به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کلاس بیست، «علیرضا حسنی» فعال سیاسی فرهنگی استان گلستان در یادداشتی به بررسی علل افت کیفیت آموزشی در مدارس پرداخته است:
این فرهنگی گلستانی نوشت: از آنجا که نظام آموزشی هر کشور سازنده مردان و زنان آینده آن کشور است لذا کارایی یا عدم کارایی لازم این سیستم و نظام از اهمیت بسیاری برخوردار است در این میان کیفیت آموزشی و پرورشی این نظام باید در راس دغدغه های مسولین باشد موضوعی که در سالهای اخیر به یکی از دغدغه های خانواده ها تبدیل شده است.
با وجود اینکه دانش آموزان به دلیل دسترسی به رسانه های مختلفی باید قاعدتا از سواد بیشتری نسبت به گذشته برخوردار باشند اما به دلایل که در ادامه خواهد آمد سوادشان روز به روز تحلیل رفته و به اصطلاح بی سواد تر می شوند .ما در این نوشتار به برخی از این دلایل اشاره خواهیم کرد.
غرور علمی: به مدد دنیای مجازی و به ویژه صفحات اجتماعی ما شاهد دانش آموزانی هستیم که اقیانوسی از اطلاعات دارند اما به عمق یک بند انگشت .این وسعت اطلاعات آنها را دچار نوعی خود شیفتگی و غرور علمی کرده و خود را برتر از دیگران به ویژه والدین دانسته و در اکثر مواقع آنها را متهم به کم سوادی و قدیمی بودن کرده و حرف شنوی از آنها نداشته و روز به روز شکاف بین نسل ها بیشتر می شود.
بی انگیزگی دانش آموزان:ابهام در مورد آینده شغلی یکی از دلایل بی رغبتی به تحصیل در بین دانش آموزان است به طوری که اکثر آنها تنها دلیل درس خواندن را تنها گرفتن یک مدرک آن هم برای پز اجتماعی عنوان می کنند.
وضعیت نا مطلوب معیشتی معلمان:عدم توجه به نیازهای معیشتی و صنفی و ازبین رفتن پایگاه و منزلت اجتماعی معلمان باعث شده است که آنچنان که باید و شاید با حرارت و دلسوزانه به موضوع آموزش و به ویژه پرورش دانش آموزان اهتمام نورزند.معلمانی که بعضا خود درگیر مشکلات اقتصادی هستند کمتر می توانند با مطالعه و آمادگی لازم در کلاس درس حاضر شوند .هر چند که هستند معلمان دلسوز بسیاری که با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته و طبیب وار به این شغل مقدس مشغولند.
فضای مجازی:اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی یک از عوامل بسیار تاثیر گذار بر افت کیفیت آموزشی بوده تا جایی که دانش آموزان تا پاسی از شب را بجای مرور درسهای گذشته و آینده در فضای مجازی سیر می کنند و حتی در برخی موارد با به همراه آوردن گوشیهای هوشمند خود در کلاس درس حتی مخل فرایند یادگیری دیگران نیز می شوند.
آئین نامه های خشک و انعطاف نا پذیر: آیین نامه های خشک و انعطاف ناپذیر و غیر شفاف که پس از رفع اشکالها و عیوب آنها و سپری نمودن مراحل عریض و طویل بوروکراسـی معمول اداری آیین نامه ای جدید با مشکلات و اشکالات جدیدی از پی دیگـری سرازیر می گردد و چون سیستم کلی بصورت متمرکز اداره می شود انعکاس یک مشکل تا رفع آن شاید چندین سال طول بکشد .
اختلاف فاحش ستاد از صف:تصمیم گیـریهای غیـر تخصصی در پشت درهای بسته توسط افـرادی که تجربه ای اندک در آموزش و پرورش آنهم در تدریس داشته صورت گرفته و چنین اشخاصی با درد و رنـج ها و نیـازهای معلمان درمدارس بکلـی غـریبند این تصمیم گیریهای نا کارآمد و غیر واقعی که اغلب بصورت ایده آلیستی طرح می گردند درمقام اجرا دچار مشکل می شوند.
محتوای نامنتاسب: کتابها و نظام آموزشی کمتـر توجهی به نیازهای واقعی دانش آموزان در همه سطوح می کنند و گویی هر مقطع تحصیلی سیستمی مجزا و مستقل از همدیگر عمل می نمایند.
به موارد فوق می توان توجه بیش از اندازه به کمیت آموزشی ،عدم نظارت و کنترل سالـم ارزشیا بی های اصولی ،سیستم سنتی گزینش معلمان و مواردی دیگر همگی دست به دست هم داده اند تا ما شاهد افت شدید کیفیت آموزشی و پرورشی در مدارس باشیم.
موضوعی که سالیان زیادی است به عنوان دغدغه مقام معظم رهبری تبدیل شده است و با وجود تهیه سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ، به دلیل اجرایی نکردن آن عملا دچار نوعی سردرگمی در بین مسولان امر هستیم و اگر این تحول بنیادین در آموزش و پرورش صورت نپذیرد ما شاهد افت به مراتب بیشتر در این حوزه در سالهای آتی خواهیم بود.
انتهای پیام/
این فرهنگی گلستانی نوشت: از آنجا که نظام آموزشی هر کشور سازنده مردان و زنان آینده آن کشور است لذا کارایی یا عدم کارایی لازم این سیستم و نظام از اهمیت بسیاری برخوردار است در این میان کیفیت آموزشی و پرورشی این نظام باید در راس دغدغه های مسولین باشد موضوعی که در سالهای اخیر به یکی از دغدغه های خانواده ها تبدیل شده است.
با وجود اینکه دانش آموزان به دلیل دسترسی به رسانه های مختلفی باید قاعدتا از سواد بیشتری نسبت به گذشته برخوردار باشند اما به دلایل که در ادامه خواهد آمد سوادشان روز به روز تحلیل رفته و به اصطلاح بی سواد تر می شوند .ما در این نوشتار به برخی از این دلایل اشاره خواهیم کرد.
غرور علمی: به مدد دنیای مجازی و به ویژه صفحات اجتماعی ما شاهد دانش آموزانی هستیم که اقیانوسی از اطلاعات دارند اما به عمق یک بند انگشت .این وسعت اطلاعات آنها را دچار نوعی خود شیفتگی و غرور علمی کرده و خود را برتر از دیگران به ویژه والدین دانسته و در اکثر مواقع آنها را متهم به کم سوادی و قدیمی بودن کرده و حرف شنوی از آنها نداشته و روز به روز شکاف بین نسل ها بیشتر می شود.
بی انگیزگی دانش آموزان:ابهام در مورد آینده شغلی یکی از دلایل بی رغبتی به تحصیل در بین دانش آموزان است به طوری که اکثر آنها تنها دلیل درس خواندن را تنها گرفتن یک مدرک آن هم برای پز اجتماعی عنوان می کنند.
وضعیت نا مطلوب معیشتی معلمان:عدم توجه به نیازهای معیشتی و صنفی و ازبین رفتن پایگاه و منزلت اجتماعی معلمان باعث شده است که آنچنان که باید و شاید با حرارت و دلسوزانه به موضوع آموزش و به ویژه پرورش دانش آموزان اهتمام نورزند.معلمانی که بعضا خود درگیر مشکلات اقتصادی هستند کمتر می توانند با مطالعه و آمادگی لازم در کلاس درس حاضر شوند .هر چند که هستند معلمان دلسوز بسیاری که با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته و طبیب وار به این شغل مقدس مشغولند.
فضای مجازی:اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی یک از عوامل بسیار تاثیر گذار بر افت کیفیت آموزشی بوده تا جایی که دانش آموزان تا پاسی از شب را بجای مرور درسهای گذشته و آینده در فضای مجازی سیر می کنند و حتی در برخی موارد با به همراه آوردن گوشیهای هوشمند خود در کلاس درس حتی مخل فرایند یادگیری دیگران نیز می شوند.
آئین نامه های خشک و انعطاف نا پذیر: آیین نامه های خشک و انعطاف ناپذیر و غیر شفاف که پس از رفع اشکالها و عیوب آنها و سپری نمودن مراحل عریض و طویل بوروکراسـی معمول اداری آیین نامه ای جدید با مشکلات و اشکالات جدیدی از پی دیگـری سرازیر می گردد و چون سیستم کلی بصورت متمرکز اداره می شود انعکاس یک مشکل تا رفع آن شاید چندین سال طول بکشد .
اختلاف فاحش ستاد از صف:تصمیم گیـریهای غیـر تخصصی در پشت درهای بسته توسط افـرادی که تجربه ای اندک در آموزش و پرورش آنهم در تدریس داشته صورت گرفته و چنین اشخاصی با درد و رنـج ها و نیـازهای معلمان درمدارس بکلـی غـریبند این تصمیم گیریهای نا کارآمد و غیر واقعی که اغلب بصورت ایده آلیستی طرح می گردند درمقام اجرا دچار مشکل می شوند.
محتوای نامنتاسب: کتابها و نظام آموزشی کمتـر توجهی به نیازهای واقعی دانش آموزان در همه سطوح می کنند و گویی هر مقطع تحصیلی سیستمی مجزا و مستقل از همدیگر عمل می نمایند.
به موارد فوق می توان توجه بیش از اندازه به کمیت آموزشی ،عدم نظارت و کنترل سالـم ارزشیا بی های اصولی ،سیستم سنتی گزینش معلمان و مواردی دیگر همگی دست به دست هم داده اند تا ما شاهد افت شدید کیفیت آموزشی و پرورشی در مدارس باشیم.
موضوعی که سالیان زیادی است به عنوان دغدغه مقام معظم رهبری تبدیل شده است و با وجود تهیه سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ، به دلیل اجرایی نکردن آن عملا دچار نوعی سردرگمی در بین مسولان امر هستیم و اگر این تحول بنیادین در آموزش و پرورش صورت نپذیرد ما شاهد افت به مراتب بیشتر در این حوزه در سالهای آتی خواهیم بود.
انتهای پیام/