به گزارش خبرگزاری ایمنا، در عصر حاضر، شهرها بهعنوان مراکز اصلی زندگی اجتماعی و اقتصادی، نیازمند رویکردهای نوین در مدیریت و توسعه هستند، یکی از این رویکردها، همافزایی و توسعه دانش شهری است که میتواند بهعنوان کلید موفقیت در مدیریت شهری شناخته شود.
همافزایی به معنای همکاری و تعامل میان نهادها، سازمانها و شهروندان است، این همکاری میتواند به تبادل تجربیات، ایدهها و منابع منجر شود و به بهبود کیفیت خدمات شهری کمک کند، بهعنوان مثال همکاری میان دانشگاهها، شهرداریها و بخش خصوصی میتواند به توسعه پروژههای تحقیقاتی و نوآورانه منجر شود که در نهایت به بهبود زیرساختها و خدمات شهری کمک میکند.
توسعه دانش شهری نیز به معنای افزایش آگاهی و توانمندیهای شهروندان در زمینههای مختلف شهری است، این امر میتواند از طریق برگزاری کارگاهها، سمینارها و دورههای آموزشی محقق شود. با افزایش دانش شهروندان، آنها میتوانند در فرایند تصمیمگیریهای شهری مشارکت بیشتری داشته باشند و بهعنوان ناظران و همکاران فعال در بهبود وضعیت محلههای خود عمل کنند.
در نهایت، همافزایی و توسعه دانش شهری به بهبود کیفیت زندگی شهروندان کمک میکند و میتواند به ایجاد یک جامعه پایدار و مقاوم در برابر چالشهای شهری منجر شود. با توجه به تغییرات سریع در دنیای امروز، این رویکردها بهعنوان ابزارهای کلیدی برای مدیریت بهینه و توسعه پایدار شهرها به شمار میروند.
همافزایی و توسعه دانش شهری میتواند به شناسایی و حل چالشهای موجود در شهرها کمک کند، بهعنوان مثال، با ایجاد شبکههای همکاری میان نهادهای مختلف، میتوان به تبادل اطلاعات و تجربیات در زمینههای مختلفی همچون حملونقل، محیط زیست و خدمات اجتماعی پرداخت. این تبادل اطلاعات میتواند به شناسایی نقاط ضعف و قوت در سیستمهای شهری و ارائه راهکارهای مؤثر منجر شود، علاوه بر این استفاده از فناوریهای نوین همچون دادههای کلان و هوش مصنوعی میتواند به بهبود فرایندهای تصمیمگیری و مدیریت شهری کمک کند. با تحلیل دادههای جمعآوریشده از شهروندان و زیرساختها، مدیران شهری میتوانند به درک بهتری از نیازها و خواستههای جامعه دست پیدا کنند و برنامهریزیهای بهتری انجام دهند.
لزوم واگذاری اختیارات به محلهها
مهدی سلطانی، مدیر شرکت دانش بنیان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا گفت: در دنیای امروز، تحولات سریع اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی، بهویژه در شهرهای بزرگ، چالشهایی به همراه داشتهاند؛ اما همان چالشها میتوانند به دروازههایی برای نوآوری و مشارکت مدنی تبدیل شوند، من باور دارم که با ایجاد بستری مناسب برای تصمیمگیری محلی و استفاده از ظرفیتهای موجود در جامعه، میتوان به راهحلهایی دست پیدا کرد که هم از نظر اقتصادی به صرفه باشند و هم به تقویت حس تعلق اجتماعی منجر شوند.
وی افزود: تمرکززدایی در مدیریت شهری به این معناست که تصمیمات استراتژیک و اجرایی به سطح محلی منتقل میشود. این رویکرد، در مقابل تمرکز قدرت در دست نهادهای مرکزی، امکان پاسخگویی سریعتر و دقیقتر به نیازهای بومی را فراهم میآورد.
مدیرعاملشرکت دانشبنیان به طرحهای موفقی که در اصفهان در حال اجراست اشاره کرد و گفت: راهحلهای ارائهشده بیشتر با شرایط و نیازهای واقعی آن ناحیه همخوانی دارند. پژوهشهای انجام شده توسط دانشگاه تهران نیز نشان دادهاند که شهرهایی که مدلهای تمرکززدایی را پیادهسازی کردهاند، از نظر رضایت عمومی و کاهش هزینههای عملیاتی عملکرد بهتری داشتهاند، همچنین این مدل موجب افزایش حس مسئولیتپذیری و همبستگی اجتماعی در میان افراد جامعه میشود.
سلطانی با ابراز افتخار به همدلی و همکاری مردم اصفهان گفت: طرحهای ذکر شده نمونههای عملی از بهرهبرداری ظرفیتهای بومی هستند، استفاده از خانههای اهالی برای اسکان گردشگران نهتنها موجب افزایش درآمد خانوادهها میشود، بلکه فرصت آشنایی گردشگران با فرهنگ و آداب و رسوم محلی را نیز فراهم میآورد، در همین راستا، پژوهشهایی در زمینه گردشگری پایدار، همچون مطالعات انجامشده توسط مرکز پژوهشهای گردشگری ایران، نشان میدهد که مشارکت مردم در ارائه خدمات گردشگری، به تقویت اقتصاد محلی و ایجاد اشتغال پایدار منجر میشود.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، اجاره ماشینهای شخصی به جای خرید خودروهای جدید توسط شرکتها، از منظر اقتصادی و زیستمحیطی دارای مزیتهای فراوانی است، این ایده که در بسیاری از شهرهای اروپایی و حتی در برخی شهرهای آسیایی با موفقیت اجرا شده است، موجب کاهش مصرف سوخت، کاهش ترافیک و در نتیجه کاهش آلودگی هوا میشود، علاوهبر این این مدل اقتصادی فرصت درآمدزایی برای بازنشستگان و سایر اقشار جامعه را فراهم میکند، بهطوری که هم اشتغالزایی صورت میگیرد و هم هزینههای اضافی کاهش پیدا میکند.
مدیرعاملشرکت دانشبنیان گفت: مشارکت فعال شهروندان به دو جهت کلیدی مؤثر است، نخست اینکه با ایجاد فضایی برای گفتوگو و تبادل نظر، دیدگاهها و تجربیات متنوع در تصمیمگیریهای شهری وارد میشود. این امر موجب میشود تصمیمات گرفته شده نهتنها برپایه دادههای آماری و مدلهای مدیریتی، بلکه منعکسکننده نیازها و خواستههای واقعی مردم باشد، دوم مشارکت مدنی، حس تعلق و مسئولیتپذیری افراد را نسبت به محیط زندگیشان تقویت میکند، به عبارت دیگر، وقتی مردم در تصمیمگیریهای شهری مشارکت میکنند، احتمال بیشتری وجود دارد که از نتایج حاصل حمایت کرده و در اجرای آنها همکاری کنند.
سلطانی بیان کرد: تجربیات موفق جهانی نشان میدهد که مدلهای مشارکت شهروندی و تمرکززدایی، در بسیاری از نقاط جهان به نتایج مطلوبی منجر شدهاند؛ برای نمونه، شهرهای اسکاندیناوی همچون استکهلم و کپنهاگ از سالها پیش به استفاده از سیستمهای مشارکت مدنی پرداختهاند؛ جایی که شهروندان در برنامهریزیهای شهری نقش کلیدی ایفا میکنند، همچنین در کشورهای در حال توسعه، پروژههای موفقی همچون «شهرهای هوشمند» در هند و چین، با تکیه بر ظرفیتهای محلی و فناوریهای نوین، توانستهاند بهرهوری و کیفیت زندگی را بهبود بخشند، این تجربیات میتوانند الگوهایی برای مدیران شهری در ایران باشند تا با بهکارگیری دانش بومی و ترکیب آن با تجربیات موفق بینالمللی، به توسعه پایدار شهری دست پیدا کنند.
وی ادامه داد: نخستین گام، ایجاد بسترهای مناسب برای گفتوگو و تبادل نظر است. بسترهایی همچون جلسات مشورتی منظم، استفاده از فناوریهای نوین در برگزاری نظرسنجیهای آنلاین و ایجاد شبکههای اجتماعی محلی، میتوانند ابزارهای مؤثری برای جمعآوری نظرات شهروندان باشند، دومین نکته شفافسازی فرایندهای تصمیمگیری و اطلاعرسانی به موقع به مردم است.
مدیرعاملشرکت دانش بنیان گفت: وقتی شهروندان از روندهای اجرایی و دلایل پشت تصمیمات مطلع شوند، اعتماد بیشتری نسبت به نهادهای مدیریتی پیدا میکنند، پژوهشهای انجام شده در دانشگاه شهید بهشتی نیز نشان میدهد که شفافیت و مشارکت مدنی مستمر، موجب افزایش کارآمدی و کاهش فساد در مدیریت شهری میشود.
سلطانی تاکید کرد: همدلی و همکاری میان افراد جامعه، اساس ایجاد شبکههای اجتماعی قوی است، وقتی مردم احساس کنند که بخشی از یک کل بزرگتر هستند و در تصمیمگیریهای مهم شهری مشارکت دارند، انگیزه بیشتری برای همکاری در پروژههای مشترک پیدا میکنند، به عنوان نمونه استفاده از فضاهای بومی برای ارائه خدمات گردشگری یا اجاره داراییهای شخصی، تنها در صورتی موفق خواهد بود که مردم بهعنوان شرکای اصلی این طرحها حضور فعال داشته باشند، در این راستا، پژوهشهای انجام شده در دانشگاه صنعتی اصفهان نشان میدهد که طرحهای مشارکتی نهتنها به بهبود وضعیت اقتصادی خانوادهها منجر میشود، بلکه حس تعلق و همبستگی اجتماعی را در میان ساکنان تقویت میکند.
به گزارش ایمنا، همافزایی و توسعه دانش شهری بهعنوان رویکردهای نوین مدیریت شهری، از طریق همکاری نهادها، مشارکت شهروندان و تمرکززدایی قدرت، به بهبود کیفیت زندگی و توسعه پایدار کمک میکنند، مشارکت شهروندان در تصمیمگیریها، علاوهبر افزایش شفافیت و اعتماد، حس مسئولیتپذیری و همبستگی اجتماعی را تقویت میکند. مثالهای اصفهان و شهرهای جهانی نشان میدهد استفاده از ظرفیتهای بومی، فناوری و مدلهای مشارکتی، ضمن کاهش هزینهها و آلودگی، اقتصاد محلی و گردشگری پایدار را تقویت میکند. ایجاد بسترهای گفتوگو، آموزش و انتقال اختیارات به سطح محلی، زمینهساز مدیریتی کارآمد و مقاوم در برابر چالشهای شهری است.