شناسهٔ خبر: 71734653 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

خوشحالی از تاخیر اجرای قانن حجاب یا رفع فیلتر مشکلی را حل نمی‌کند؛ فقط آرامش کوتاه‌مدت دارد

روزنامه اعتماد نوشت: صرف اميد بستن به دولت پزشكيان و خوشحالي از تاخير در اجراي قانون حجاب يا رفع فيلتر دو پلتفرم يا ناراحتي از اينكه هم‌پيمانان وفاق، جلوي حذف مهره‌هاي كليدي كابينه را نگرفتند و حتي با تندروها همراه شدند، مشكلي را حل نمي‌كند. اين نوع نگاه شايد در كوتاه‌مدت آرامش خاطر بدهد، اما تغييري جدي در وضعيت كشور ايجاد نخواهد كرد.

صاحب‌خبر -
خوشحالی از تاخیر اجرای قانن حجاب یا رفع فیلتر مشکلی را حل نمی‌کند؛ فقط آرامش کوتاه‌مدت دارد
کد خبر: 702882
|
۱۴۰۳/۱۲/۱۶ ۱۴:۱۵:۲۷

«از توصیه تا کنشگری اجتماعی» عنوان یادداشت روزنامه اعتماد به قلم قادر باستانی‌تبریزی است که در آن آمده: حوادث و تصمیم‌های اخیر در کشور، بار دیگر این پرسش را در ذهن‌ها زنده کرده است که آیا امکان تغییر واقعی در رویکردهای حاکمیتی وجود دارد یا خیر؟ کنار گذاشتن چهره‌های کلیدی دولت، تنها نمادهایی از چالش‌های ساختاری عمیق‌تری است که کشورمان با آن دست و پنجه نرم می‌کند. این اتفاقات، اگرچه برای بسیاری از مردم اهمیتی فردی ندارد، اما پیام روشنی را منتقل می‌کند: اراده‌ تغییر در سطوح اصلی تصمیم‌گیری، محدود و متاثر از چارچوب‌های ساختاری است که سال‌هاست پابرجا مانده‌اند. در تحلیل‌های رئالیستی همچون الگوی آرچر، کنش‌های کنشگران در بستر شرایط ساختاری رخ می‌دهد. شرایط ساختاری، اگرچه تعیین‌کننده‌ مطلق نیستند، اما می‌توانند مسیر تصمیمات را محدود یا تسهیل کنند.

بنابراین انتظار اینکه همان کنشگران در همان ساختار، به ناگاه رویکردی متفاوت را اتخاذ کنند، چندان واقع‌بینانه نیست. در شرایط کنونی جامعه نیز از سازمان‌یافتگی لازم برای اعمال تغییرات موثر برخوردار نیست. برخلاف برخی تحلیلگران که تصور می‌کنند فشار اجتماعی به اصلاح حکمرانی منجر می‌شود، باید پذیرفت که جامعه‌ای بدون ظرفیت و سازماندهی، توان کنشگری اثربخش را نخواهد داشت. در چنین شرایطی احتمالا شاهد گسترش بی‌تفاوتی عمومی نسبت به سرنوشت سیاسی خواهیم بود. عاملی که در کنار بحث‌های مرتبط با مداخله‌ خارجی، لابد می‌تواند پیامدهای پیش‌بینی‌ناپذیری به دنبال داشته باشد. بسیاری از پیشنهادهای مطرح ‌شده برای حل بحران‌های جاری، متکی بر توصیه‌هایی به نظام سیاسی است تا رویکرد خود را تغییر دهد، اما تاریخ نشان داده است که توصیه‌ها تا زمانی که پشتوانه‌ اجتماعی نیرومندی نداشته باشند، تاثیر چندانی بر سیاست‌های کلان نخواهند گذاشت. بنابراین جامعه‌شناسان ساختارگرا، راهکار واقعی را نه در «انتظار تغییر» از سوی ساختار، بلکه در «ایجاد ظرفیت» در سطح جامعه می‌دانند. جامعه‌ قوی و سازمان‌یافته، می‌تواند سیستم را به تغییر و اصلاح وادار کند.

در مقابل، جامعه‌ ضعیف و پراکنده، تنها به تشدید ناکارآمدی‌های حاکمیت و در نهایت، ورود به یک چرخه‌ معیوب منجر خواهد شد. اگرچه تغییرات اساسی در رویکردهای حکمرانی در کوتاه‌مدت بعید به نظر می‌رسد، اما هنوز فرصت‌هایی برای بهبود شرایط وجود دارد. یکی از این فرصت‌ها، تلاش برای افزایش ظرفیت جامعه از طریق کنشگری اجتماعی است. این کار، نه تنها باید به ایجاد همگرایی در میان نخبگان و گروه‌های مدنی منجر شود، بلکه باید راه‌هایی برای استفاده از محدود ظرفیت‌های باقیمانده در حاکمیت نیز بیابد. در شرایطی که نظام سیاسی از تغییر بیمناک است، دشواری کنشگری اصلاح‌طلبانه در سطح جامعه دوچندان می‌شود؛ زیرا باید همزمان با ایجاد سازماندهی اجتماعی، به حاکمیت این اطمینان داده شود که هدف، صرفا اصلاح است نه براندازی. این ظرافت در راهبرد، نیازمند درک عمیق از ساختارهای قدرت و رفتارهای سیاسی در ایران است. امروز، مام میهن در وضعیتی قرار گرفته است که دیگر نمی‌توان با توصیه‌های ساده، انتظار تغییر داشت. مسیر اصلاح باید ساخته شود، نه اینکه به امید وقوع آن نشست.

نخبگان و کنشگران اجتماعی، به جای تمرکز صرف بر مطالبه از دولت، باید بر ایجاد ظرفیت درون جامعه متمرکز شوند. اگر نظام سیاسی هنوز اندکی ظرفیت برای تغییر دارد، می‌توان از آن خواست که زمینه‌هایی را برای افزایش ظرفیت جامعه فراهم کند. اما در نهایت این توان اجتماعی است که مسیر آینده را تعیین خواهد کرد. پس صرف امید بستن به دولت پزشکیان و خوشحالی از تاخیر در اجرای قانون حجاب یا رفع فیلتر دو پلتفرم یا ناراحتی از اینکه هم‌پیمانان وفاق، جلوی حذف مهره‌های کلیدی کابینه را نگرفتند و حتی با تندروها همراه شدند، مشکلی را حل نمی‌کند. این نوع نگاه شاید در کوتاه‌مدت آرامش خاطر بدهد، اما تغییری جدی در وضعیت کشور ایجاد نخواهد کرد. به‌ جای تمرکز بر تحولات درون حاکمیت، باید توجه را به سوی توانمندسازی جامعه و تقویت ساختار اجتماعی معطوف کرد.

تجربه نشان داده که اصلاحات پایدار زمانی امکان‌پذیر است که پشتوانه‌ای از سازمان‌یافتگی اجتماعی داشته باشد. تحولات معنادار و پایدار در حکمرانی زمانی رخ می‌دهد که جامعه به سطحی از انسجام، آگاهی و مطالبه‌گری برسد که نظام سیاسی به پذیرش تغییرات اقناع شود. در غیر این صورت، امید بستن به تغییرات از بالا، بدون پشتوانه اجتماعی، صرفا تکرار همان الگوی ناکارآمدی خواهد بود که تاکنون تجربه شده است. 

خلاصه اینکه هر بار که چشم به تصمیمات حاکمیت دوخته‌ایم، نتیجه‌ای جز فرصت‌سوزی نداشته‌ایم؛ اما تاریخ نشان داده است، جوامعی که ظرفیت اجتماعی برای کنشگری ایجاد می‌کنند، حتی در سخت‌ترین شرایط نیز می‌توانند مسیر تحول را هموار کنند.

اکنون بیش از هر زمان دیگری، ضروری است که انرژی‌ها از انتظار منفعلانه به کنش فعالانه سوق داده شود. اگر قرار است آینده‌ای امیدبخش ساخته شود، این آینده در عزم و اراده‌ای است که در بطن جامعه شکل می‌گیرد.