شعر همواره انسی عجیب با مردمان عرب داشته و هر آن که کلامش فصیحتر بوده، جایگاهی خاص در میان مخاطبان داشته است. یکی از ویژگیهای شعر مقاومت امروز، ورود بانوان شاعر به این حوزه و تأثیرگذاری آنها بر این جریان است، از آیات القُرمزی در بحرین گرفته تا أمل طنانه در لبنان و دیگران و دیگران.
أمل طنانه، شاعر سوری لبنانی جبهه مقاومت اسلامی است که سرودههایش بیشتر مضمونی اینچنینی دارند. بهگفته او، شاعری را با شعر مقاومت درباره یک کودک بیگناه آغاز کرده و تا امروز به کارش در این حوزه ادامه داده است. او ضمن حضور در خبرگزاری تسنیم و بازدید از بخشهای مختلف آن، به گفتوگو درباره شعر مقاومت عرب در سالهای اخیر پرداخته است. او در ابتدا از تأثیر شعر مقاومت بر جبهه مقاومت سخن گفت. طنانه معتقد است شعر هرچند همانند گلوله تأثیرگذار نیست، اما میتواند مایه قویتر شدن گلوله و سلاح شود.
طنانه همچنین در ادامه این دیدار ضمن اشاره به محدودیتهایی که کشورهای عربی برای شاعران جبهه مقاومت ایجاد کردند، به تهدید شاعران از سوی آل خلیفه اشاره کرد و از محدودیتهای رژیم آل سعود برای شاعرانی همانند او سخن گفت. او حتی در این گفتوگو اعلام کرد که آل سعود اجازه ورود کتابهایش به عربستان را نمیدهد و از حج نیز محروم شده است. این شاعر لبنانی در ادامه به بیان خاطره دیدار با رهبر معظم انقلاب پرداخت و یکی از افتخارات زندگیاش را حیات در دوره سیدحسن نصرالله خواند.
مشروح گفتوگوی تسنیم با شاعر آزاده لبنانی به این شرح است:
* تسنیم: خانم طنانه، ایرانیها به واسطه اهداف و آرمانهای مشترکی که با ملتها و کشورهایی مانند لبنان و سوریه دارند، طی سالهای پس از انقلاب با شعر جهان عرب به ویژه اشعار مقاومت بیشتر آشنا شدهاند؛ مثلاً با سرودههای شاعرانی مانند نزار قبانی و محمود درویش. در واقع، آن آرمان مشترک سبب شده تا پیوندهای فرهنگی نیز محکمتر شود. اما امکان دارد که تعدادی از مخاطبان ما با شعر شما آشنا نباشند و این گفتوگو فتح بابی در این زمینه باشد. به همین دلیل برای آغاز کلام، به حوزه فعالیتهای خود اشاره بفرمایید.
من در ابتدا از میزان علاقه ایرانیها به شعر عربی اطلاع نداشتم، ولی وقتی به اینجا آمدم، دیدگاهم عوض شد و دیدم که خیلی از مردم هستند که از شعرهای من استقبال میکنند؛ در حالی که به زبان دیگری است.
من از منطقه بنت جبیر در لبنان هستم و متولد دمشق هستم. سوریه و لبنان را وطن خود میدانم. هر دو این کشورها از استکبار و اسرائیل رنجدیدهاند و همین سبب شد تا به این سمت کشیده شوم. جنگ را از سال 77 میلادی درک کردم؛ در حالی که کودک بودم. پدرم هم در این جنگ حضور داشت. خانواده من به همراه اهالی بنت جبیر 25 سال محروم از حضور در این منطقه بودیم. سال 87 به لبنان برگشتم اما از آنجا که بنت جبیر هنوز تحت اشغال اسرائیل و رژیم صهیونیستی بود، نمیتوانستم وارد منطقهام شوم. در همانجا درس خواندم. در دوران تحصیل هم از جنگ فارغ نشدم، زیرا بسیاری از کسانی که در آن مدرسه تحصیل میکردند، پدر یا برادرشان را در جنگ از دست داده بودند. من درباره جنگ خیلی شنیده و خودم هم از نزدیک آن را درک کرده بودم.
اگر درباره مقاومت ننویسم، درباره چه بنویسم
این ماجرا تا سال 2000 به همین منوال بود، تا اینکه در این سال به واسطه آزادی آن منطقه توانستم به بنت جبیر بروم. در آن زمان کماکان حمله رژیم صهیونیستی علیه لبنان ادامه داشت، حتی بعد از سال 2000 که لبنان آزاد شد، همیشه موقعیت به همین صورت بود، ولی شکلش تغییر کرد. حتی بعد از سال 2006 که کاملاً اسرائیل از لبنان خارج شد، مینها و بمبهای خوشهای آنجا بودند و هر روز تعدادی از مردم به واسطه همین بمبها به شهادت میرسیدند. حتی بعد از سال 2011 که آن جنگ علیه سوریه به دلیل دسیسه کشورهای عربی علیه این کشور، باعث شد که هیچگاه طعم صلح را در این منطقه نچشم. علاوه بر این، خیلی از جوانان لبنانی در این جنگ شرکت کردند و این جنگ خیلی شهید داشت و هنوز هم ادامه دارد. در چنین جنگی که حاکم بر منطقه و وطن من است، اگر درباره مقاومت ننویسم، درباره چه بنویسم.
*تسنیم: اولین شعرهایی که سرودید،در چه سنی بود؟ چه حادثهای منجر شد که شما اولین سروده خود را به مقاومت و مسائل حول آن اختصاص دهید؟
وقتی اولین شعرم را گفتم 13 ساله بودم. این سروده درباره یک کودک فلسطینی بود که به مدرسه میرفت و این کودک بیگناه در اثر انفجار به شهادت رسید، همین حادثه در من تأثیر زیادی گذاشت و من اولین قصیده خودم را در اینباره گفتم. این قصیده در رادیو دمشق پخش شد و مورد تشویق قرار گرفت و از آن استقبال هم شد.
*تسنیم:در ادبیات معاصر اصطلاح «شعر انقلاب» را داریم که شاعران بسیاری در این گروه گرد هم آمدند و هنر انقلاب را شکل دادند. تجربه شعر در دوران انقلاب نشان داد که این هنر میتواند و این توانایی را دارد که در کنار دیگر عوامل، یک حاکمیت سیاسی را تغییر دهد. چرا شعر در جوامعی مانند ایران و لبنان این توانایی را دارد؟ چرا شعر اینقدر میتواند تأثیرگذار باشد که در خدمت چنین آرمانهایی درآید؟
به نظرم به این دلیل که احساس و عشق به هنر جایی در وجود آدم دارد که هیچکس نمیتواند مانند انسان آن را درک و در آن دخل و تصرف کند؛ به همین دلیل شعر و شاعر به وجود آدم راه مییابند و درون انسان را متحول میکنند و این حرکت از درون انسان آغاز میشود. شعر فارسی نیز به موضوعات عمیقی که با روح انسان در ارتباط است، میپردازد و شاید به همین دلیل تأثیرگذار است.
*تسنیم: با جریان شعر انقلاب آشنا هستید؟آیا از همین جریان الهام هم گرفتهاید؟
در آن زمانی که نظام شاه در ایران حاکم بود_ با اینکه ایران و سوریه همانند الان با هم پیوند نداشتند_ اما مردم ما ضد نظام شاه بودند؛ چون فکر میکردند که این نظام به دلیل رابطه با اسرائیل استکباری است. وقتی انقلاب به پیروزی رسید، در خیابانهای لبنان شیرینی پخش میکردند. من در ابتدا به دلیل سن کم با شاعران ایرانی آشنا نبودم، اما بعد از ترجمه آثار، کمکم این سرودهها به دست سوریها میرسید. من با شاعران انقلابی خیلی آشنا نیستم، اما شاعران ایرانی را میشناسم. شاعران ایرانی از عمق جان برمیخیزد و درون او را مورد خطاب قرار میدهد.
شعر ابزاری است که روحیه مقاومت را زنده نگاه میدارد
*تسنیم: شما فرمودید که در منطقهای متولد شدید که از همان آغاز صحنه نبرد بوده و هر روز شهید داده و به نوعی زندگی مردم این منطقه با جنگ عجین شده است. شما تلاش دارید که با شعر، مقاومت کنید و دین خود را به مقاومت ادا کنید. آیا به نظر شما شعر میتواند تأثیر گلوله را داشته باشد؟
برای من یک قطره خون شهید باارزشتر از شعر و قصیده است، شعر اندازه گلوله تأثیر نمیگذارد و این یک واقعیت است، اما شعر میتواند سلاح را قویتر کند. در همین روزها شهدایی هستند که خانوادههایشان با ما تماس میگیرند و از ما شعر میخواهند تا در مجلس ختم شهید با آهنگ یا بدون آهنگ خوانده شود. من فکر میکنم این شعری که مینویسم، به خانواده شهدا کمک میکند که صبر داشته باشند و محکم بایستند. من تلاش دارم که با ابزار شعر، روحیه مقاومت را زنده نگاه دارم.
شعر از زمان پیامبر(ص) با آسمان آمیخته شد
*تسنیم: «شعر مقاومت» هر چند تعبیر جدیدی است، اما ریشه آن در سدههای گذشته و در زمان حیات اهل بیت(ع) است. چقدر زندگی شاعران دوران زندگی اهل بیت(ع) در زندگی و شعر شما تأثیرگذاشته و به نوعی الگوی شما بوده است؟ همانطور که میدانید شاعرانی که به حمایت از اهل بیت(ع) برخاستند، همواره محدودیتهایی از سوی حاکمیت داشتند، مثلاً زندانی شدند و یا امنیت آنها از بین رفت و گاه به شهادت رسیدند. آیا این مقاومت و استحکامی که آنها برای آرمانهایشان داشتند، برای شما الگو بوده؟ آیا شاعرانی مانند شما که سعی دارید در جریان خلاف آب حرکت کنید و برای جبهه مقاومت شعر بگویید، امروز با چنین محدودیتهایی مواجه شدهاید؟
شعر مقاومتی از زمان حضرت محمد(ص) شروع شد؛ چون قبل از زمان پیامبر شاعران برای پول شعر میگفتند و به نسبت کم و زیاد شدن پول، کیفیت شعر نیز تغییر میکرد. زمانی که کعب بن زهیر برای عذرخواهی برای پیامبر شعر گفت، نبی خدا به او عبایش را صله داد و این نقطه شروعی بود برای شاعران که در مقابل پول شعر نگویند و از اینجا شعر با آسمان آمیخته شد و پیوند برقرار کرد.
آل سعود به جای اینکه خادم الحرمین باشد، خادم الصنمین است
در حال حاضر هم شاعران به دو دسته تقسیم میشوند؛ شاعرانی که سرودههایشان آمیخته با مسائل حقیقی است و برای پول شعر نمیگویند و دسته دوم، شاعرانی هستند که علیرغم مهارت، برای مال و ثروت برای افرادی که هیچ ارزشی ندارند، شعر میگویند.
محدودیت کشورهای عربی برای شاعران مقاومت/ از حج محروم شدم
الان هم محدودیتهایی برای شاعران این حوزه وجود دارد، حتی برخی از این محدودیتها ممکن است به مرگ و اعدام شاعران منجر شود. در کشورهایی مانند عربستان امکان دارد که یک شاعر را شهید کنند. حتی برخی از کتابها که چنین مضمونی دارند، ورودش به این کشورها ممنوع است. مثلاً کتابهای من ممنوع است که در عربستان توزیع شود. عربستان حتی فراتر هم رفته است. من حتی برای انجام مناسک حج هم نمیتوانم به عربستان بروم، چرا؟ چون یک قصیدهای گفتم که در آن واقعیت را گفتم و گفتم که به جای خادم الحرمین، به خادم الصنمین میپردازند. در عربستان قانونی هست که گفتن همچنین حرفی که آنها از این واقعیت، بدگویی یاد میکنند، میگویند که بدگویی راجع به پادشاه عربستان بدتر از بدگویی از پیامبر(ص) است.
*تسنیم: استقبال از سرودههای شاعرانی چون شما در میان رزمندگان جبهه مقاومت به چه صورت است؟
تأثیر این سرودهها زیاد است و غیر قابل انکار. خیلی از کسانی که در جبههها میجنگند و با ما در ارتباط هستند، از من میخواهند که اشعارم را برای آنها بفرستم تا این روحیه حماسی در آنها شعلهور شود. لبنانیها، مخصوصاً جنوب لبنان، این واقعیت را لمس میکنند و آنقدر برایشان ملموس است، این اشعار را از عمق جانشان میگویند.
دو بیت شاعر لبنانی برای رهبر معظم انقلاب
*تسنیم: رهبر معظم انقلاب هر ساله دیداری با شاعران دارند که در این دیدار، نکاتی را به شاعران متذکر میشوند. شنیدهایم که شما هم چنین دیداری داشتهاید. درباره این دیدار کمی بفرمایید.
من این شرف را داشتم که با ایشان روبرو شوم و ایشان را از نزدیک ببنیم. وقتی ایشان را دیدم، ناخودآگاه شروع به گریه کردم؛ از سر اشتیاق؛ چون باورم نمیشد که کسی که در رؤیایم بود، از نزدیک ببینم. وقتی ایشان را که دیدم، دو بیتی برایشان سرودم:
ای سرور من چه شکایتی دیگر از دردی کنم
که با یک نگاه این درد شفا مییابد
تأیید رهبر معظم انقلاب قوت قلب ماست
ایشان شخصیتی بسیار بسیار روشنفکرند، دایره ادراکشان گسترده است و نقش شاعران و شعر در زندگی را کاملاً درک میکنند. ما شاعران در واقع، به خصوص شاعران مقاومت، در مقابل امور مادی و پول کار نمیکنیم و حساب مادی در مقابل اشعارمان نداریم، اما با وجود این به پشتیبانی روحی نیاز داریم. وقتی میبینیم که امام و رهبر، ما را اینقدر مورد تأیید قرار میدهند، این قوت قلب ایجاد میشود که بیش از پیش در مسیرمان حرکت کنیم.
در آن دیدار که من شعرم را برای رهبر خواندم، ایشان به من احسنت گفتند. در میان تمام شاعرانی که در این مجلس حضور داشتند، تنها من این توفیق را داشتم که با ایشان صحبت کنم و شعرم را بخوانم. ایشان پس از اتمام شعر فرمودند که خانم طنانه شما از کجا هستید؟ که من گفتم از بنت جبیر هستم. همین که اسم بنت جبیر را آوردم، ایشان لبخندی زدند؛ چون ایشان و همه این منطقه را میشناسند و میدانند که در جنگ 2006 بین اسرائیل و لبنان این منطقه 36 روز دربرابر حمله رژیم صهیونیستی مقاومت کرد. آنها نمیخواستند آن را به تصرف خود درآورند، بلکه میخواستند تنها پرچم خود را در این منطقه به اهتزاز درآورند و یک عکس بگیرند و بگویند که ما به این منطقه وارد شدهایم، اما مردم نگذاشتند و مقاومت کردند.
تهدید شاعران مقاومت بحرین از سوی آل خلیفه/ نامه نوشتند که دیگر نامی از ما نبر
*تسنیم: الان ارتباطی بین شما و دیگر شاعران مقاومت در کشورهای منطقه وجود دارد؟ وضعیت شاعران دیگر کشورها به چه صورت است؟
با شاعران یمن ارتباط دارم، اما با شاعران کشورهایی مانند بحرین نمیتوانم ارتباط برقرار کنم چون آنها مورد حمله رژیم آل خلیفه قرار میگیرند و امنیتشان زیر سؤال میرود. یکبار در یک مصاحبه رادیویی اسم یکی از شاعران بحرین را آوردم و قصیدهای را به ایشان اهدا کردم، اما بعد از مدتی آن شاعر نامهای برایم ارسال کرد و از من خواست که دیگر نامی از او در مصاحبههایم نبرم چون مورد آزار و اذیت آل خلیفه قرار میگیرد. من هم دیگر نامی از او در مصاحبههایم نبردم و مجبور شدم که ارتباطم را با شاعران بحرین قطع کنم. در حال حاضر بیشتر تمایل دارم که با شاعران کشور یمن ارتباط برقرار کنم.
*تسنیم: به تبعیض و تهدید شاعران از سوی سران کشورهای عربی اشاره کردید. آیا این موضوع در مسابقات ادبی هم دیده میشود؟
اولین تجربه من در شرکت در مسابقان در سال 2008 بود که در ابوظبی برگزار شده بود. در آن مسابقه متوجه شدم که عدهای در این مسابقات میخواهند که شاعران مقاومت را از این نوع رویدادهای فرهنگی دور کنند و به آنها بها ندهند. دومین شرکتم نیز در یک مسابقه شعری در کانال الکوثر بود که مقام سوم را به دست آوردم، حال در دهه چهارم زندگیام، بیشتر در مقام داور هستم تا شرکتکننده.
در همان سال 2008 که در ابوظبی شرکت کردم، یکی از دوستان نصحیت کرد که شعر مقاومتی را نخوانم، چون میدانست که تبعیضی میان شاعران در این رابطه گذاشته میشود. اما من قبول نکردم، چون آن مسابقه به شکل مستقیم از تلویزیون پخش میشد و برای من این مهمتر بود که همه شعرم را که درباره مقاومت بود، بشنوند. من آن شعر را خواندم و همین باعث شد که از اولین مرحله حذف شوم؛ البته من نباید قضاوت کنم شاید شعرم در مرتبهای نبود، اما در همان مسابقه فهمیدم که سعی میکنند که شاعران مقاومت را از دیگران جدا کنند و تبعیض قائل شوند. البته این موضوع خیلی واضح نبوده است.
به رغم این، آن مسابقه برایم نتیجه خوبی داشت، چون با شاعرانی دیدار کردم که فکر نمیکردم روزی آنها را از نزدیک ببینم.
*تسینم: شجاعت افرادی مانند سیدحسن نصرالله چه تأثیری و چه حمایتی از نظر معنوی بر شاعران مقاومت گذاشته است؟
همین کافی است که در عصری زندگی میکنیم که سیدحسن نصرالله حضور دارند.