شناسهٔ خبر: 71713835 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: برنا | لینک خبر

اهمیت رابطه میان دانشگاه و جامعه/ آموزش و پرورش با آموزش عالی پیوند ندارد

نشست هم‌اندیشی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با صاحب نظران آموزش عالی کشور و حوزه علوم انسانی در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار شد و در این نشست رابطه بین جامعه و دانشگاه را مورد بررسی قرار دارد. نشست هم‌اندیشی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با صاحب نظران آموزش عالی کشور و حوزه علوم انسانی در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار شد و در این نشست رابطه بین جامعه و دانشگاه را مورد بررسی قرار دارد.

صاحب‌خبر -

نشست هم‌اندیشی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با صاحب نظران آموزش عالی کشور و حوزه علوم انسانی سه شنبه شب ۱۴ اسفندماه با حضور حسین سیمایی وزیر علوم، وحید شالچی معاون فرهنگی وزارت علوم و سعید غیاثی ندوشن رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی در پژوهشگاه برگزار شد. 

براساس گزارش پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزیر علوم در ابتدای این جلسه با تاکید بر ضرورت گفتگو با اساتید حوزه آموزش عالی گفت: من می خواهم در این جلسه به دو محور بپردازیم. اول رابطه میان دانشگاه و جامعه که امروزه نیز اهمیت پیدا کرده است. مردم به موازات افزایش سواد عمومی درباره موضوعاتی که مالیات برای آنها پرداخت می‌شود مطالبه‌گری می‌کنند.به همین جهت برای آنها سوال است که هزینه‌هایی که برای آموزش عالی صرف می‌شود در چه حوزه‌هایی کارساز هستند. سوال من این است که دانشگاه و جامعه چگونه با یکدیگر مرتبط می شوند؟

وی به محور دوم اشاره کرد و گفت: بسیاری از دستگاه‌ها دارای مراکز تحقیقاتی و پژوهشگاه هستند که با هدف کمک و ارائه خدمت به دستگاه تاسیس شدند اما خیلی محدود از پژوهش های مراکز تحقیقاتی تبدیل به سیاست و قانون می‌شود. این در حالی است که مدیر همان دستگاه برای حل مساله نیز کمتر به سراغ پژوهش‌های همان موسسه می‌رود.

وی اضافه کرد: بیشتر راه حل‌های پژوهشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی کاربردی نیستند بلکه آکادمیک هستند، بنابراین امکان حل مسئله ندارند و نمی‌توان ارتباط میان پژوهش‌های تولید شده برای تصمیم گیری‌های اجرایی ایجاد کرد. بنابراین مساله دوم این است که چگونه مدیران از پژوهش های تولید شده می توانند استفاده کاربردی داشته باشند. 

شاهد فقدان پیوند بین دانشگاه و جامعه هستیم

محمد یمینی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در این جلسه درباره موضوع ارتباط دانشگاه و جامعه بیان کرد: در این رابطه این سوال مطرح است که آیا دانشگاه‌های ما در شهر قرار گرفتند یا شهرها در دانشگاه ها قرار دارند که به گمان من شهرها در دانشگاه‌ها قرار دارند. به این معنا که مرز میان دانشگاه و جامعه گسسته شده است. دانشگاه‌ها دارای دیوار هستند اما عمیقاً متاثر از فضای بیرونی قرار دارند.

وی افزود: مرز بیرون از دانشگاه خود را در درون دانشگاه گسترانده است و ما این مسئله را در فرهنگ جاری دانشگاه مشاهده می‌کنیم. ما شاهد فقدان پیوند بین دانشگاه و جامعه هستیم. آموزش و پرورش با آموزش عالی پیوند ندارد به همین علت ورودی های ترم‌های اول و دوم به دانشگاه‌ها دچار افت می‌شوند.

یمینی اضافه کرد: در کشورهای موفق جدایی میان آموزش و پرورش و آموزش عالی و آموزش پزشکی دیده نمی‌شود. در این کشورها تغییرات بیرونی توسط دانشگاه ها رصد می‌شود تا این مراکز خود را با آنها تطبیق کنند اما دانشگاه‌های ما توان سازگار شوندگی را ندارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی درباره مراکز تحقیقاتی و پژوهشگاه‌های ایجاد شده توسط موسسات گفت: این مراکز با هدف انجام پژوهش تاسیس شدند و در ابتدا اجازه برگزاری دوره‌های آموزشی نداشتند اما اکنون دوره‌های ارشد و دکترا برگزار می‌کنند با این استدلال که رساله به نوعی پژوهش است.در حالی که رساله آموزش است.

وی افزود:ما رصد آکادمیک و علمی خارج از نهاد دولتی بر عملکرد سیستم‌های دانشگاهی نداریم. در سیستم آموزش عالی کشور ما تجارب موفقی وجود داشته اما اکنون به کجا رسیده است.

یمینی درباره عدم به کارگیری راهکارهای نظری توسط مدیران گفت: به نظر من رابطه تنگاتنگ در سیستم آموزشی و مدیریتی ما بین حوزه‌های عمل و نظر وجود ندارد.

وی در پایان تاکید کرد: چالشی در سیاست گذاری ما وجود دارد که هم در وزارتخانه و هم دانشگاه‌ها راس به قاعده قرار دارد در صورتی که در دانشگاه‌های موفق راس به قاعده و قاعده به راس قرار دارد. در این وضعیت است که مشارکت ایجاد می‌شود.

افزایش فعالیت های غیررسمی در دانشگاه ها

در ادامه این جلسه حسین ابراهیم آبادی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی با بیان اینکه بین موسسات پژوهشی ماهیتاً تفاوت وجود دارد گفت: این موسسات اتاق فکر یا اندیشکده (Think tank) نیستند و ما افرادی که زبان مشترک دولت و پژوهشگران باشند را به تعداد بسیار کم در اختیار داریم و این مسئله معضل مهمی محسوب می‌شود.

 وی با اشاره به اینکه فعالیت‌های غیر رسمی دانشگاهی به اندازه فعالیت‌های رسمی دانشگاهی شکل گرفته است گفت:دانشجویان در کافی شاپ‌ها در حال یادگیری هستند علت این مسئله هم به عدم انسجام کلاس درس باز می‌گردد به طوری که کلاس دیگر کار کرده سال‌های قبل را ندارد.

وی افزود: عامل دیگر این است که بین فرهنگ رسمی و غیر رسمی شکاف ایجاد شده است. ما باید در ارائه خدمات دانشجویی بازنگری کرده و آن را بازآفرینی کنیم.

وی تولید محتوا را موضوع مهمی قلمداد کرد و گفت: اکنون بحث تولید محتوا در دنیا و در فضای آکادمیک بسیار اهمیت پیدا کرده است اما ما نظام پشتیبانی برای تولید محتوا نداریم.

ابراهیم آبادی به حوزه علوم انسانی نیز اشاره کرد و افزود: در حوزه علوم انسانی ما از حدود ۳۰ سال گذشته تاکنون تحقیقات بزرگی انجام نگرفته است که از این جهت این ضربه خورده است.

ضرورت مستقل عمل کردن دانشگاه ها 

محمد حسن پرداختچی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی دیگر سخنران این جلسه بود.

 وی بیان کرد: من در سال‌های گذشته برای ۱۱ ماه فرصت مطالعاتی را در دانشگاه‌های آمریکا گذراندم. بعد از گذراندن این دوره و بازگشت به کشور بحث بالندگی اعضای هیئت علمی را در آموزش عالی مطرح کردم که تا حدودی هم این موضوع جا افتاد اما بعدها مسکوت ماند.

 وی با بیان اینکه اساتیدی که مورد رضایت دانشجویان هستند باید الگویی برای دیگر اساتید باشند گفت: به عنوان نمونه دکتر محسن رنانی یکی از مهم‌ترین صاحب نظران در بحث توسعه است که باید از نظرات او استفاده شود.

وی بیان کرد: در حال حاضر بحث رهبر خدمتگزار برای آموزش عالی مطرح است. هر چقدر برای اساتید هیئت علمی سرمایه‌گذاری شود باز هم ضرورت آن بیشتر حساس می‌شود. دانشگاه‌ها باید به عنوان نهاد مستقل شناخته شوند و ما اساتید هم این حرمت را درنظر بگیریم.

تاکید بر رشته‌های بین رشته‌ای در مقطع ارشد و دکتری

محمدباقر خرمشاد عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در این نشست اظهار کرد: رابطه جامعه و دانشگاه طی چند دهه گذشته در ادوار مختلف آموزش عالی کشور مطرح شده و در این زمینه پژوهش‌های خوبی هم صورت گرفته و پاسخ‌های نسبتاً خوبی هم به آن داده شده است.

 وی درباره اقدامات لازم برای بهبود ارتباط میان دانشگاه و جامعه گفت: ما دانشجو را به نحوی تربیت نمی‌کنیم که بتواند مسائل را بفهمد و سپس با آن ارتباط برقرار کند و برای حل آن راهکار بدهد درحالیکه ما باید مسائل را در نظام آموزش وارد کنیم.

وی تاکید کرد: یکی از دیگر راهکارها تاکید بر رشته‌های بین رشته‌ای در مقطع ارشد و دکتری است تا آموزش هم مسئله محور تعریف شود. در این صورت هیچ رشته‌ای جاودانه تعریف نمی‌شود بلکه رشته بر حسب نیاز تعریف می‌گردد. این روش اساتید را هم پویا می کند.

خرمشاد درباره اهمیت حوزه علوم انسانی در وزارت علوم گفت: آقای وزیر شما از بدنه علوم انسانی هستید بنابراین حساسیت در وزارتخانه از دو جهت بیشتر خواهد بود زیرا خانواده علوم انسانی با حضور شما  انتظار جهش در این حوزه را دارد و غیر علوم انسانی ها رصد می‌کنند که مرزهای دانش را در رشته‌های دیگر رعایت کرده‌اید یا خیر. در نتیجه حراست از مرزهای دانش بر شانه شما سنگینی زیادی خواهد کرد.

دانشگاه نباید آموزش و پژوهش را تضعیف کند 

در ادامه این نشست دکتر غلامرضا ذاکر صالحی عضو موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی بیان کرد: پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی دو کتاب درباره مسئولیت اجتماعی ترجمه کرده که بسیار مفید است. در این کتاب آمده است که مسئولیت اجتماعی که در آمریکا مطرح می‌شود از جنس قوی و غنی شدن دانشگاه است در نتیجه دانشگاه می تواند به جامعه سرریز شود نه اینکه یک کالج بی‌محتوا به مسئولیت اجتماعی ورود کند. در واقع باید دانشگاه موفق علمی داشته باشیم که بتواند به محیط بیرونی سرریز شود.

 وی تصریح کرد: سرریز شدن دانشگاه به محیط بیرونی نباید منجر به تضعیف شدن آموزش و پژوهش شود که اگر این مولفه‌ها را به حاشیه ببرد سودی نخواهد داشت. این اقدام باعث ایزو 26000 شدن مسئولیت اجتماعی است که در محیط‌های آموزشی کاربرد ندارد و خود را ثابت نکرده است.

 ذاکر صالحی درباره نحوه بهره‌برداری مدیران از پژوهش‌های انجام گرفته گفت: مدیران در وزارت علوم معضل را در نظر می‌گیرند اما این مسئله نیست. مسئله زمانی شکل می‌گیرد که با تئوری‌ها و اندوخته دانشی گره بخورد و تازه در آن زمان مسئله متولد می‌شود سپس در پژوهشگاه فرموله می‌گردد. در ادامه توسط همین مرکز بدیل های سیاستی آن  مطرح می‌شود و یک بدیل انتخاب شده و به سمت اجرا و ارزیابی سیاست و یادگیری می رود.

وی ادامه داد: به طور معمول چون برای این سیاست‌ها هدف ۱۰۰ درصدی در نظر گرفته می‌شود، اگر ۹۰ درصد از هدف درنظر گرفته شده هم تحقق پیدا کند موفقیت محسوب نمی‌شود. بنابراین بعد از شکست یادگیری ایجاد می‌شود. در چنین شرایطی لوپ سیاست پژوهی و سیاست گذاری بین پژوهشگاه و وزارتخانه شکل می‌گیرد. در این فرایند تجارب متعددی به وجود می‌آید که بحث های نظری در انواع گزارش‌های سیاستی، رصد و راهبردی به آنها پیوست می شود.

بیشتر بودجه وزارت علوم صرف پرداخت حقوق می‌شود

در ادامه این جلسه پرویز ساکتی استاد بازنشسته دانشگاه شیراز درباره ارتباط میان دانشگاه و جامعه بیان کرد: توصیه می کنم طرح open university در انگلیس بررسی شود تا هر شخص با هر مدرک تحصیلی برای انتخاب یک رشته وارد دانشگاه شود. این تجربه ارزش بررسی دارد.

 وی با ارائه دو پیشنهاد درباره مسائل منابع انسانی و بودجه‌ای وزارت علوم گفت: می توان با افزایش کار دانشجویی به تعدیل کارکنان اداری اقدام کرد که این مستلزم ایجاد نظام طبقه بندی دانشجویی است. این در حالی است که بیشترین بودجه در وزارت علوم صرف پرداخت حقوق می‌شود.

 ساکتی اضافه کرد: پیشنهاد دیگر برای وزارت علوم تعدیل دوره کارشناسی به ۶ یا ۷ ترم است چون دوره فعلی طولانی است. در وزارت علوم گروه های تخصصی برای رشته‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند که تحت نظارت دفتر برنامه‌ریزی آموزشی قرار دارند. این گروه ها می‌توانند پیشنهاد دهند که از دروس کارشناسی، کدام واحدها می‌توانند تبدیل شوند نه اینکه حذف شوند.

ساکتی با ارائه پیشنهاد سوم اظهار کرد: کانسپتی در مدیریت دانشگاهی با عنوان دانشگاه پژوهی وجود دارد. به طور معمول از سطح ریاست دانشگاه تا معاونت ها و مدیران ستادی کارشناسانی را در اختیار دارند که عمدتاً با شانس یا رشته‌های غیر مرتبط آمده‌اند در حالی که در طرح دانشگاه پژوهی هر مسئله‌ای که روی میز مدیر قرار بگیرد به جای تصمیم‌گیری شورایی، جلسه ای و گروهی یک کارشناس دوره دیده در کنار مدیر قرار می‌گیرد.

 وی تصریح کرد: در ۹۰ درصد دانشگاه‌های اروپایی و ژاپنی ۵۰ اتحادیه از انجمن‌های دانشگاه پژوهی و بین المللی وجود دارد و همه مسائل قبل از اینکه درباره آن تصمیم گیری شود توسط کارشناسان مورد پژوهش قرار می‌گیرد.

شاهین همایون آریا عضو هیئت علمی وزارت علوم دیگر سخنران این نشست درباره وضعیت نیروی انسانی در این وزارتخانه گفت: آقای وزیر سوال من این است که آیا ترکیب نیروی انسانی موجود در وزارتخانه را در شأن این نام می‌بینید؟

 وی افزود: در حال حاضر دو نوع کارمند در وزارتخانه هستند که حکمشان با نام آمده است؛ اول راننده‌های وزارت علوم و دوم اعضای هیئت علمی. بنابراین  وقتی با جایگاه هیئت علمی اینگونه برخورد می‌شود  در آینده اثرات خود را آشکار می‌کند.

 آریا ادامه داد: اعضای هیئت علمی در ستاد وزارت علوم در گذشته بوده و حالا هم هستند در واقع این گروه عقل متصل سیستم محسوب می‌شوند اما اکنون سیستم در حال حدف کردن هیئت علمی است. سیطره امور اداری بر هیئت علمی آنقدر زیاد است که اعلام می‌کنند حتی حقوق به این اعضا نمی‌دهند. ضروری است که از درون ستاد اصلاحات آغاز شود و دامنه آن به بیرون برسد.

زنان در عرصه علم به بازی گرفته نمی شوند 

لیلا فلاحتی عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی و تمدنی نیز در ادامه این نشست بیان کرد: به نظر می‌رسد در ساختار وزارت علوم عدم انسجام بین ارکان آموزش، پژوهش و فرهنگ وجود دارد. ساختارها به صورت مستقل پیام هایی مخابره می کنند مبنی بر اینکه اهمیتی ندارد که چه مسائلی در حوزه آموزش وجود دارد.

وی تاکید کرد: عملاً مسائل فرهنگی نه در حوزه آموزش و پژوهش اهمیت و ارزشی ندارند و قربانی اصلی این مسئله حوزه علوم انسانی شده است. این مسئله باعث شده موسسات مختلفی از جمله در حوزه علوم انسانی تحت تاثیر قرار بگیرند. جناب وزیر از شما تقاضا دارم تدبیر جدی برای برگرداندن جایگاه واقعی فرهنگ اتخاذ نمایید.

فلاحتی با بیان اینکه ما در حوزه علوم انسانی درگیر دو مسئله جدی هستیم گفت: کم اهمیت بودن علوم انسانی و مسئله موازی کاری در این حوزه وجود دارند. ساختارهای دانشگاهی در حوزه فنی و مهندسی و پزشکی به سمت مرجع سازی حرکت کردند اما ر حوزه علوم انسانی به دلیل عدم توجه و برنامه‌ریزی بالا به پایین، به جای اینکه ظرفیت هم افزا بین موسسات پژوهشی ایجاد شود اما یک فضای رقابتی شکل گرفته است. بنابراین از جناب عالی خواهش می‌کنم دستور تشکیل کنسرسیوم‌های پژوهشی را دهید که مانع از موازی کاری و سرقت ایده‌ها شود.

 وی دسترسی به دانش روز را یکی از مؤلفه‌های مهم ارزیابی کرد و گفت: ما در حوزه ارتباطات بین المللی به دلیل تحمیل تحریم های جدی دچار تحریم بین المللی هستیم اما علاوه بر این موضوع، درگیر تحریم خودساخته یعنی فیلترینگ هم شده‌ایم. خود تحریمی از کشور ما چهره منفی ایجاد می‌کند و باعث می‌شود همه دستاوردهایی که در کشور حاصل می‌شود به دلیل عدم به روز رسانی داده، دچار سوء برداشت شود.

 فلاحتی به سطح نابرابر حضور زنان در عرصه آموزشی کشور اشاره کرد و افزود: زنان در عرصه علم به بازی گرفته نمی‌شوند و بسیاری از آنان با مرتبه دانشیاری بازنشسته شده اند. سطح نابرابر میان زنان و مردان در مرتبه استادی به این صورت است که فقط ۱۳ درصد از این رتبه در اختیار زنان است و آنها در مدیریت‌های کلان حضور ندارند.

با گذشت دو دهه از بالا بودن سطح حضور زنان در مقطع کارشناسی تا دکترا، تا چه اندازه ساختار مدیریتی وزارت علوم به مسئله زنان حساس بوده است؟ در شرایطی که از مجموع روسای کل دانشگاه‌های کشور فقط سه نفر زن هستند.

اثرات فرهنگی هوش مصنوعی بر استاد و دانشجو

  احسان طوفان نژاد عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز در این نشست درباره مسئله فناوری و هوش مصنوعی در نظام آموزشی گفت: یکی از مسائل مهم در حوزه فناوری این است که چگونه می‌توانیم یادگیری را بر اساس نیاز دانشجو در نظر بگیریم. یکی از این راه حل‌ها استفاده از هوش مصنوعی است اما نه به عنوان ابزار بلکه به عنوان بستر تحولی برای وزارتخانه و نهاده‌های سیاستگذار.

 وی حوزه فناوری یا هوش مصنوعی و آموزش را در ۴ بعد در نظر گرفت و افزود: بعد اول یادگیری فناوری، بعد دوم یادگیری با فناوری، بعد سوم توسعه هوش مصنوعی و بعد چهارم یادگیری از هوش مصنوعی است.

طوفان نژاد تصریح کرد: فلسفه فناوری دارای آموزش و تغییر است و ما معمولاً به آن توجه نمی‌کنیم. ما از هوش مصنوعی استفاده می کنیم اما کمتر توجه می‌کنیم که هوش مصنوعی چه اثرات فرهنگی در استاد و دانشجو می‌تواند ایجاد کند. طوفان نژاد در ادامه به دو تجربه خود از دانشگاه علوم پزشکی اشاره کرد و گفت: اول تجربه ادغام در کاربردی کردن و نزدیک شدن دانشگاه با صنعت و جامعه بود. موضوع دیگر ترجمان دانش است به طوری که دانشجویان دکترا موظف هستند قبل از دفاع از رساله دکتری شان، آن را برای مخاطب جامعه قابل فهم کنند.

 

 تاثیرگذاری ۲۰ درصدی آموزش های رسمی

مریم حسینی عضو هیات علمی موسسه پژوهشی و برنامه ریزی آموزش عالی در ادامه با طرح این پرسش که چرا پژوهش‌های انجام گرفته در قفسه‌ها قرار می‌گیرند و در تصمیمات کاربستی ندارند گفت: در بررسی‌هایی که به خصوص در برنامه چهارم توسعه انجام دادم با این منظور که چرا اهداف آن برنامه محقق نشد این نتیجه به دست آمد که متولی اطلاعی از ماده و تکلیف در برنامه نداشت.

وی افزود: آموزش‌های رسمی در بهترین حالت ۲۰ درصد تاثیرگذار هستند. ما شاهد افت کیفیت هستیم و در نظام آموزش عالی تعدد تصمیم گیری ها دیده می‌شود.

 وی با تاکید بر ضرورت بهره‌گیری از ظرفیت زنان در آموزش عالی کشور گفت: نیمی از جامعه ما را زنان و نیمی از جمعیت دانشجویان ما را ختران و زنان تشکیل می‌دهند. باید با تاکید بر شایستگی آنان صدای این قشر هم شنیده شود.

شکاف میان تولید و جذب علم در کشور

رضا منیعی عضو هیات علمی موسسه پژوهشی و برنامه ریزی آموزش عالی نیز با بیان اینکه مسائل و چالش‌های امروز ما به صورت تاریخی در حال تکرار هستند گفت: سوال این است که چرا معضلات در کشور ما تکرار می‌شوند. این موارد در دوره‌هایی پررنگ و یا کمرنگ می‌شوند اما رفع نشده اند. اگرچه راه حل‌هایی برای آنها مطرح شده‌اند اما توان اجرای آنها وجود ندارد.

 وی افزود: سوالی که مطرح است این است که برای رفع مسائل مان چقدر از دانش موجه و استدلال‌های علمی استفاده کرده ایم و چقدر راهکارها  مبتنی بر ایدئولوژی و منافع شخصی و گروهی بوده است. به عنوان نمونه برای مسئله سهمیه‌های دانشگاه ها راه حل وجود دارد اما هنوز رفع نشده اند.

منیعی تاکید کرد: ما نیاز به برنامه‌های متحولانه داریم. شاخص جهانی کشور در تولید علم ۱۷ است  اما رتبه جذب دانش مان ۱۱۷ است که بیانگر شکاف عظیم بین تولید و جذب علم است.

یونس شکرخواه عضو هیات علمی دانشگاه تهران نیز در پایان این نشست بیان کرد: ما یادگیران غیر سنتی در نظام آموزشی کشور داریم که نمی‌خواهند مراحل فوق لیسانس و دکترا را طی کنند نمونه این افراد جوانان در حوزه‌های استارتاپی هستند چون معتقدند دانشگاه در حوزه دیجیتال از آنها عقب مانده است. آنها به مدارک کوتاه مدت نیاز دارند.

 وی تاکید کرد: دانشگاه تهران دارای انواع رشته‌هاست اما دیگر به صورت تک رشته ای پیشرفت نمی کند . هر دانشگاه را یک کلینیک درنظر بگیریم که باید به صورت پلی کلینیک اقدام کند. دانشگاه دیگر به صورت تونلی و تک بعدی نمی تواند حرکت کند.

 انتهای پیام/