به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، رمان «هفت دخمهی یادگار» که اخیراً به قلم منیرالدین بیروتی منتشر شده است، چهار بخش را با نامهای «هندسهی قلب»، «فیروزهی شوق»، «حاق فرض» و «منشور پایان برزخ پایانی» دربردارد.
عشق و روابط انسانی و عاطفی از مضامین اصلی رمان «هفت دخمهی یادگار» است. بیروتی در این رمان، همچون آثار دیگرش، به پیچیدگیهای روابط انسانی و تضادهای درونی آدمی پرداخته؛ پیچیدگیهایی که بیروتی آنها را نه فقط در سطح مضمون و محتوا، که در سبک و شیوه روایت داستان نیز به نمایش گذاشته است.
نویسنده داستانش را از اینجا شروع میکند: «خواندم: حالا به یاد خودش که میآورد با خودش میگفت شاید هم همهی ماجراها از همان روز صبح که بعدها الوند براش تعریف میکرد شروع شده بود… قلبم ناجور بدجور دارد تند و تند میزند و میفهمام که صدام دارد میلرزد و نفسام بقمهای توی حلقومام پیچپیچ میخورد و مثل آسمیها هوا را توی ریههام میکشم و سفت و سخت خودم را از تک و تا نمیاندازم و هی هوای اطاق را میبلعم… یعنی همان صبح سهشنبه روزی از دههی سوم خردادماه که سروکلهی آن یارو که بعدش فهمید اکی بوده، توی دفتر پیداش شده بود. بیچاره ناهید کم مانده بود زهرهاش آب بشود آن جور که یارو همین اکی در را وا کرده بود و آمده بود تو. معلوم نبود کی در دفتر را پیش کرده بود و نبشته بود اما هرچی که بود طرف در را پشت سرش همان جور چارطاق واگذاشته بود و آمده بود تو. سرتاپا مشکی پوشیده بود و آنطور که خود ناهید بعدها تعریف میکرد براش حتی سگک کمربندش هم مشکی بوده. این را دیگر اصلاً ندیده بود.»
انتشارات نیلوفر اخیراً این کتاب را در ۳۸۸ صفحه و با قیمت ۴۵۰ هزار تومان عرضه کرده است.
∎