شناسهٔ خبر: 75451139 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

پارازیت خشونت در فرایند آموزش

صدایی که گاهی این روزها از برخی مدارس کشور شنیده می‌شود نگران‌کننده است؛ صدای پرخاشگری، درگیری و خشونت.

صاحب‌خبر -

صدایی که گاهی این روزها از برخی مدارس کشور شنیده می‌شود نگران‌کننده است؛ صدای پرخاشگری، درگیری و خشونت.
صحنه‌هایی که در آن، والدینی خشمگین به قصد ضرب و شتم یک معلم وارد کلاس می‌شوند، دانش‌آموزی به معلم یا مدیر مدرسه حمله می‌کند یا معلم و ناظمی که در برابر فشار و اضطراب، کنترل خود را از دست می‌دهد و... .

پیشینه‌ رفتارهای خشن در مدارس

حوادث مشابهی از این قبیل سابقه‌ای طولانی در مدارس دارد؛ از نخستین روزهای آموزش‌های رسمی و غیررسمی در مدارس که بساط چوب و فلک به راه بود تا همین روزها که دوربین خانه همسایه، تصاویر تنبیه ناظم مدرسه را شکار می‌کند.
از سوی دیگر، مواردی از خشونت علیه معلمان نیز گزارش شده است؛ چنان‌که اردیبهشت‌ امسال پدر یکی از دانش‌آموزان در شهرستان زرند با ورود ناگهانی به کلاس درس، معلم جوان را مورد ضرب‌وشتم قرار داد و مجروح کرد.
تازه‌ترین نمونه از این خشونت‌ها، همین چند روز پیش با تذکر انضباطی یکی از معلمان به یک دانش‌آموز رقم خورد. ضرب‌وشتم یک معلم در اداره آموزش‌ و پرورش مهران، آن‌ هم در برابر چشمان کارکنان اداری و شکستن فک معلم، داستان این پرونده را روی میز دادستانی مهران گذاشت.
انتشار کلیپی ۱۶ ثانیه‌ای از مدرسه‌ای در پرند از توابع رباط کریم را نیز به اتفاقات این چند روز اضافه کنید. برخورد نامناسب یکی از کارکنان آموزشی با دانش‌آموزی در شهر جدید پرند، پرونده خشونت در مدارس را قطورتر کرد.
وزیر آموزش‌وپرورش هفته گذشته در واکنش به تنبیه بدنی و ضرب و جرح دانش‌آموزان گفت: تنبیه بدنی دانش‌آموز و سوءرفتار با وی به هر دلیل و تحت هر شرایطی، ممنوع اعلام شده است و با متخلفان، برابر قوانین و مقررات رفتار خواهد شد.
علیرضا کاظمی عنوان کرد: «تنبیه» در آیین‌نامه اجرایی مدارس معادل آگاهی‌بخشی آمده و در ماده ۸۱ این آیین‌نامه «تنبیه بدنی» دانش‌آموز و سوءرفتار با وی به هر دلیل و تحت هر شرایطی ممنوع اعلام شده است و با متخلفان برابر قوانین و مقررات رفتار خواهد شد.
علاوه‌ بر آن، در دیگر اسناد بالادستی و قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی مصادیق سوءرفتار مشخص شده است. بنابراین هرگونه فعل یا ترک فعل عمدی که سلامت جسمی، روانی، اخلاقی یا اجتماعی دانش‌آموزان را در معرض خطر یا آسیب قرار دهد، از مصادیق سوءرفتار به شمار می‌رود.
برخی مسئولان آموزشی و تربیتی مدارس می‌گویند هر سال جلساتی را برای معلمان و کادر آموزشی خود برگزار می‌کنند تا در آن، کارشناسان تربیتی شیوه مواجهه با دانش‌آموزان و روش‌های جایگزین تنبیه را به آن‌ها آموزش ‌دهند.
علاوه بر این، قانون نیز مجازات‌هایی را برای پیشگیری از تکرار این‌گونه اتفاقات، از توبیخ اداری تا پیگیری کیفری پیش‌بینی کرده است. در ماده ۷۷ آیین‌نامه اجرایی مدارس درخصوص تنبیه بدنی آمده است: «اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه، ممنوع است».
همچنین با استناد به بندهای ۱ تا ۴ ماده ۸ قانون رسیدگی به تخلفات اداری، اعمال‌کننده تنبیهات یاد شده، متخلف است و پس از معرفی به هیئت‌های رسیدگی به تخلفات اداری و بررسی پرونده توسط هیئت‌ها، متناسب با اعمال و رفتار وی حکم صادر می‌شود. علاوه بر این، براساس ماده ۶۰۸ کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، اهانت و هتک حیثیت افراد، مجازات کیفری نیز خواهد داشت. همچنین اگر تنبیه بدنی موجب کبودی، شکستگی یا هرگونه صدمه به دانش‌آموز شود، طبق ماده ۴۸۸ قانون مجازات اسلامی، موجب تعلق دیه می‌شود.

ریشه خشونت‌های روزافزون در مدارس

حوادث تأسفبار ماه‌ها و سال‌های اخیر در مدارس کشور که افکار عمومی را درخصوص وضعیت روانی، تربیتی و فرهنگی محیط‌های آموزشی نگران کرده است، این پرسش را پیش‌روی ما می‌گذارد که چرا روابط در ساده‌ترین و انسانی‌ترین فضای اجتماعی یعنی «مدرسه» تا این اندازه شکننده شده است؟
امان‌الله قرایی‌مقدم، ریشه خشونت‌های روزافزون در مدارس را در فروپاشی حرمت‌ها، فشارهای معیشتی، فقر شادی و از بین رفتن منزلت معلم می‌داند و می‌گوید: جامعه‌ای که نشاط، احترام و آرامش در آن تضعیف شود، ناگزیر است خشونت را در خانواده، مدرسه و محیط‌های اجتماعی بازتولید کند.
این جامعه‌شناس در گفت‌وگو با قدس اظهار می‌کند: عوامل متعددی همچون فقر، بیکاری، نابرابری اجتماعی و گسترش اخبار و تصاویر خشونت‌آمیز در رسانه‌ها موجب نهادینه شدن خشونت در ذهن افراد می‌شود.
حتی محیط زندگی افراد بر شکل‌گیری رفتارهای اجتماعی مؤثر است؛ برای نمونه، کودکانی که در مناطق محروم یا متراکم زندگی می‌کنند، به‌دلیل فشارهای محیطی و اجتماعی، نسبت به کودکانی که در مناطق مرفه رشد می‌کنند تجربه و برداشت متفاوتی از زندگی دارند.
قرایی‌مقدم ادامه می‌دهد: قداست تعلیم و تربیت که روزگاری بخشی از فرهنگ عمومی بود، به دلایلی مانند تمرکز صرف بر نمره و مدرک، فشارهای اقتصادی بر معلم و خانواده و کاهش توجه به تربیت اخلاقی و روانی کمرنگ شده است.
این آسیب‌شناس با انتقاد از بی‌توجهی به جایگاه معلم می‌گوید: زمانی معلم، مدیر و حتی سرایدار مدرسه از احترام ویژه‌ای برخوردار بودند؛ اما متأسفانه با سیاست‌های نادرست و جایگزینی نیروهای کم‌تجربه به جای معلمان باسابقه، حرمت و قداست آموزش و پرورش از بین رفت؛ نتیجه این شد که امروز دانش‌آموز یا والدین به خود اجازه می‌دهند به معلم توهین کنند یا او را زیرسؤال ببرند.
قرایی‌مقدم راهکار کاهش خشونت را در بازسازی حرمت‌ها، بهبود معیشت، ایجاد نشاط اجتماعی و بازنگری در نظام تربیتی و رسانه‌ای کشور می‌داند و تأکید می‌کند: تا زمانی که جامعه از شادی، احترام متقابل و آرامش تهی باشد، نمی‌توان انتظار داشت خشونت از مدارس یا خانواده‌ها رخت بربندد.

آمارهای خشونت از میانگین جهانی کمتر است

معاون پیشین پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش هم با بیان اینکه براساس آمارهای موجود، میزان بروز رفتارهای خشن به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند خودکشی و رفتارهای پرخطر در مدارس ایران نسبت به میانگین جهانی کمتر است، عنوان می‌کند: با این حال باید توجه داشت مدرسه بخشی جدا از جامعه نیست و رفتارهای خشن در آن، بازتابی از شرایط خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی کشور محسوب می‌شود.
حجت‌الاسلام محمدحسین پورثانی به ما می‌گوید: در خانواده‌های دچار طلاق رسمی یا طلاق عاطفی، احتمال بروز رفتارهای خشن در میان فرزندان بیشتر است. از سوی دیگر، نبود برنامه‌های تخلیه هیجان، نداشتن پیوست تربیتی برای فعالیت‌های آموزشی و شناسایی‌نشدن استعدادهای دانش‌آموزان نیز از عوامل مؤثر در بروز این رفتارهاست.
درواقع وقتی دانش‌آموز در مدرسه احساس تعلق و رضایت نداشته باشد، احتمال بروز رفتارهای پرخطر در او افزایش می‌یابد.
وی با بیان اینکه هر چند نقش فشارهای اقتصادی و روانی در بروز خشونت را نمی‌توان نادیده گرفت، اما این عامل به‌تنهایی تعیین‌کننده نیست، عنوان می‌کند: در یک پایش میدانی مشاهده شد برخی خانواده‌های مرفه، از نظر شاخص‌های هویت و امید، وضعیت پایین‌تری نسبت به خانواده‌های کم‌برخوردار دارند.در نظام آموزشی کشور، آموزش‌هایی مانند مهارت‌های زندگی، تفکر خلاق، سبک زندگی و خانواده در برخی دروس ارائه می‌شود، اما این آموزش‌ها کافی نیست، طرح «نماد» یا همان «نظام مراقبت‌های اجتماعی دانش‌آموزان» نیز با هدف کاهش آسیب‌های اجتماعی درحال اجراست، اما مسئله اصلی در ساختار برنامه درسی و شیوه تربیت دانش‌آموزان است.
مدارس امروز نیازمند تحول در فرایند یاددهی و یادگیری هستند؛ نشستن دانش‌آموز و شنیدن صرف سخنان معلم، دیگر پاسخگو نیست. باید روش تدریس، کشف استعدادها و ایجاد بستر بروز توانایی‌ها تغییر کند تا دانش‌آموزان در مدرسه احساس نشاط و معنا داشته باشند.
حجت الاسلام پورثانی با تأکید براینکه در گذشته، مدرسه و تعلیم و تعلم جایگاهی مقدس داشت و نشان‌دهنده‌ ارزش والای معلم و دانش‌آموز در فرهنگ ایرانی و اسلامی بود، می‌افزاید: هرچند آمارهای موجود نشان نمی‌دهد حرمت معلم به‌طور کلی کاهش یافته باشد و در بیشتر مدارس کشور، احترام متقابل میان معلم و دانش‌آموز همچنان حفظ شده است؛ با این حال نمی‌توان برخی موارد خاص را نادیده گرفت.برای تقویت احترام و اعتماد در فضای مدرسه، لازم است کل ساختار فرهنگی کشور در راستای تکریم مقام معلم و بازسازی منزلت او در جامعه عمل کند؛ معلمان باید احساس کنند از سوی خانواده‌ها، رسانه‌ها و نهادهای مسئول، حمایت و ارزش‌گذاری می‌شوند تا بتوانند این احترام را در فضای مدرسه نیز بازتولید کنند.