شناسهٔ خبر: 15029740 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اعتماد | لینک خبر

متهم پس از 10 ماه زندگي مخفيانه خود را تسليم پليس كرد

قتل «مزاحم همسر» در نزاع ناگهاني

صاحب‌خبر -

اعتماد|  مردي كه يكي از هم محلي‌هايش را با ضربه‌هاي پي در پي چاقو به قتل رسانده است، انگيزه خود از ارتكاب جرم را «مزاحمت مقتول براي همسرش» اعلام كرد. او پس از كشتن مقتول به مدت 10 ماه به شكل مخفيانه در شهرهاي مختلف زندگي كرد اما سرانجام با معرفي خود به پليس پرده از راز قتل برداشت.
رسيدگي به اين پرونده از نيمه‌شب 5 ارديبهشت 93 با اطلاع پليس پاكدشت از وقوع يك فقره مرگ مشكوك در بيمارستان بعثت آغاز شد. با حضور ماموران مشخص شد متوفي مردي جوان است كه در يك نزاع دسته جمعي با اصابت ضربه‌هاي متعدد چاقو كشته شده است. با محرز شدن وقوع قتل، پرونده‌اي با موضوع «قتل عمد» تشكيل و تيمي از كارآگاهان جنايي مسوول رسيدگي به آن شدند. آنها به تحقيق از شاهدان حادثه پرداختند و متوجه شدند كه مقتول توسط يكي از اهالي شهرك انقلاب پاكدشت به قتل رسيده است. با كسب اين سرنخ، ماموران به خانه متهم اعزام شدند اما به دليل متواري بودن او، در دستگيري‌اش ناكام ماندند.
بررسي‌ها براي شناسايي مخفيگاه متهم در حالي ادامه داشت كه تحقيقات پليسي از «انگيزه‌هاي ناموسي» در وقوع قتل خبر مي‌داد. همسر متهم در بازجويي‌ها به ماموران گفته بود: «مدتي قبل از حادثه، به عنوان مسافر سوار ماشيني در پاكدشت شدم. راننده آن مردي به نام اصغر بود كه پس از آن روز، چند بار مزاحمم شد و تهديدم كرد اگر با او ارتباط نداشته باشم، دختر 8 ساله‌ام را مي‌دزدد. ترسيدم چيزي به شوهرم بگويم براي همين به پليس شكايت كردم كه آنها هم رسيدگي كردند اما اصغر دست بردار نبود. يك‌بار كه براي پركردن گاز كپسول به گاراژي در پاكدشت رفته بودم، تعقيبم كرد و مرا با ضرب و شتم در ماشينش انداخت. به زير پل خاوران رفت و آنجا شماره گوشي‌ام را گرفت. از آن موقع به بعد، با پيامك با هم در ارتباط بوديم. تا اينكه شوهرم به رفتارهايم مشكوك شد و ماجرا را فهميد. از اصغر خواست دست از سر من بردارد اما فايده‌اي نداشت.»
زن جوان درباره روز حادثه نيز گفت: «آن روز اصغر به من زنگ زد و گفت مشروب خورده‌ام و مي‌خواهم با شوهرت درگير شوم. فكر نمي‌كردم حرفش راست باشد اما همان شب خبر‌دار شدم وقتي شوهرم براي خريد نان از خانه بيرون رفته، با اصغر درگير شده و او را كشته است. » اظهارات همسر قاتل در حالي بود كه پليس هيچ سرنخي از مخفيگاه متهم در دست نداشت تا اينكه پس از 10 ماه، متهم خود را به كلانتري معرفي و در همان بازجويي‌هاي ابتدايي به قتل با «انگيزه ناموسي» اعتراف كرد. با پذيرش قتل از سوي متهم، كيفرخواست پرونده صادر و براي رسيدگي در اختيار شعبه چهارم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي عبداللهي قرار گرفت.
صبح ديروز، جلسه رسيدگي به پرونده در اين شعبه در حالي در غياب اولياي دم برگزار شد كه آنها پيش از اين تقاضاي قصاص را به دادسرا ارايه كرده بودند. متهم نيز درباره قتل گفت: «مدتي قبل از حادثه، متوجه ارتباط پيامكي همسرم با اصغر شده بودم. به او گفتم دست از سر زندگي‌ام بردارد اما فايده‌اي نداشت و نصف شب‌ها مي‌آمد زنگ خانه‌ام را مي‌زد و فرار مي‌كرد. تا اينكه روز حادثه، وقتي براي خريد نان از خانه بيرون رفته بودم، ناگهان راننده يك دستگاه پرايد، به عمد به شيشه ماشينم زد. وقتي ايستادم، به سمتم آمد و دعوا را شروع كرد. در همين حين اصغر را هم ديدم كه در صندلي پشت ماشين نشسته بود. نمي‌دانم چه شد كه در ماشين را باز كردم و با چاقو چند ضربه به او زدم. يادم نمي‌آيد چند ضربه شد، شايد 7 يا 8 ضربه. وقتي متوجه شدم كشته شده، از ترس متواري شدم و 10 ماه به شكل مخفيانه در كرج و شهرهاي ديگر زندگي كردم اما سرانجام تصميم گرفتم خودم را به پليس معرفي كنم.»متهم در آخرين دفاعيات خود نيز بر وقوع قتل به خاطر مسائل ناموسي تاكيد كرد و گفت: «يك‌سال پس از اين حادثه از همسرم جدا شدم و الان دختر 11 و پسر 10 ساله‌ام پيش پدر و مادرم زندگي مي‌كنند. آن دعوا در اصل سر همسر اتفاق افتاد اما من نمي‌خواستم اصغر را بكشم، آنها خودشان شروع كردند.» در پايان دادگاه قضات وارد شور شدند تا حكم نهايي را صادر كنند.