شناسهٔ خبر: 66193111 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

چرا بانوان اجازه ورود به قبرستان بقیع را ندارند

وهابیت با استناد به چهار روایت مانع از حضور بانوان در قبرستان بقیع می‌شوند که واکاوی تک‌تک این مُستندات حاکی از عدم اعتبار سندی اين روایات و باطل بودن انتساب آن مبانی به سنت نبوّی(ص) است.

صاحب‌خبر -

حجت‌الاسلام مهدی درگاهی، پژوهشگربه گزارش ایکنا، امروز مصادف با هشتم شوال سالروز تخریب قبرستان بقیع به دست وهابیت است. در این قبرستان بارگاه مطهر چهار امام معصوم و بسیاری دیگر از بزرگان تاریخ اسلام وجود داشت که به دست این گروه تخریب شد.

با قدرت گرفتن وهابیت در عربستان اتفاق دیگری نیز رخ داد و بانوان از ورود به قبرستان بقیع منع شدند. امروزه نیز یکی از مسائلی که بانوان تمام کشورهای اسلامی هنگام حضور در مدینه منوره با آن مواجه می‌شوند، ممانعت از حضور آنها در قبرستان بقیع است. این منع به ویژه برای بانوان شیعه که علاقه‌مند هستند قبر مطهر چهار امام خود را زیارت کنند، بسیار ناراحت‌کننده بوده و آنها پشت دیوارهای این قبرستان می‌ایستند و به قرائت زیارتنامه می‌پردازند.

اما چرا وهابیت مانع از ورود بانوان به قبرستان بقیع می‌شود؟ آیا مبانی فقهی که پیروان این فرقه بر اساس آن مانع از ورود بانوان به قبرستان‌ها می‌شوند، مستندات معتبری در منابع اسلامی دارد؟

حجت‌الاسلام مهدی درگاهی، پژوهشگر و عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه طی نوشتاری به بررسی مبانی فقهی ممانعت از حضور بانوان در بقیع پرداخته است که بخش‌هایی از این مقاله را با هم می‌خوانیم.

«تتبع در آثار فقهی نشان می‌دهد که نخستین بار با فتوای «ابراهیم بن علی بن یوسف شیرازی شافعی»(م476ق) (شیرازی، بی‌تا، ج1، ص139) نظریه حرمت زیارت قبور برای بانوان در فقه اهل سنت مطرح شد. هرچند پس از او بر شاذ بودن این دیدگاه نزد جمهور فقیهان تصریح شد (نووی، بی‌تا، ج5، ص310)، ولی بار دیگر «زکی‌الدین عبدالعظیم مُنذری» (م656ق) (شعرانی، بی‌تا، ص623 و 894)، «ابن تیمیه» (م728ق) (ابن تیمیه، 1408ق، ج3، ص53 و 55)، «ابن الحاج عَبدری مالکی» (م737ق) (ابن‌الحاج، 1424ق، ج1، ص250) و «احمد مرتضی زیدی» (م840ق) (ابن مفتاح، بی‌تا، ج1، ص424) این مسئله را تکرار کردند.

با سیطره وهابیت بر حجاز و تمسک به فتوای دگراندیشان مذکور، مخصوصاً ابن تیمیه و تکرار آن توسط برخی معاصران، (بن باز، بی‌تا، ج2، ص753 و754؛ ابن عثیمین، 1422ق، ج5، ص380)، ممانعت از حضور بانوان در قبرستان‌ها ترویج و به سَلف صالح و امامان مذاهب: (ابوحنیفه، مالک بن انس، احمد بن ادریس شافعی و احمد بن حنبل) مُنتسب شد. بزرگان اهل سنت در هر عصر به حدی این نظریه را نقد کرده‌اند که در وهله اول هر گونه بحث مجدد پیرامون آن مُمل و کسالت‌آور تلقی می‌شود. اما طرح دوباره با تحلیل و بررسی آن نظریه، علاوه بر انعکاس آرا و تحلیل پیشینیان، موجب ضعف نظریه مذکور با ادبیات رایج در عصر حاضر خواهد بود.

نگاهی اجمالی به مفاد روایات مذکور و توضیحات آن در این جزوات، حاکی از عدم انحصار آن روایات برای ممانعت از حضور بانوان در بقیع است و شامل تمام قبرستان‌های مسلمانان در سایر مناطق نیز می‌شود. از آنجا که وهابیان به این چهار روایت برای اثبات حرمت و حتی کبیره بودن زیارت قبور بقیع برای بانوان استفاده کرده‌اند و اذهان زائران حرم نبوی را مشوّش کرده‌اند، در این مقاله این چهار روایت، با توجه به مبانی رجالی و فقهی اهل سنت نقد و بررسی شده و بدون کوچکترین جانب‌داری از عبارات و کلمات بزرگان درایه و فقهِ اهل سنت برای بررسی صحت و سقم ادعای آنان استفاده می‌شود.

با واکاوی سندی و دلالی روایات استناد‌ شده در این جزوات و مقالات (نمونه: ابوزید، 1416ق، ص25؛ انصاری، بی‌تا، ص101)، مشخص می‌شود که در اثبات این نظریه و توجیه عملکرد دولت سعودی، چگونه این نواندیشان همچون دگراندیشان پیشین ـ از مذاهب شافعی، مالکی و حنبلی (ر.ک: شیرازی شافعی، بی‌تا، ج1، ص139؛ ابن حاج مالکی، 1424ق، ج1، ص250؛ ابن تیمیه، 1408ق، ج3، ص53 و55) ـ از مبانی رجالی و دلالی مقبول اهل سنت تخطّی کرده‌اند و با انتساب ناروا به پیامبر اعظم(ص) حرمت زیارت برای بانوان را مطرح می‌کنند و بر طبل ممنوعیت حضورشان در بقیع می‌کوبند.

روایت اول:

از جمله روایت‌هایی که برخی نویسندگان (ابوزید، 1416ق، ص25؛ انصاری، بی‌تا، ص101) برای نظریه «ممانعت از حضور بانوان برای زیارت قبور» به آن استناد کرده‌اند روايت مذکور است: رسول خدا(ص) فرموند: «یا فاطمه، چه چیزی باعث شده از منزل خارج شوی»؟ او گفت: «ای رسول خدا برای عرض تسلیت به اهل بیت این خانه، که یکی از عزیزانشان مرده است، آمدم». رسول خدا به او گفت: «چه بسا با آنان به کُدَی بروی». او گفت: «معاذ الله، من تذکر شما را در این خصوص شنیده‌ام». رسول خدا فرمود: «اگر با آنها می‌رفتی هرگز بهشت را نمی‌دیدی تا آنکه جدِ پدرت را ببینی». از ربیعه در خصوص معنای «کُدَی» پرسیده شد. او گفت: یعنی «قبور».

در سند این گزارش همان طور که گذشت «ربيعة بن سِیف معافری» وجود دارد؛ بخاری در تاریخ الصغیر می‌نویسد: «از احادیث ربيعة بن سيف المعافری تبعیت نمی‌شود» (بخاري، 1397ق، ج1، ص302) و در تاریخ الکبیر می‌نویسد: «احادیث انکارشده نزد اوست». (همو، بی‌تا، ج3، ص290). ابن یونس نیز درباره او می‌نویسد: «در حدیث او مسائل انکارشده‌ای وجود دارد» (ر.ک: ذهبی، بی‌تا، ج1، ص230). نسائی بعد از ذکر همین گزارش به ضعف او تصریح می‌کند.

روایت دوم:

پیامبر(ص) [از منزل] بیرون آمدند و زنانی را نشسته مشاهده کردند، فرموند: «برای چه نشسته‌اید»؟ گفتند: «منتظر جنازه هستیم». فرمودند: «غسل خواهید داد»؟ گفتند: «نه». فرمودند: «حمل خواهید کرد»؟ گفتند: «نه». فرمودند: «آن را وارد قبر خواهید کرد»؟ گفتند: «نه». فرمودند: «برگردید. از گناهکارانید نه از دارندگان پاداش».

از آنجایی که شیخ طوسی (م460ق)، از صاحبان کتب اربعه نزد امامیه، نیز این روایت را در امالی گزارش کرده است (طوسی، 1414ق، ص647)، ظهور روایت مربوط به نکوهش و مذمّت از بانوانی دانسته شده است که در «آمدن به قبرستان تنها نظاره‌گر دیگرانند و نه‌تنها خود کاری انجام نمی‌‌دهند، بلکه اعمال منافی عفت، ستر و پوشش انجام می‌دهند».

روایت سوم:

با طرقی گوناگون و گاهی با راویانی مختلف، از ام عطیّه این‌گونه نقل کرده‌اند: «از دنبال جنازه مُرده رفتن تا به هنگام دفن، نهی شدیم، البته این حکم بر ما حتمی نبود».

از آنجا که طرق بخاری در نقل احادیث نزد اهل سنت مقبول است، از حیث اعتبار سندی، قابل استناد فرض می‌شود و با پذیرش اعتبار سند روایت، در خصوص میزان دلالت آن ـ فارغ از هر گونه جانب‌داری ـ آنچه از عبارات فحول و بزرگان اهل سنت و شارحان صحیح بخاری در ذیل حدیث مذکور به دست می‌آید آن است که عبارت «لم یُعزَم علینا»، قرینه‌ای بر منع ظهور واژة «نُهینا» یا «نهاهُنّ» در حرمت است و تنها بر کراهت تنزیهی دنبال کردن جنازه توسط بانوان دلالت دارد.

روایت چهارم:

«لعن رسول اللهﷺ «زائرات» أو «زوّارات القبور»؛ اين روايت مهم‌ترین دلیل برای نظریه ممانعت بانوان از حضور در قبرستان‌ها و زیارت قبرهاست که از سه نفر از صحابه پیامبر اعظم ـ یعنی ابوهریره، حسان بن ثابت و ابن عباس ـ با اختلاف تعبیر «زائرات» یا «زُوّارات» نقل شده است.

فارغ از ضعف طرق و عدم صلاحیت احتجاج به آن، مطابق مبانی رجالی اهل سنت، مفاد دلالی این روایت شایسته تحلیلی دقیق با عنایت به کلمات بزرگان و شارحان حدیث اهل سنت با تفکیک الفاظ «زائرات» یا «زوّارات» و نقش آن در مفاد است.

واکاوی سندی و دلالی روایاتی که برخی از دانشیان معاصر، همچون دگراندیشان، به آن استناد کرده‌اند، حاکی از عدم سازگاری دیدگاه ممنوعیت بانوان در بقیع با مبانی رجالی و فقهی اهل‌سنت است؛ اینان برای اثبات این نظریه به احادیثی تمسک جسته‌اند و در فضای حقیقی و مجازی بازنشر می‌کنند که اولاً، منحصر به بقیع نیست و سایر قبرستان‌های حرمین شریفین و سایر بلاد را نیز در برمی‌گیرد و ثانیاً، بنا بر شهادت اربابان رجال و شارحان نامدار حدیث اهل سنت، راویان این روایات ضعیف و دروغگو هستند. بسی جای تعجب است که برای اثبات ممنوعیت ورود بانوان یا حتی نزدیک شدن آنان به دیوارهای بقیع به این قبیل احادیث ضعیف تمسک جُسته می‌شود.

بنا بر پذیرش صحت انتساب این روایات به سنت نبوی مطابق نظر برخی شارحان حدیث و فقیهان به نام مذاهب اهل سنت، این ممنوعیت نسخ شده است و مطابق دیدگاه دیگر مربوط به حضور و زیارتی است که با استلزامات حرامی همچون تضییع حق همسر، تبرج و ... صورت پذیرد و این ربطی به حضور بانوان در بقیع و زیارت ندارد و می‌توان برای رهایی از این استلزامات ضمن فرهنگ‌سازی، ساعات خاصی را برای حضور بانوان در بقیع همچون حضورشان در روضه شریف نبوی، در نظر گرفت تا از امثال تبرج و عدم ستر برابر نامحرمان مصون باشند و حضور و زیارتشان عاری از این اعمال باشد.

انتهای پیام

نظر شما