سرویس استاتهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): رمان «اشکهای گوانگجو» به قلم «هان کانگ» با ترجمه امیر بهروز قاسمی کرمانی، مترجم خراسانی توسط نشر خیزران رهسپار بازار کتاب شد. رمان «اشکهای گوانگجو» ترجمه فارسی اثر «پسرک میآید» نوشت «هان کانگ» است، رمانی که پس از اهدای جایزه نوبل ادبیات ۲۰۲۴ به این بانوی نویسنده جوان کرهای، بار دیگر در مرکز توجهجهانی قرار گرفت. این کتاب که در ترجمه انگلیسی با عنوان Human Acts منتشر شده، روایتی است از زخمی تاریخی و تجربهای جمعی از سوگواری و مقاومت.
امیر بهروز قاسمی کرمانی، مترجم رمان «اشکهای گوانگجو» در گفتوگو با خبرنگار ایبنا در پاسخ به این پرسش که چه عاملی او را به انتخاب و ترجمه این اثر، در این مقطع زمانی برانگیخت؟ گفت: به گمانِ من «هان کانگ» با نثری شاعرانه، تاریخ را از دل تجربههای انسانی بیرون میکشد و آن را در حافظهجمعی زنده نگه میدارد. پس از اینکه این رمان نوبل ادبیات را در ۲۰۲۴ دریافت کرد، ضرورت ترجمه این رمان برای مخاطب فارسیزبان دوچندان شد.
وی افزود: این اثر، فراتر از یک روایت داستانی است زیرا با حافظهتاریخی مردم گوانگجو پیوند میخورد. در عین حال ترجمه این اثر، ظرفیت زبان فارسی برای بازتاب درد، کرامت و مقاومت را نشان میدهد.
تجربهجمعی سوگواری و مقاومت در گوانگجو
این مترجم عنوان اصلی این رمان را به معنای «پسرک میآید» دانست و اظهار کرد: علت اینکه «اشکهای گوانگجو» را برای اسم این رمان انتخاب کردم، این بود که عنوان کرهای «پسرک میآید» بر شخصیت محوری اثر تمرکز دارد، اما در واقع رمان بر تجربهجمعی سوگواری و مقاومت در گوانگجو تأکید داشت. بنابراین عنوان «اشکهای گوانگجو» را برگزیدم تا به مکان وفادار باشد و بار عاطفی جمعی و همسرنوشتی را منتقل کند. به این ترتیب، خواننده فارسیزبان از همان ابتدا نه فقط همراه یک شخصیت بلکه شریک رنج یک شهر احساس میشود.
وی افزود: در روند ترجمه این اثر با چالشهای متفاوتی مواجه شدم نظیرِ بازآفرینی صحنههای خشونتآمیز، بهگونهای که اثرگذاری عاطفی آن حفظ شود اما برای مخاطب آزاردهنده نباشد. این فرایند مستلزم انتخاب واژگان دقیق برای تعادل بین وفاداری به متن و خوانش روان بود.
او با اشاره به چگونگی دریافت جایزه نوبل توسط زن آسیایی گفت: بیانیه نوبل ۲۰۲۴ بر «نثر شاعرانه فشرده که با ترومای تاریخی روبهرو میشود» تأکید داشت، توصیفی که کاملاً با رمان «پسرک میآید» انطباق دارد. این رمان نمودار زیباییشناسی هان کانگ است، یعنی مواجهه بیپرده با خشونت و پاسداری از کرامتانسانی. برای مخاطب ایرانی، این جایزه دعوتی است به گفتوگویی جهانی پیرامون حافظهجمعی و عدالت تاریخی.
بازسازی «صداها» در ترجمه
او با اشاره به اینکه «اشکهای گوانگجو» ساختاری چندصدایی دارد، گفت: برای بازسازی «صداها» در ترجمه برای هر راوی، سبک بیانی ویژهای در نظر گرفتم. جملات کوتاه و تصویرمحور برای صدای نوجوان و جملات تحلیلیتر برای روایت شاهدان بزرگسال. این تنوع زبانی امکان میدهد هویت هر صدا در ترجمه آشکار بماند و مخاطب بهخوبی چندصدایی اثر را درک کند.
قاسمی با تاکید بر تجربه خود در ترجمه آثار فردریک بکمن، گفت: آثار بکمن به من آموخت چگونه میان طنز و اندوه تعادل برقرار و ظرافت گفتوگوهای روزمره را منتقل کنم. این تجربه در مواجهه با متن هان کانگ بسیار راهگشا بود، زیرا کمک کرد اندوه حاکم بر رمان را بیان کنم بی آنکه احساسات مخاطب بیش از حد تحت تأثیر قرار گیرد.
مترجم کتاب «شهر و دیوارهای نامطمئن» اثر هاروکی موراکامی گفت: در ترجمه آثار موراکامی متوجه شدم او بر تلفیق واقعیت و خیال تأکید دارد در حالیکه «هان کانگ» به بازنمایی دقیق احساسات و رخدادهای تاریخی پایبند است. این تجربه به من آموخت که حفظ حالوهوای متن بهاندازه گزینش واژهها اهمیت دارد.
او در پاسخ به این سوال که با توجه به زمینه تاریخی قیام گوانگجو، چه اندازه پانویس به متن افزوده است، گفت: مدخلهای توضیحی را به موارد کاملاً ضروری، همچون نامهای تاریخی، اشارات سیاسی و اماکن مهم محدود کردم. هدف این بود که جریان روایت مختل نشود و تنها، جایی که فهم متن برای مخاطب فارسیزبان دشوار بود، توضیحی کوتاه افزوده شود.
اهمیتِ اخلاقی بهخاطرسپاری
وی با بیان اینکه تجربۀ رنج و فقدان، مرز جغرافیایی نمیشناسد، گفت: ریشۀ همدلی، مکان نیست، رنج، تجربه انسانی است. فقدان، چه در گوانگجو و چه در هر شهر دیگر، یکسان است. این رمان درباره اهمیتِ اخلاقی بهخاطرسپاری است. چگونه به جای ثبت آمار و ارقام، «چهرهها» و «تجربههای انسانی» را در حافظه نگاه داریم.
قاسمی ادامه داد: ترجمۀ چنین متنی، نیاز به زمان کافی برای بازخوانی و ویرایش محتوایی اثر با شناخت دقیق تاریخ معاصر شرق آسیا دارد. همچنین طراحی بصری، از جلد تا صفحهآرایی، باید با محتوا و فضای اثر همخوانی داشته باشد تا بتواند ارتباط عمیقتری با مخاطب برقرار کند. بر این باورم که «نشر خیزران» که چند اثرِ یادشده در این گفت و گو را به چاپ رسانیده، با وجود شهرتِ اندک در بازارِ پرهیاهوی ناشرانِ سرمایهدار، به نیکی از پسِ این مهم برآمده است.
او مهمترین اصل در ترجمه را احترام به متن و خواننده دانست ابراز کرد: شاید بهتر باشد همیشه از خود بپرسیم آیا این انتخاب به درک بهتر اثر کمک میکند؟
این مترجم با اشاره به اینکه ترجمه کتاب جدید فردریک بکمن با عنوان «دوستان من» را به تازگی به پایان رسانیده، گفت: این اثر اینک در مرحلۀ انتخاب ناشر قرار دارد. ترجمۀ آخرین اثر هان کانگ با عنوان «ما جدا نمیشویم» نیز در فرایند انتشار قرار دارد. این اثر که تلاشی برای زیستن است، به باور خانم کانگ نقطۀ مناسبی برای شروع خوانش آثار اوست. افزون بر این، قصد دارم پروژههای تحلیلی در حوزۀ «ادبیات تاریخی» را با تمرکز بر هان کانگ و نویسندگان شرق آسیا ادامه دهم.
زبان فارسی توانایی میتواند بهعنوان پلی بین فرهنگها باشد
وی در پاسخ به این پرسش که دریافت نوبل ادبیات از سوی هان کانگ برای او چه معنایی دارد؟ اظهار کرد: برای من این جایزه، نشانۀ آن است که صداهای بهحاشیه رانده شده، اگر با دقت و شجاعت روایت شوند، میتوانند در مرکز توجه جهان قرار بگیرند. نوبل او درواقع، تجلیل از این گونه ارجمند ادبیات است، ادبیاتی که از زخمها نام میبرد و انسانیت را حفظ میکند. «اشکهای گوانگجو» میتواند دریچهای به سوی ادبیات جهانی و روایتهای تاریخی دیگر باز کند. این رمان نشان میدهد که زبان فارسی توانایی روایت دردهای جهانی را دارد و میتواند بهعنوان پلی بین فرهنگها عمل کند. امیدوارم این اثر، مترجمان و نویسندگان جوان را به کاوش در موضوعات انسانی و تاریخی تشویق کند و ادبیات ما را غنیتر سازد.
قاسمی کرمانی بیان کرد: امیدوارم «اشکهای گوانگجو» خوانندگان را به تأمل عمیق وادارد و سؤالی مانند «من در برابر بیعدالتی و فراموشی چه مسئولیتی دارم؟» را در ذهنشان زنده کند. این پرسش نهتنها نقطه آغاز تغییر و بیداری فردی است، بلکه میتواند آنها را به کنش جمعی و حفظ حافظه تاریخی تشویق کند. هدفم این بوده که این اثر، فراتر از یک خوانش ادبی، جرقهای برای همدلی و آگاهی در زندگی روزمره باشد.
∎