماه پیش، همزمان با قضیه خلیج فارس هماهنگ شده باشد.»
عزتالله سحابی از اعضای نهضت آزادی نیز مدتها بعد درمورد شیطنتهای منافقین در حادثه «جمعه خونین» در کتاب خاطرات خود نوشت: «متاسفانه در اثر دخالتهای مرموزی که انجام شد، در آن سال این تظاهرات سرکوب شد و تعداد زیادی از هموطنان ما کشته شدند. در سفری که آن سال به خارج داشتم یکی از دوستان به من خبر داد که شیطنتهایی از سوی مجاهدین این حادثه را رقم زده، یا به خشونت کشیده است. امیدوار بودم این خبر درست نباشد... ولی شنیدهها حاکی از آن بود که یکی از اعضای مجاهدین آقای عباس... ، با لباس احرام بین تظاهراتکنندگان هنگامی که جمعیت روی پل معروف به «هجوم» میرسند گلولهای به طرف پلیس شلیک میکند. پلیس عربستان هم که کاملا در حال آمادهباش بود به طرف جمعیت حمله میکنند و تیراندازی میشود، جمعیت سراسیمه به عقب برمیگردند و جماعت زیادی که بیشتر خانمها بودند زیر دست و پا له میشوند و از بین میروند.»
همکاری رژیم بعثی عراق با منافقین در کشتار مکه
شواهد موجود حاکی از آن است که رژیم بعث عراق نیز که در آن دوران درگیر جنگ با ایران بود از توطئه منافقین و سعودیها آگاه بوده و برای به خون کشیدن مناسک حج با منافقین همکاری میکرده است. در بخشی از مذاکرات فاش شده یکی از عناصر قدیمی مرکزیت سازمان منافقین به نام عباس داوری، که در سال 66 ریاست کاروان اعزامی منافقین به مناسک حج را برعهده داشته است، با افسران امنیتی عراق، به موضوع حضور منافقین در حج و همکاری بعثیها با آنان اینگونه اشاره میشود:
عباس داوری: ما میخواستیم اگر امکان داشته باشد در درون هیاتهای عراقی اعزامی به حج حضور یابیم و بهگونهای مشخص نشود که از مجاهدین و غیرعراقی هستیم و همان روزی که ایرانیها وارد میشوند ما ملحق میشویم؛ البته میدانید که ایرانیها به صورت کاروانی به حج میآیند؛ میخواهیم نیروهای خود را در آنها نفوذ دهیم و ارتباطگیری کنند.
افسر امنیتی عراق: ما چگونه برای شما ویزا بگیریم؟ این نیروهای شما کجا میخواهند ارتباطگیری کنند؟
عباس داوری: در جده، که همه زائرین ابتدا آنجا پیاده میشوند و فعلا چند نفر مد نظر ماست که [هماکنون] در عراق نیستند.
افسر امنیتی عراق: ما پس از موافقت میتوانیم برای آنها گذرنامه عراقی درست کنیم و به همراه برخی کاروانهای حج بفرستیم. برای هر فرد گذرنامه را میفرستند و به دست او میرسانند و در موعد مقرر نیز گذرنامه را بازمیگردانند؛ راه دیگری نداریم.
عباس داوری: به خاطر حساسیت موجود اگر بشود که بازگشتشان به کشور دیگری باشد و از آنجا به عراق بیایند بهتر است.
افسر امنیتی عراق: چون گذرنامهها با یکی از کاروانهای ما خواهد رفت نمیتواند با این کاروان بازنگردد. چون عربستان از هر کاروانی لیست دارد و نفر شما میتواند به مجرد رسیدن به آنجا از بعثه جدا شود و به دنبال کارش برود و کسی او را شناسایی نخواهد کرد و در پایان به فرد تعیینشده از سوی ما مراجعه میکند و گذرنامهاش را تحویل میگیرد و میآید.
عباس داوری: نفرات مجاهدین میخواهند در داخل کاروانهای ایرانی جای بگیرند و شب و روز با آنها باشند و مشخص نشود که از کاروان دیگری آمدهاند.
بدین ترتیب تدارک امکانات اولیه و مقدمات اجرای توطئه را مأموران عراقی، در پوشش مصونیت دیپلماتیک، برعهده داشتند. اینان مواد منفجره و تصاویر امام را با خود به فرودگاه جده آوردند، بدون آنکه بازرسی و کنترلی در کار باشد.
افراد سازمان، با گذرنامههای عراقی بهعنوان حجاج عراقی، وارد خاک عربستان شدند.
پس از انجام عملیات مذبوحانه در حج سال 66 این کاروان به عراق بازگشت. پس از بازگشت کاروان مزبور از عربستان، عدهای از این افراد مسالهدار شدند و به تدریج احتمال جدایی آنها افزایش یافت. به تصریح همان اعضای جدا شده بهمنظور جلوگیری از انتشار خبر در بیرون، سازمان افراد مسالهدار را یکی پس از دیگری سر به نیست میکند.
اظهارات و گواهیهای برخی جداشدگان سازمان در اروپا مبنیبر اطلاع از نقش سازمان در کشتار حجاج ایرانی در سال 66 بازتاب وسیعی در نشریات فارسیزبان خارج از کشور داشت. بدین ترتیب سازمان با ایفای نقش دوگانه از یک سو افراد خود را بهعنوان عوامل دولت ایران برای انجام اقدامات تخریبی در عربستان به داخل ایرانیان فرستاد و از سوی دیگر با ارائه اطلاعاتی گمراهکننده به مقدمات عربستان آنان را برای اقدام پیشگیرانه و خشونتبار علیه حجاج ایرانی، فریب داد و تحریک کرد و با این جنایت لکه ننگین دیگری بر هویت تروریستی خود برجای گذاشت.