روزنامه اعتماد طی یادداشتی نوشت: تحولات اخیر کشور، این پرسش را مطرح کرده که آیا تغییر واقعی در رویکردهای حاکمیتی ممکن است؟ برکناری چهرههای کلیدی دولت، نمادی از چالشهای ساختاری عمیقتر است. این رویدادها نشان میدهد که اراده تغییر در سطوح اصلی تصمیمگیری، محدود و وابسته به چارچوبهای ساختاری تثبیتشده است.
بر اساس تحلیلهای ساختارگرایانه، کنشها در بستر شرایط ساختاری رخ میدهند. این شرایط، اگرچه مطلقاً تعیینکننده نیستند، اما مسیر تصمیمات را محدود یا تسهیل میکنند. بنابراین، انتظار تغییر ناگهانی رویکردها در همان ساختار، واقعبینانه نیست. از سوی دیگر، جامعه نیز فاقد سازمان یافتگی لازم برای اعمال تغییرات مؤثر است. برخلاف برخی تحلیلگران که فشار اجتماعی را عامل اصلاح حکمرانی میدانند، باید پذیرفت که جامعهای بدون ظرفیت سازمانی، قادر به کنشگری اثربخش نخواهد بود. در چنین فضایی، احتمال افزایش بیتفاوتی عمومی نسبت به سیاست وجود دارد که در کنار مداخلههای خارجی، پیامدهای پیشبینیناپذیری خواهد داشت.
بسیاری از راهکارهای پیشنهادی برای حل بحرانهای موجود، بر توصیه به نظام سیاسی برای تغییر ریشه دارد، اما تاریخ نشان داده که توصیهها بدون پشتوانه اجتماعی، تأثیر چندانی ندارند. از این رو، جامعهشناسان ساختارگرا بر «ایجاد ظرفیت» در سطح جامعه به جای «انتظار تغییر» از سوی حاکمیت تأکید دارند. جامعهای قوی و سازمانیافته، میتواند نظام را به اصلاح وادار کند، اما جامعهای ضعیف و پراکنده، تنها ناکارآمدی را تشدید کرده و به یک چرخه معیوب منجر خواهد شد.
اگرچه تغییرات اساسی در حکمرانی در کوتاهمدت بعید به نظر میرسد، اما فرصتهایی برای بهبود شرایط وجود دارد که یکی از آنها افزایش ظرفیت جامعه از طریق کنشگری اجتماعی است. این امر نیازمند همگرایی نخبگان و گروههای مدنی و یافتن راههایی برای استفاده از ظرفیتهای محدود باقیمانده در حاکمیت است. در شرایطی که نظام از تغییر هراس دارد، دشواری کنشگری اصلاحطلبانه دوچندان میشود، زیرا باید همزمان با ایجاد سازمانیافتگی اجتماعی، به حاکمیت اطمینان داده شود که هدف، اصلاح است نه براندازی. این امر نیازمند درک عمیق از ساختارهای قدرت و رفتارهای سیاسی در ایران است.
امروز نمیتوان با توصیههای ساده، انتظار تغییر داشت؛ مسیر اصلاح باید ساخته شود. نخبگان و کنشگران باید بهجای تمرکز بر مطالبه از دولت، بر ایجاد ظرفیت در جامعه تمرکز کنند. اگرچه نظام میتواند زمینههایی برای افزایش ظرفیت اجتماعی فراهم کند، اما در نهایت، این جامعه است که مسیر آینده را تعیین خواهد کرد. بنابراین، امید بستن به دولت یا تغییرات جزئی در سیاستها، تأثیری جدی بر وضعیت کشور نخواهد داشت.
تجربه نشان داده که اصلاحات پایدار، نیازمند پشتوانهای از سازمانیافتگی اجتماعی است. تغییرات معنادار در حکمرانی زمانی رخ میدهد که جامعه به سطحی از انسجام، آگاهی و مطالبهگری برسد که نظام، تغییرات را بپذیرد. در غیر این صورت، انتظار تغییر از بالا بدون حمایت اجتماعی، صرفاً تکرار الگوهای ناکارآمد گذشته خواهد بود.
در نهایت، تاریخ نشان داده که جوامع با ظرفیت اجتماعی برای کنشگری، حتی در سختترین شرایط نیز مسیر تحول را هموار میکنند. اکنون بیش از هر زمان دیگری ضروری است که انرژیها از انتظار منفعلانه به کنش فعالانه سوق داده شود. آیندهای امیدبخش تنها از طریق عزم و ارادهای که در بطن جامعه شکل میگیرد، ساخته خواهد شد.
تحلیل روزنامه اعتماد از شرایط فعلی کشور / انتظار تغییر کافی نیست باید ظرفیت اجتماعی هم ایجاد کنیم
روزنامه اعتماد نوشت: جامعهشناسان ساختارگرا بر «ایجاد ظرفیت» در سطح جامعه به جای «انتظار تغییر» از سوی حاکمیت تأکید دارند. جامعهای قوی و سازمانیافته، میتواند نظام را به اصلاح وادار کند.
صاحبخبر -
∎