"پس از آنکه بحث ملی داغی در سوئد درباره لزوم ورود این کشور به شراکت نظامی با ائتلاف ناتو به جریان افتاد مقامات استکهلم به طور ناگهانی با مشکلی لاینحل مواجه شدند: این مشکل چیزی نبود جز به راه افتادن سیلی از اطلاعات تحریف شده و آشکارا دروغین در شبکههای اجتماعی که هدفشان ایجاد سردرگمی در میان مردم درباره این مساله بود."
به گزارش ایسنا، روزنامه نیویورک تایمز آمریکا در تحلیلی درباره آنچه که "کمپین دروغ پراکنی روسیه علیه جهان غرب" نامیده، مینویسد:
«ادعاهایی که درباره ناتو در سوئد بالا گرفتند زنگ خطر را به صدا در آوردند. از جمله این ادعاها این بودند: "اگر سوئد به عنوان یک کشور غیرعضو در ناتو این توافق را امضا کند ائتلاف ناتو به انبار کردن سلاحهای هستهای مخفی در خاک سوئد خواهد پرداخت؛ ناتو میتواند بدون موافقت دولت سوئد از خاک این کشور به روسیه حمله کند؛ سربازان ناتو در سوئد از تعقیب قضایی مصونیت داشته و میتوانند بدون نگرانی از مجازات کیفری به زنان سوئدی تجاوز کنند."
همه این اطلاعات دروغین بودند اما دامنه این دروغ پراکنیها حتی به رسانههای خبری سنتی نیز رسید و پیتر هولتکویست، وزیر دفاع سوئد تلاش کرد تا در جریان سخنرانیهایی که برای دفاع از توافق کشورش با ناتو برگزار کرد به سوالاتی که درباره این گزارشهای دروغین مطرح میشدند پاسخ دهد.
مارینت نیه رادبو، سخنگوی هولتکویست گفت: مردم به چنین گزارشهایی عادت نداشتند و از شنیدن آنها ترسیده و سوال میکردند کدام یک را میتوان باور کرد و کدام یک از آنها را نباید باور کرد؟
مقامات سوئد همانطور که در چنین مواردی اغلب اتفاق افتاده نتوانستند هرگز سرچشمه این گزارشهای دروغین را مشخص کنند اما به گفته چندین تن از تحلیلگران و کارشناسان در سازمانهای اطلاعاتی اروپا و آمریکا، انگشت تقصیر را باید به سمت روسیه نشانه گرفت چرا که به گفته آنها جلوگیری از گسترش ناتو سنگ بنای سیاست خارجی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه که در سال ۲۰۰۸ عمدتا برای خنثی کردن چنین امکانی به گرجستان حمله کرد، بوده است.
پوتین در کریمه، شرق اوکراین و هم اکنون در سوریه بیشتر ارتش مدرنیزه شده و قدرتمند روسیه را به رخ کشیده است اما او فاقد قدرت اقتصادی و قابلیت کلی برای رویارویی علنی با ناتو، آمریکا و اتحادیه اروپا است. او به جای آن شدیدا بر یک برنامه "اطلاع رسانی به عنوان سلاح" سرمایهگذاری کرده و از ابزارهای مختلفی استفاده میکند تا بذر تردید و اختلاف را در میان دشمنانش بکارد.
هدف پوتین تضعیف انسجام در میان کشورهای عضو ناتو، دامن زدن به اختلاف در سیاستهای داخلی آنها و خنثی کردن مخالفتها با روسیه است.
گلب پاولفسکی، کسی که به تشکیل ماشین اطلاع رسانی کرملین پیش از سال ۲۰۰۸ کمک کرد، گفت: مسکو امور جهانی را به عنوان یک نظام عملیاتهای ویژه میبیند و خیلی صادقانه معتقد است که این امور جهانی به نوبه خود از جانب غربیها نیز موضوع عملیاتهای ویژه هستند. من مطمئن هستم در روسیه مراکز فراوانی وجود دارد و برخی از آنها وابسته به دولت این کشور هستند که همگی در ساختن و پرداختن این نوع گزارشهای دروغین دست دارند.
با این حال انتشار گزارشهای دروغین چیز جدیدی نیست. اتحاد جماهیر شوروی منابع چشمگیری را در جریان درگیریهای ایدئولوژیک جنگ سرد صرف این کار کرد. امروزه اطلاع رسانی دروغین یک جنبه مهم دکترین نظامی روسیه است و با پیچیدگیهای بیشتر و حجمی بزرگتر از گذشته به سمت مباحث سیاسی در کشورهای هدف نشانه گرفته میشود.
جریان گزارشهای تحریف شده و دروغین به حدی قدرتمند است که هم ناتو و هم اتحادیه اروپا دفاتر ویژهای را تشکیل دادهاند تا این دروغ پراکنیها به ویژه ادعاهای برآمده از روسیه را شناسایی و تکذیب کنند.
در عین حال شیوههای پنهانی کرملین برای این دسته از اطلاع رسانیها به گفته مقامات آمریکایی در کشور آنها نیز بروز پیدا کرده است. آنها سازمانهای اطلاعاتی روسیه را به عنوان منبع احتمالی افشای ایمیلهای مقامات کمیته ملی حزب دموکرات آمریکا که تا حد زیادی برای کمپین انتخاباتی کاندیدای انتخاباتی آنها یعنی هیلاری کلینتون شرمساری به باور آورد شناسایی کردند.
کرملین هم از رسانههای متعارف و رسمی نظیر خبرگزاری اسپوتنیک و شبکه تلویزیونی راشاتودی و هم از مجراهای اطلاع رسانی پنهانی همچون مورد به وجود آمده در سوئد که عمدتا غیرقابل ردیابی هستند برای دروغ پراکنیهای خود استفاده میکند.
ویلهلم اونگه، سخنگوی سرویس امنیتی سوئد اخیرا به هنگام ارائه یک گزارش سالانه این سرویس گفت: روسیه برای انجام یک حمله فراگیر اطلاعاتی از هر دو رویکرد بهره میبرد.
وی اظهار کرد: منظور ما استفاده از هر چیزی اعم از مطالب اینترنتی و پروپاگاندا و ترویج اطلاعات غلط از طریق شرکتهای رسانهای مثل راشاتودی و اسپوتنیک است.
به گفته کارشناسان هدف نهایی دروغ پراکنیهای روسیه تضعیف گزارشهای رسمی مربوط به رخدادها در غرب و حتی این ایده که اصلا گزارش واقعی از رخدادها وجود داشته باشد و در عین حال دامن زدن به نوعی فلج سیاسی است.
دروغ پراکنیهای روسیه در اوایل سال ۲۰۱۴ به طرز کاملا شناخته شدهای با سرپوش گذاشتن درباره استقرار نیروهای روسی برای تصرف شبه جزیره کریمه موفق عمل کردند. تابستان همان سال نیز روسیه مجموعهای از تئوریهای گیج کننده را درباره حادثه سقوط هواپیمای مسافربری مالزیایی پرواز ۱۷ بر فراز اوکراین منتشر کرد که شامل مقصر دانستن سازمان سیا و عجیبتر از همه، مقصر دانستن خلبانهای جنگندههای اوکراینی که این هواپیمای مسافربری را با جت ریاست جمهوری روسیه اشتباه گرفتهاند بودند.
این مجموعه روایتها کمک کردند تا به این حقیقت ساده سرپوش بگذارند که یکسری شبه نظامیان آموزش ندیده تحت الحمایت روسیه به شکلی تصادفی با موشکی که از روسیه گرفتهاند این هواپیما را سرنگون کردهاند.
با این حال مسکو اصرار دارد که استفاده از اطلاعات غلط و دروغ پراکنی برای تاثیرگذاشتن بر آراء عمومی غربیها را انکار کند و عمدتا این اتهامات علیه خود را "روس هراسی" میداند.
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه اخیرا در یک نشست خبری گفت: این احساس وجود دارد که بسیاری از کشورهای غربی همچون اعضای یک ارکستر هر روز روسیه را متهم میکنند به این اینکه دارد طرفی را تهدید میکند.
ردیابی مجراهای انفرادی دروغ پراکنیها عمدتا دشوار است اما کارشناسان در سوئد و دیگر کشورها یک الگوی خاص را که مرتبط با کمپینهای دروغ پراکنی به راه افتاده از جانب کرملین میدانند تشخیص دادهاند.
آندرس لیندبرگ، یک وکیل و روزنامه نگار سوئدی گفت: همواره دینامیک یکسانی در این الگو وجود دارد. این گزارشهای دروغین عمدتا از جایی در روسیه اعم از رسانههای خبری دولتی و یا وبسایتهای مختلف و جایی در این بافت، سرچشمه میگیرند.
وی افزود: پس از آن سندی دروغین تبدیل به منبع خبری یک گزارش رسانهای در وبسایتهای راست افراطی و یا چپ افراطی میشود؛ رسانه هایی که برای انتشار اخبار به این وبسایتها متکی هستند نیز به این گزارش لینک میدهند و اینگونه میشود که چنین گزارشهایی منتشر میشوند؛ هیچ کس نمیتواند بگوید که منبع اولیه آنها کجا بوده است اما میبینیم که در نهایت چنین گزارشهایی به عنوان مسائل کلیدی در تصمیم گیریهای مربوط به سیاستهای امنیتی انعکاس مییابند.
لیندبرگ و دیگر کارشناسان معتقدند اگرچه عناوین یک چنین گزارش هایی ممکن است گوناگون باشند اما هدف همه آنها یکسان است.
لیندبرگ گفت: آنچه که روس ها انجام میدهند روایت سازی است. آنها حقیقت سازی نمیکنند. روایت زیربنایی که آنها میخواهند ارائه دهند این است: به هیچ کس اعتماد نکنید.
استفاده از اطلاعرسانی به عنوان یک سلاح، پروژهای به راه افتاده از سوی یک کارشناس سیاسی کرملین نیست بلکه بخشی لاینفک از دکترین نظامی روسیه است؛ چیزی که برخی از چهرههای نظامی ارشد روسیه آن را یک عرصه جنگی "تعیین کننده" میخوانند.
ژنرال والری گراسیموف، رئیس ستاد کل ارتش روسیه در سال ۲۰۱۳ در مطلبی نوشت: نقش تدابیر غیرنظامی برای دستیابی به اهداف راهبردی و سیاسی، گسترش پیدا کرده و در بسیاری از حوزهها چنین ابزارهایی به لحاظ تاثیرگذاری حتی پا را فراتر از نیروی تسلیحات متعارف گذاشتهاند.
همچنین یکی از اهداف اصلی کرملین در این حوزه، اروپا بوده است؛ جایی که در آن ظهور پوپولیستهای راست گرا و افول حمایت از اتحادیه اروپا موجب شده که مخاطبان رویکرد ملیگرایانه محافظه کارانه و مستبدانه روسیه تحت رهبری پوتین را هرچه بیشتر بپذیرند.
سال گذشته میلادی پارلمان اروپا روسیه را متهم به تامین مالی احزاب افراطگر در کشورهای عضو اتحادیه اروپا کرد و در سال ۲۰۱۴ کرملین یک وام ۷ / ۱۱ میلیون دلاری به جبهه ملی فرانسه که حزب راست افراطی این کشور است، اعطا کرد.
پاتریک اوکسانن، دبیر رسانه موسوم به "میتمدیا" در سوئد تصریح کرد: روسها در جلب نظر هرکسی که از لیبرال دموکراسی کینه دارد، چه در راست افراطی و چه در چپ افراطی، بسیار خوب عمل میکنند.
وی گفت: ایده اصلی روسیه این است که لیبرال دموکراسی را فاسد، ناکارآمد و مغشوش که درنهایت هیچ ارتباطی به دموکراسی ندارد نشان دهد.
یک پیام دیگر روسیه در این تبلیغاتش که عمدتا ناگفته باقی مانده، این است که دولتهای اروپایی فاید کفایت لازم برای مدیریت بحرانهای پیش روی خود به ویژه بحران مربوط به مهاجرت و تروریسم هستند و همه مقامهای آنها عروسکهای خیمهشب بازی آمریکا هستند.
اخیرا در آلمان پس از آنکه یک دختر روسی ـ آلمانی ۱۳ ساله گفته بود از جانب مهاجران مورد تجاوز قرار گرفته است نگرانیها افزایش پیدا کرد. یک گزارش منتشر شده در تلویزیون دولتی روسیه اما آب و تاب این قضیه را بیشتر کرد. حتی پس از آنکه پلیس آلمان این ادعا را تکذیب کرد، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه به سرزنش کردن آلمان ادامه داد.
همچنین تحلیلگران در انگلیس نیز میگویند، وبسایتهای خبری انگلیسی زبان وابسته به کرملین به رغم ادعایشان در خصوص بیطرف بودن، شدیدا پیش از کمپین برای همه پرسی خروج از اتحادیه اروپا در ماه ژوئن از اردوی حامیان خروج این کشور از اتحادیه اروپا حمایت کردند.
همچنین در جمهوری چک روزانه در مجموعهای از حدود ۴۰ وبسایت حامی روسیه یک سری گزارشها و روایات هشدار دهنده و تهییج کننده منتشر میشوند که آمریکا، اتحادیه اروپا و مهاجران را شرور جلوه میدهند. در جریان رزمایش نظامی ناتو در اوایل ماه ژوئن امسال، یک سری مقاله در این وب سایتها عنوان کردندکه واشنگتن از طریق ائتلاف ناتو، اروپا را کنترل میکند و آلمان نیز کلانتر محلی واشنگتن در این قاره است. این گزارشها که مشابه دروغ پراکنیهای منتشر شده در سوئد بودند، عنوان کردند: ناتو قصد دارد سلاحهای هستهای را در شرق اروپا انبار کند و میتواند بدون تایید و مجوز دولتهای محلی از خاک آنها به روسیه حمله کند.
اندیشکده موسوم به "ارزشهای اروپایی" در شهر پراگ در یک نظرسنجی در تابستان امسال مشخص کرد که ۵۱ درصد مردم جمهوری چک دیدگاهی منفی درباره نقش آمریکا در اروپا دارند، تنها ۳۲ درصد از آنها دیدگاه مثبتی نسبت به اتحادیه اروپا داشتند و دست کم یک چهارم آنها برخی از این دروغ پراکنیها را باور داشتند.
جاکوب جاندا، معاون مدیر امور سیاسی و عمومی این اندیشکده گفت: این اطلاعات نشان میدهند که چطور آرای عمومی به سبب دروغ پراکنیهای این وبسایتها تغییر میکند. آنها تلاش میکنند به رغم آنکه یک دستور کار پنهانی دارند مثل یک رسانه عادی به نظر برسند.
با این حال همه تلاشهای روسیه برای دروغ پراکنی موفق نبودهاند. خبرگزاری اسپوتنیک تلاش کرد تا وب سایتهای خبری به چندین زبان حوزه اسکاندیناوی داشته باشد اما این وب سایتها نتوانستند خوانندگان کافی را جذب کنند و در عرض کمتر از یک سال تعطیل شدند. هم راشاتودی و هم اسپوتنیک خودشان را به عنوان صداهای جایگزین و مستقل منعکس میکنند. اسپوتنیک مدعی است، تلاش دارد ناگفتهها را بیان کند حتی با وجود این که گزارشهای روزانه این خبرگزاری اتکای زیادی به مقالههای منتشر شده در منابع خبری دیگر دارند. راشاتودی نیز شعارش این است: "بیشتر بپرسید."
هر دو این رسانهها جهان غرب را به عنوان یک جهان شوم، پراختلاف، بیرحم، منحط، بی ثبات و آکنده از مهاجران خشونت طلب نشان میدهند. هولتکویست، وزیر دفاع سوئد گفت: آنها میخواهند تصویری از اروپا به عنوان قارهای که در حال سقوط است نشان دهند.
با این حال راشاتودی، عمدتا دلمشغولی آمریکا را دارد و زندگی در آنجا را همچون یک زندگی جهنمی نشان میدهد. به عنوان مثال در پوشش خبری که این رسانه از تحولات مربوط به کنوانسیون ملی حزب دموکرات آمریکا به عمل آورد عمدتا به سخنرانیها نپرداخته و صرفا بر تظاهرات پراکنده علیه این کنوانسیون تمرکز کرد.
این رسانه دونالد ترامپ، کاندیدای ریاست جمهوری حزب جمهوریخواه آمریکا را فردی مظلوم که از جانب رسانههای تشکیلات حاکم تخریب میشود نشان میدهد.
مارگاریتا سیمونیان، سردبیر راشاتودی اظهار کرد: این شبکه به این دلیل به عنوان تهدید نشان داده میشود زیرا سعی دارد روایتی متفاوت از روایت تشکیلات سیاسی ـ رسانهای انگلیسی - آمریکایی نشان دهد. همچنین راشاتودی میخواهد دورنمایی را نشان دهد که در اتاق انتشار رسانههای جریان اصلی غرب مفقود است.
اینکه مسکو غرب را با دروغ پراکنی هدف قرار دهد به دوران جنگ سرد و برنامهای موسوم به برنامه "تدابیر فعال" باز میگردد. در جریان این برنامه مسکو تلاش میکرد تا یکسری گزارشهای درز شده و یا حتی مطالب تالیفی را در روزنامههای حامی خود در کشور هند منتشر کند و امیدوار بود که این مطالب در غرب نیز منعکس شوند.
به عنوان مثال این روایت که ویروس بیماری ایدز یک پروژه از کنترل خارج شده سازمان سیا است از جمله این گزارشها بود و موجب مسموم شدن بحث درباره این بیماری چند دهه پس از انتشار این گزارش شد.
در آن زمان و پیش از سقوط اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ کرملین قصد داشت همزمان کمونیسم را نیز به عنوان ایدئولوژی جایگزین معرفی کند. اما در دوران کنونی کارشناسان میگویند جنبه ایدئولوژیک این جنگ اطلاعاتی حذف شده و صرفا هدف تضعیف دشمنان باقی مانده است.
در سوئد اخیرا یکسری نامههای جعلی عجیب و مقالههای خبری در مورد ناتو منتشر شدند که مرتبط با روسیه بودند. در یک نامه جعلی با سربرگ وزارت دفاع سوئد و امضای شخص وزیر دفاع این کشور، به یک شرکت سوئدی مهم دستور داده شده بود ادوات توپخانه به اوکراین بفروشد در حالیکه چنین اقدامی در سوئد غیرقانونی است.
رادبو، سخنگوی وزارت دفاع سوئد تلاش کرد به این مناقشه خاتمه دهد اما وزیر دفاع سوئد همچنان در کنفرانسهای بین المللی با پرسشهایی درباره این مساله مواجه شد.
همانطور که دیمیتری کایزلییف، مشهورترین مجری تلویزیونی روسیه ومدیر سازمان حاکم بر خبرگزاری اسپوتنیک اخیرا گفته، روسیه صرف نظر از روش و یا پیام استفاده شده صراحتا میخواهد در هر جنگ اطلاعاتی پیروز شود. او درسخنرانی در هفتادوپنجمین سالگرد تاسیس دفتر اطلاعاتی شوروی در تابستان امسال خطاب به خبرنگاران غربی گفت: دوران روزنامه نگاری بیطرف سرآمده است. اگر ما دست به تبلیغات بزنیم شما نیز متقابلا دست به تبلیغات خواهید زد.
او همچنین در مصاحبهای با شبکه روسیه ۲۴ گفت: امروزه به نسبت دوران جنگ جهانی دوم، جنگ جهانی اول و یا قرون وسطی کشتن یک سرباز دشمن بسیار پرهزینهتر است. تجارت موسوم به اقناع نیز البته امروزه پرهزینهتر است اما اگر شما بتوانید شخصی را قانع کنید دیگر لازم نیست او را بکشید.»
∎
به گزارش ایسنا، روزنامه نیویورک تایمز آمریکا در تحلیلی درباره آنچه که "کمپین دروغ پراکنی روسیه علیه جهان غرب" نامیده، مینویسد:
«ادعاهایی که درباره ناتو در سوئد بالا گرفتند زنگ خطر را به صدا در آوردند. از جمله این ادعاها این بودند: "اگر سوئد به عنوان یک کشور غیرعضو در ناتو این توافق را امضا کند ائتلاف ناتو به انبار کردن سلاحهای هستهای مخفی در خاک سوئد خواهد پرداخت؛ ناتو میتواند بدون موافقت دولت سوئد از خاک این کشور به روسیه حمله کند؛ سربازان ناتو در سوئد از تعقیب قضایی مصونیت داشته و میتوانند بدون نگرانی از مجازات کیفری به زنان سوئدی تجاوز کنند."
همه این اطلاعات دروغین بودند اما دامنه این دروغ پراکنیها حتی به رسانههای خبری سنتی نیز رسید و پیتر هولتکویست، وزیر دفاع سوئد تلاش کرد تا در جریان سخنرانیهایی که برای دفاع از توافق کشورش با ناتو برگزار کرد به سوالاتی که درباره این گزارشهای دروغین مطرح میشدند پاسخ دهد.
مارینت نیه رادبو، سخنگوی هولتکویست گفت: مردم به چنین گزارشهایی عادت نداشتند و از شنیدن آنها ترسیده و سوال میکردند کدام یک را میتوان باور کرد و کدام یک از آنها را نباید باور کرد؟
مقامات سوئد همانطور که در چنین مواردی اغلب اتفاق افتاده نتوانستند هرگز سرچشمه این گزارشهای دروغین را مشخص کنند اما به گفته چندین تن از تحلیلگران و کارشناسان در سازمانهای اطلاعاتی اروپا و آمریکا، انگشت تقصیر را باید به سمت روسیه نشانه گرفت چرا که به گفته آنها جلوگیری از گسترش ناتو سنگ بنای سیاست خارجی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه که در سال ۲۰۰۸ عمدتا برای خنثی کردن چنین امکانی به گرجستان حمله کرد، بوده است.
پوتین در کریمه، شرق اوکراین و هم اکنون در سوریه بیشتر ارتش مدرنیزه شده و قدرتمند روسیه را به رخ کشیده است اما او فاقد قدرت اقتصادی و قابلیت کلی برای رویارویی علنی با ناتو، آمریکا و اتحادیه اروپا است. او به جای آن شدیدا بر یک برنامه "اطلاع رسانی به عنوان سلاح" سرمایهگذاری کرده و از ابزارهای مختلفی استفاده میکند تا بذر تردید و اختلاف را در میان دشمنانش بکارد.
هدف پوتین تضعیف انسجام در میان کشورهای عضو ناتو، دامن زدن به اختلاف در سیاستهای داخلی آنها و خنثی کردن مخالفتها با روسیه است.
گلب پاولفسکی، کسی که به تشکیل ماشین اطلاع رسانی کرملین پیش از سال ۲۰۰۸ کمک کرد، گفت: مسکو امور جهانی را به عنوان یک نظام عملیاتهای ویژه میبیند و خیلی صادقانه معتقد است که این امور جهانی به نوبه خود از جانب غربیها نیز موضوع عملیاتهای ویژه هستند. من مطمئن هستم در روسیه مراکز فراوانی وجود دارد و برخی از آنها وابسته به دولت این کشور هستند که همگی در ساختن و پرداختن این نوع گزارشهای دروغین دست دارند.
با این حال انتشار گزارشهای دروغین چیز جدیدی نیست. اتحاد جماهیر شوروی منابع چشمگیری را در جریان درگیریهای ایدئولوژیک جنگ سرد صرف این کار کرد. امروزه اطلاع رسانی دروغین یک جنبه مهم دکترین نظامی روسیه است و با پیچیدگیهای بیشتر و حجمی بزرگتر از گذشته به سمت مباحث سیاسی در کشورهای هدف نشانه گرفته میشود.
جریان گزارشهای تحریف شده و دروغین به حدی قدرتمند است که هم ناتو و هم اتحادیه اروپا دفاتر ویژهای را تشکیل دادهاند تا این دروغ پراکنیها به ویژه ادعاهای برآمده از روسیه را شناسایی و تکذیب کنند.
در عین حال شیوههای پنهانی کرملین برای این دسته از اطلاع رسانیها به گفته مقامات آمریکایی در کشور آنها نیز بروز پیدا کرده است. آنها سازمانهای اطلاعاتی روسیه را به عنوان منبع احتمالی افشای ایمیلهای مقامات کمیته ملی حزب دموکرات آمریکا که تا حد زیادی برای کمپین انتخاباتی کاندیدای انتخاباتی آنها یعنی هیلاری کلینتون شرمساری به باور آورد شناسایی کردند.
کرملین هم از رسانههای متعارف و رسمی نظیر خبرگزاری اسپوتنیک و شبکه تلویزیونی راشاتودی و هم از مجراهای اطلاع رسانی پنهانی همچون مورد به وجود آمده در سوئد که عمدتا غیرقابل ردیابی هستند برای دروغ پراکنیهای خود استفاده میکند.
ویلهلم اونگه، سخنگوی سرویس امنیتی سوئد اخیرا به هنگام ارائه یک گزارش سالانه این سرویس گفت: روسیه برای انجام یک حمله فراگیر اطلاعاتی از هر دو رویکرد بهره میبرد.
وی اظهار کرد: منظور ما استفاده از هر چیزی اعم از مطالب اینترنتی و پروپاگاندا و ترویج اطلاعات غلط از طریق شرکتهای رسانهای مثل راشاتودی و اسپوتنیک است.
به گفته کارشناسان هدف نهایی دروغ پراکنیهای روسیه تضعیف گزارشهای رسمی مربوط به رخدادها در غرب و حتی این ایده که اصلا گزارش واقعی از رخدادها وجود داشته باشد و در عین حال دامن زدن به نوعی فلج سیاسی است.
دروغ پراکنیهای روسیه در اوایل سال ۲۰۱۴ به طرز کاملا شناخته شدهای با سرپوش گذاشتن درباره استقرار نیروهای روسی برای تصرف شبه جزیره کریمه موفق عمل کردند. تابستان همان سال نیز روسیه مجموعهای از تئوریهای گیج کننده را درباره حادثه سقوط هواپیمای مسافربری مالزیایی پرواز ۱۷ بر فراز اوکراین منتشر کرد که شامل مقصر دانستن سازمان سیا و عجیبتر از همه، مقصر دانستن خلبانهای جنگندههای اوکراینی که این هواپیمای مسافربری را با جت ریاست جمهوری روسیه اشتباه گرفتهاند بودند.
این مجموعه روایتها کمک کردند تا به این حقیقت ساده سرپوش بگذارند که یکسری شبه نظامیان آموزش ندیده تحت الحمایت روسیه به شکلی تصادفی با موشکی که از روسیه گرفتهاند این هواپیما را سرنگون کردهاند.
با این حال مسکو اصرار دارد که استفاده از اطلاعات غلط و دروغ پراکنی برای تاثیرگذاشتن بر آراء عمومی غربیها را انکار کند و عمدتا این اتهامات علیه خود را "روس هراسی" میداند.
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه اخیرا در یک نشست خبری گفت: این احساس وجود دارد که بسیاری از کشورهای غربی همچون اعضای یک ارکستر هر روز روسیه را متهم میکنند به این اینکه دارد طرفی را تهدید میکند.
ردیابی مجراهای انفرادی دروغ پراکنیها عمدتا دشوار است اما کارشناسان در سوئد و دیگر کشورها یک الگوی خاص را که مرتبط با کمپینهای دروغ پراکنی به راه افتاده از جانب کرملین میدانند تشخیص دادهاند.
آندرس لیندبرگ، یک وکیل و روزنامه نگار سوئدی گفت: همواره دینامیک یکسانی در این الگو وجود دارد. این گزارشهای دروغین عمدتا از جایی در روسیه اعم از رسانههای خبری دولتی و یا وبسایتهای مختلف و جایی در این بافت، سرچشمه میگیرند.
وی افزود: پس از آن سندی دروغین تبدیل به منبع خبری یک گزارش رسانهای در وبسایتهای راست افراطی و یا چپ افراطی میشود؛ رسانه هایی که برای انتشار اخبار به این وبسایتها متکی هستند نیز به این گزارش لینک میدهند و اینگونه میشود که چنین گزارشهایی منتشر میشوند؛ هیچ کس نمیتواند بگوید که منبع اولیه آنها کجا بوده است اما میبینیم که در نهایت چنین گزارشهایی به عنوان مسائل کلیدی در تصمیم گیریهای مربوط به سیاستهای امنیتی انعکاس مییابند.
لیندبرگ و دیگر کارشناسان معتقدند اگرچه عناوین یک چنین گزارش هایی ممکن است گوناگون باشند اما هدف همه آنها یکسان است.
لیندبرگ گفت: آنچه که روس ها انجام میدهند روایت سازی است. آنها حقیقت سازی نمیکنند. روایت زیربنایی که آنها میخواهند ارائه دهند این است: به هیچ کس اعتماد نکنید.
استفاده از اطلاعرسانی به عنوان یک سلاح، پروژهای به راه افتاده از سوی یک کارشناس سیاسی کرملین نیست بلکه بخشی لاینفک از دکترین نظامی روسیه است؛ چیزی که برخی از چهرههای نظامی ارشد روسیه آن را یک عرصه جنگی "تعیین کننده" میخوانند.
ژنرال والری گراسیموف، رئیس ستاد کل ارتش روسیه در سال ۲۰۱۳ در مطلبی نوشت: نقش تدابیر غیرنظامی برای دستیابی به اهداف راهبردی و سیاسی، گسترش پیدا کرده و در بسیاری از حوزهها چنین ابزارهایی به لحاظ تاثیرگذاری حتی پا را فراتر از نیروی تسلیحات متعارف گذاشتهاند.
همچنین یکی از اهداف اصلی کرملین در این حوزه، اروپا بوده است؛ جایی که در آن ظهور پوپولیستهای راست گرا و افول حمایت از اتحادیه اروپا موجب شده که مخاطبان رویکرد ملیگرایانه محافظه کارانه و مستبدانه روسیه تحت رهبری پوتین را هرچه بیشتر بپذیرند.
سال گذشته میلادی پارلمان اروپا روسیه را متهم به تامین مالی احزاب افراطگر در کشورهای عضو اتحادیه اروپا کرد و در سال ۲۰۱۴ کرملین یک وام ۷ / ۱۱ میلیون دلاری به جبهه ملی فرانسه که حزب راست افراطی این کشور است، اعطا کرد.
پاتریک اوکسانن، دبیر رسانه موسوم به "میتمدیا" در سوئد تصریح کرد: روسها در جلب نظر هرکسی که از لیبرال دموکراسی کینه دارد، چه در راست افراطی و چه در چپ افراطی، بسیار خوب عمل میکنند.
وی گفت: ایده اصلی روسیه این است که لیبرال دموکراسی را فاسد، ناکارآمد و مغشوش که درنهایت هیچ ارتباطی به دموکراسی ندارد نشان دهد.
یک پیام دیگر روسیه در این تبلیغاتش که عمدتا ناگفته باقی مانده، این است که دولتهای اروپایی فاید کفایت لازم برای مدیریت بحرانهای پیش روی خود به ویژه بحران مربوط به مهاجرت و تروریسم هستند و همه مقامهای آنها عروسکهای خیمهشب بازی آمریکا هستند.
اخیرا در آلمان پس از آنکه یک دختر روسی ـ آلمانی ۱۳ ساله گفته بود از جانب مهاجران مورد تجاوز قرار گرفته است نگرانیها افزایش پیدا کرد. یک گزارش منتشر شده در تلویزیون دولتی روسیه اما آب و تاب این قضیه را بیشتر کرد. حتی پس از آنکه پلیس آلمان این ادعا را تکذیب کرد، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه به سرزنش کردن آلمان ادامه داد.
همچنین تحلیلگران در انگلیس نیز میگویند، وبسایتهای خبری انگلیسی زبان وابسته به کرملین به رغم ادعایشان در خصوص بیطرف بودن، شدیدا پیش از کمپین برای همه پرسی خروج از اتحادیه اروپا در ماه ژوئن از اردوی حامیان خروج این کشور از اتحادیه اروپا حمایت کردند.
همچنین در جمهوری چک روزانه در مجموعهای از حدود ۴۰ وبسایت حامی روسیه یک سری گزارشها و روایات هشدار دهنده و تهییج کننده منتشر میشوند که آمریکا، اتحادیه اروپا و مهاجران را شرور جلوه میدهند. در جریان رزمایش نظامی ناتو در اوایل ماه ژوئن امسال، یک سری مقاله در این وب سایتها عنوان کردندکه واشنگتن از طریق ائتلاف ناتو، اروپا را کنترل میکند و آلمان نیز کلانتر محلی واشنگتن در این قاره است. این گزارشها که مشابه دروغ پراکنیهای منتشر شده در سوئد بودند، عنوان کردند: ناتو قصد دارد سلاحهای هستهای را در شرق اروپا انبار کند و میتواند بدون تایید و مجوز دولتهای محلی از خاک آنها به روسیه حمله کند.
اندیشکده موسوم به "ارزشهای اروپایی" در شهر پراگ در یک نظرسنجی در تابستان امسال مشخص کرد که ۵۱ درصد مردم جمهوری چک دیدگاهی منفی درباره نقش آمریکا در اروپا دارند، تنها ۳۲ درصد از آنها دیدگاه مثبتی نسبت به اتحادیه اروپا داشتند و دست کم یک چهارم آنها برخی از این دروغ پراکنیها را باور داشتند.
جاکوب جاندا، معاون مدیر امور سیاسی و عمومی این اندیشکده گفت: این اطلاعات نشان میدهند که چطور آرای عمومی به سبب دروغ پراکنیهای این وبسایتها تغییر میکند. آنها تلاش میکنند به رغم آنکه یک دستور کار پنهانی دارند مثل یک رسانه عادی به نظر برسند.
با این حال همه تلاشهای روسیه برای دروغ پراکنی موفق نبودهاند. خبرگزاری اسپوتنیک تلاش کرد تا وب سایتهای خبری به چندین زبان حوزه اسکاندیناوی داشته باشد اما این وب سایتها نتوانستند خوانندگان کافی را جذب کنند و در عرض کمتر از یک سال تعطیل شدند. هم راشاتودی و هم اسپوتنیک خودشان را به عنوان صداهای جایگزین و مستقل منعکس میکنند. اسپوتنیک مدعی است، تلاش دارد ناگفتهها را بیان کند حتی با وجود این که گزارشهای روزانه این خبرگزاری اتکای زیادی به مقالههای منتشر شده در منابع خبری دیگر دارند. راشاتودی نیز شعارش این است: "بیشتر بپرسید."
هر دو این رسانهها جهان غرب را به عنوان یک جهان شوم، پراختلاف، بیرحم، منحط، بی ثبات و آکنده از مهاجران خشونت طلب نشان میدهند. هولتکویست، وزیر دفاع سوئد گفت: آنها میخواهند تصویری از اروپا به عنوان قارهای که در حال سقوط است نشان دهند.
با این حال راشاتودی، عمدتا دلمشغولی آمریکا را دارد و زندگی در آنجا را همچون یک زندگی جهنمی نشان میدهد. به عنوان مثال در پوشش خبری که این رسانه از تحولات مربوط به کنوانسیون ملی حزب دموکرات آمریکا به عمل آورد عمدتا به سخنرانیها نپرداخته و صرفا بر تظاهرات پراکنده علیه این کنوانسیون تمرکز کرد.
این رسانه دونالد ترامپ، کاندیدای ریاست جمهوری حزب جمهوریخواه آمریکا را فردی مظلوم که از جانب رسانههای تشکیلات حاکم تخریب میشود نشان میدهد.
مارگاریتا سیمونیان، سردبیر راشاتودی اظهار کرد: این شبکه به این دلیل به عنوان تهدید نشان داده میشود زیرا سعی دارد روایتی متفاوت از روایت تشکیلات سیاسی ـ رسانهای انگلیسی - آمریکایی نشان دهد. همچنین راشاتودی میخواهد دورنمایی را نشان دهد که در اتاق انتشار رسانههای جریان اصلی غرب مفقود است.
اینکه مسکو غرب را با دروغ پراکنی هدف قرار دهد به دوران جنگ سرد و برنامهای موسوم به برنامه "تدابیر فعال" باز میگردد. در جریان این برنامه مسکو تلاش میکرد تا یکسری گزارشهای درز شده و یا حتی مطالب تالیفی را در روزنامههای حامی خود در کشور هند منتشر کند و امیدوار بود که این مطالب در غرب نیز منعکس شوند.
به عنوان مثال این روایت که ویروس بیماری ایدز یک پروژه از کنترل خارج شده سازمان سیا است از جمله این گزارشها بود و موجب مسموم شدن بحث درباره این بیماری چند دهه پس از انتشار این گزارش شد.
در آن زمان و پیش از سقوط اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ کرملین قصد داشت همزمان کمونیسم را نیز به عنوان ایدئولوژی جایگزین معرفی کند. اما در دوران کنونی کارشناسان میگویند جنبه ایدئولوژیک این جنگ اطلاعاتی حذف شده و صرفا هدف تضعیف دشمنان باقی مانده است.
در سوئد اخیرا یکسری نامههای جعلی عجیب و مقالههای خبری در مورد ناتو منتشر شدند که مرتبط با روسیه بودند. در یک نامه جعلی با سربرگ وزارت دفاع سوئد و امضای شخص وزیر دفاع این کشور، به یک شرکت سوئدی مهم دستور داده شده بود ادوات توپخانه به اوکراین بفروشد در حالیکه چنین اقدامی در سوئد غیرقانونی است.
رادبو، سخنگوی وزارت دفاع سوئد تلاش کرد به این مناقشه خاتمه دهد اما وزیر دفاع سوئد همچنان در کنفرانسهای بین المللی با پرسشهایی درباره این مساله مواجه شد.
همانطور که دیمیتری کایزلییف، مشهورترین مجری تلویزیونی روسیه ومدیر سازمان حاکم بر خبرگزاری اسپوتنیک اخیرا گفته، روسیه صرف نظر از روش و یا پیام استفاده شده صراحتا میخواهد در هر جنگ اطلاعاتی پیروز شود. او درسخنرانی در هفتادوپنجمین سالگرد تاسیس دفتر اطلاعاتی شوروی در تابستان امسال خطاب به خبرنگاران غربی گفت: دوران روزنامه نگاری بیطرف سرآمده است. اگر ما دست به تبلیغات بزنیم شما نیز متقابلا دست به تبلیغات خواهید زد.
او همچنین در مصاحبهای با شبکه روسیه ۲۴ گفت: امروزه به نسبت دوران جنگ جهانی دوم، جنگ جهانی اول و یا قرون وسطی کشتن یک سرباز دشمن بسیار پرهزینهتر است. تجارت موسوم به اقناع نیز البته امروزه پرهزینهتر است اما اگر شما بتوانید شخصی را قانع کنید دیگر لازم نیست او را بکشید.»