شفقنا-وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفت: بیشتر راه حلهای پژوهشگاهها و مراکز تحقیقاتی، کاربردی نیستند بلکه آکادمیک هستند، بنابراین امکان حل مسئله ندارند.
به گزارش شفقنا از پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، نشست هماندیشی وزیر علوم،تحقیقات و فناوری با صاحبنظران آموزش عالی کشور و حوزه علوم انسانی با حضور حسین سیمایی وزیر علوم، وحید شالچی معاون فرهنگی وزارت علوم و سعید غیاثی ندوشن رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی در پژوهشگاه برگزار شد.
وزیر علوم در این نشست با تاکید بر ضرورت گفتوگو با اساتید حوزه آموزش عالی گفت: من میخواهم در این جلسه به دو محور بپردازیم؛ اول رابطه میان دانشگاه و جامعه که امروزه نیز اهمیت پیدا کرده است.
وی افزود: مردم به موازات افزایش سواد عمومی درباره موضوعاتی که مالیات برای آنها پرداخت میشود مطالبهگری میکنند.به همین جهت برای آنها سوال است که هزینههایی که برای آموزش عالی صرف میشود در چه حوزههایی کارساز هستند. سوال من این است که دانشگاه و جامعه چگونه با یکدیگر مرتبط میشوند؟
وزیر علوم به محور دوم اشاره کرد و گفت: بسیاری از دستگاهها دارای مراکز تحقیقاتی و پژوهشگاه هستند که با هدف کمک و ارائه خدمت به دستگاه تاسیس شدند اما تعداد محدودی از پژوهش های مراکزتحقیقاتی تبدیل به سیاست و قانون میشود، این در حالی است که مدیر همان دستگاه برای حل مساله نیز کمتر به سراغ پژوهشهای همان موسسه میرود.
وی با اشاره به کاربردی نبودن راهحلهای پژوهشگاهها اضافه کرد: نمیتوان ارتباط میان پژوهشهای تولید شده برای تصمیمگیریهای اجرایی ایجاد کرد. بنابراین مساله دوم این است که چگونه مدیران از پژوهشهای تولید شده میتوانند استفاده کاربردی داشته باشند.
شاهد فقدان پیوند بین دانشگاه و جامعه هستیم
محمد یمینی؛ عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در این جلسه درباره موضوع ارتباط دانشگاه و جامعه بیان کرد: در این رابطه این سوال مطرح است که آیا دانشگاههای ما در شهر قرار گرفتند یا شهرها در دانشگاهها قرار دارند که به گمان من شهرها در دانشگاهها قرار دارند. به این معنا که مرز میان دانشگاه و جامعه گسسته شده است، دانشگاهها دیوار دارند اما عمیقاً متاثر از فضای بیرونی هستند.
وی افزود: مرز بیرون از دانشگاه خود را در درون دانشگاه گسترانده است و ما این مسئله را در فرهنگ جاری دانشگاه مشاهده میکنیم. ما شاهد فقدان پیوند بین دانشگاه و جامعه هستیم. آموزش و پرورش با آموزش عالی پیوند ندارد به همین علت ورودیهای ترمهای اول و دوم به دانشگاهها دچار افت میشوند.
یمینی اضافه کرد: در کشورهای موفق جدایی میان آموزش و پرورش و آموزش عالی و آموزش پزشکی دیده نمیشود، در این کشورها تغییرات بیرونی توسط دانشگاهها رصد میشود تا این مراکز خود را با آنها تطبیق کنند اما دانشگاههای ما توان سازگار شوندگی را ندارد.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی درباره مراکز تحقیقاتی و پژوهشگاههای ایجاد شده توسط موسسات گفت: این مراکز با هدف انجام پژوهش تاسیس شدند و در ابتدا اجازه برگزاری دورههای آموزشی نداشتند اما اکنون دورههای ارشد و دکتری برگزار میکنند با این استدلال که رساله به نوعی پژوهش است، در حالی که رساله آموزش است.
وی افزود: ما رصد آکادمیک و علمی خارج از نهاد دولتی بر عملکرد سیستمهای دانشگاهی نداریم، در سیستم آموزش عالی کشور ما تجارب موفقی وجود داشته اما اکنون به کجا رسیده است.
یمینی درباره عدم به کارگیری راهکارهای نظری توسط مدیران گفت: به نظر من رابطه تنگاتنگ در سیستم آموزشی و مدیریتی ما بین حوزههای عمل و نظر وجود ندارد.
وی در پایان تاکید کرد: چالشی در سیاستگذاری ما وجود دارد که هم در وزارتخانه و هم دانشگاهها راس به قاعده قرار دارد در صورتی که در دانشگاههای موفق راس به قاعده و قاعده به راس قرار دارد، در این وضعیت است که مشارکت ایجاد میشود.
افزایش فعالیتهای غیر رسمی در دانشگاهها
در ادامه این جلسه، حسین ابراهیمآبادی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی با بیان اینکه بین موسسات پژوهشی ماهیتاً تفاوت وجود دارد گفت: این موسسات اتاق فکر یا اندیشکده (Think tank) نیستند و ما افرادی که زبان مشترک دولت و پژوهشگران باشند را به تعداد بسیار کم در اختیار داریم و این مسئله معضل مهمی محسوب میشود.
وی با اشاره به اینکه فعالیتهای غیر رسمی دانشگاهی به اندازه فعالیتهای رسمی دانشگاهی شکل گرفته است، گفت: دانشجویان در کافی شاپها در حال یادگیری هستند علت این مساله هم به عدم انسجام کلاس درس باز میگردد به طوری که کلاس دیگر، کارکرد سالهای قبل را ندارد.
وی افزود: عامل دیگر این است که بین فرهنگ رسمی و غیر رسمی شکاف ایجاد شده است، ما باید در ارائه خدمات دانشجویی بازنگری کرده و آن را بازآفرینی کنیم.
وی تولید محتوا را موضوع مهمی قلمداد کرد و گفت: اکنون بحث تولید محتوا در دنیا و در فضای آکادمیک بسیار اهمیت پیدا کرده است اما ما نظام پشتیبانی برای تولید محتوا نداریم.
ابراهیمآبادی به حوزه علوم انسانی نیز اشاره کرد و افزود: در حوزه علوم انسانی ما از حدود ۳۰ سال گذشته تاکنون تحقیقات بزرگی انجام نگرفته است که از این جهت این ضربه خورده است.
ضرورت مستقل عمل کردن دانشگاهها
محمدحسن پرداختچی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی دیگر سخنران این جلسه بود. وی بیان کرد: من در سالهای گذشته برای ۱۱ ماه، فرصت مطالعاتی را در دانشگاههای آمریکا گذراندم. بعد از گذراندن این دوره و بازگشت به کشور بحث بالندگی اعضای هیات علمی را در آموزش عالی مطرح کردم که تا حدودی هم این موضوع جا افتاد اما بعدها مسکوت ماند.
وی با بیان اینکه اساتیدی که مورد رضایت دانشجویان هستند باید الگویی برای دیگر اساتید باشند، گفت: به عنوان نمونه دکتر محسن رنانی یکی از مهمترین صاحبنظران در بحث توسعه است که باید از نظرات او استفاده شود.
وی بیان کرد: در حال حاضر بحث رهبر خدمتگزار برای آموزش عالی مطرح است، هر چقدر برای اعضای هیات علمی سرمایهگذاری شود باز هم ضرورت آن بیشتر حساس میشود، دانشگاهها باید به عنوان نهاد مستقل شناخته شوند و ما اساتید هم این حرمت را در نظر بگیریم.
تاکید بر رشتههای بینرشتهای در مقطع ارشد و دکتری
محمدباقر خرمشاد، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در این نشست اظهار کرد: رابطه جامعه و دانشگاه طی چند دهه گذشته در ادوار مختلف آموزش عالی کشور مطرح شده و در این زمینه پژوهشهای خوبی هم صورت گرفته و پاسخهای نسبتاً خوبی هم به آن داده شده است.
وی درباره اقدامات لازم برای بهبود ارتباط میان دانشگاه و جامعه گفت: ما دانشجو را به نحوی تربیت نمیکنیم که بتواند مسائل را بفهمد و سپس با آن ارتباط برقرار کند و برای حل آن راهکار بدهد درحالیکه ما باید مسائل را در نظام آموزش وارد کنیم.
خرمشاد تاکید کرد: یکی از دیگر راهکارها تاکید بر رشتههای بین رشتهای در مقطع ارشد و دکتری است تا آموزش هم مسئلهمحور تعریف شود. در این صورت هیچ رشتهای جاودانه تعریف نمیشود بلکه رشته بر حسب نیاز تعریف میشود، این روش اساتید را هم پویا می کند.
وی درباره اهمیت حوزه علوم انسانی در وزارت علوم گفت: آقای وزیر شما از بدنه علوم انسانی هستید بنابراین حساسیت در وزارتخانه از دو جهت بیشتر خواهد بود زیرا خانواده علوم انسانی با حضور شما انتظار جهش در این حوزه را دارد و غیر علوم انسانی ها رصد میکنند که مرزهای دانش را در رشتههای دیگر رعایت کردهاید یا خیر. در نتیجه حراست از مرزهای دانش بر شانه شما سنگینی زیادی خواهد کرد.
دانشگاه نباید آموزش و پژوهش را تضعیف کند
در ادامه این نشست، غلامرضا ذاکر صالحی عضو موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی بیان کرد: پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی دو کتاب درباره مسئولیت اجتماعی ترجمه کرده که بسیار مفید است. در این کتاب آمده است که مسئولیت اجتماعی که در آمریکا مطرح میشود از جنس قوی و غنی شدن دانشگاه است در نتیجه دانشگاه میتواند به جامعه سرریز شود نه اینکه یک کالج بیمحتوا به مسئولیت اجتماعی ورود کند، در واقع باید دانشگاه موفق علمی داشته باشیم که بتواند به محیط بیرونی سرریز شود.
وی تصریح کرد: سرریز شدن دانشگاه به محیط بیرونی نباید به تضعیف شدن آموزش و پژوهش منجر شود که اگر این مولفهها را به حاشیه ببرد سودی نخواهد داشت، این اقدام باعث ایزو ۲۶۰۰۰ شدن مسئولیت اجتماعی است که در محیطهای آموزشی کاربرد ندارد و خود را ثابت نکرده است.
ذاکر صالحی درباره نحوه بهرهبرداری مدیران از پژوهشهای انجام گرفته گفت: مدیران در وزارت علوم معضل را در نظر میگیرند اما این مساله نیست، مسئله زمانی شکل میگیرد که با تئوریها و اندوخته دانشی گره بخورد و تازه در آن زمان مساله متولد میشود سپس در پژوهشگاه فرموله میشود. در ادامه توسط همین مرکز بدیل های سیاستی آن مطرح میشود و یک بدیل انتخاب شده و به سمت اجرا و ارزیابی سیاست و یادگیری میرود.
وی ادامه داد: به طور معمول چون برای این سیاستها هدف ۱۰۰ درصدی در نظر گرفته میشود، اگر ۹۰ درصد از هدف درنظر گرفته شده هم تحقق پیدا کند موفقیت محسوب نمیشود، بنابراین بعد از شکست یادگیری ایجاد میشود. در چنین شرایطی لوپ سیاستپژوهی و سیاستگذاری بین پژوهشگاه و وزارتخانه شکل میگیرد. در این فرایند تجارب متعددی به وجود میآید که بحث های نظری در انواع گزارشهای سیاستی، رصد و راهبردی به آنها پیوست میشود.
بیشتر بودجه وزارت علوم صرف پرداخت حقوق میشود
در ادامه این جلسه، دکتر پرویز ساکتی استاد بازنشسته دانشگاه شیراز درباره ارتباط میان دانشگاه و جامعه بیان کرد: توصیه میکنم طرح open university در انگلیس بررسی شود تا هر شخص با هر مدرک تحصیلی برای انتخاب یک رشته وارد دانشگاه شود، این تجربه ارزش بررسی دارد.
وی با ارائه دو پیشنهاد درباره مسائل منابع انسانی و بودجهای وزارت علوم گفت: میتوان با افزایش کار دانشجویی به تعدیل کارکنان اداری اقدام کرد که این مستلزم ایجاد نظام طبقهبندی دانشجویی است، این در حالی است که بیشترین بودجه در وزارت علوم صرف پرداخت حقوق میشود.
ساکتی اضافه کرد: پیشنهاد دیگر برای وزارت علوم تعدیل دوره کارشناسی به ۶ یا ۷ ترم است چون دوره فعلی طولانی است. در وزارت علوم گروههای تخصصی برای رشتهها برنامهریزی میکنند که تحت نظارت دفتر برنامهریزی آموزشی قرار دارند. این گروهها میتوانند پیشنهاد دهند که از دروس کارشناسی، کدام واحدها میتوانند تبدیل شوند نه اینکه حذف شوند.
ساکتی با ارائه پیشنهاد سوم اظهار کرد: کانسپتی در مدیریت دانشگاهی با عنوان دانشگاهپژوهی وجود دارد. به طور معمول از سطح ریاست دانشگاه تا معاونتها و مدیران ستادی کارشناسانی را در اختیار دارند که عمدتاً با شانس یا رشتههای غیر مرتبط آمدهاند در حالی که در طرح دانشگاهپژوهی هر مسالهای که روی میز مدیر قرار بگیرد به جای تصمیمگیری شورایی، جلسه ای و گروهی یک کارشناس دوره دیده در کنار مدیر قرار میگیرد.
وی تصریح کرد: در ۹۰ درصد دانشگاههای اروپایی و ژاپنی ۵۰ اتحادیه از انجمنهای دانشگاهپژوهی و بینالمللی وجود دارد و همه مسائل قبل از اینکه درباره آن تصمیمگیری شود توسط کارشناسان مورد پژوهش قرار میگیرد.
ضرورت انجام اصلاحات از درون ستاد
شاهین همایون آریا، عضو هیات علمی وزارت علوم دیگر سخنران این نشست درباره وضعیت نیروی انسانی در این وزارتخانه گفت: آقای وزیر سوال من این است که آیا ترکیب نیروی انسانی موجود در وزارتخانه را در شأن این نام میبینید؟
وی افزود: در حال حاضر دو نوع کارمند در وزارتخانه هستند که حکمشان با نام آمده است؛ اول رانندههای وزارت علوم و دوم اعضای هیات علمی. بنابراین وقتی با جایگاه هیات علمی اینگونه برخورد میشود در آینده اثرات خود را آشکار میکند.
آریا ادامه داد: اعضای هیات علمی در ستاد وزارت علوم در گذشته بوده و حالا هم هستند در واقع این گروه، عقل متصل سیستم محسوب میشوند اما اکنون سیستم در حال حدف کردن هیات علمی است، سیطره امور اداری بر هیات علمی آنقدر زیاد است که اعلام میکنند حتی حقوق به این اعضا نمیدهند. ضروری است که از درون ستاد اصلاحات آغاز شود و دامنه آن به بیرون برسد.
زنان در عرصه علم به بازی گرفته نمیشوند
لیلا فلاحتی، عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی اجتماعی و تمدنی نیز در ادامه این نشست بیان کرد: به نظر میرسد در ساختار وزارت علوم عدم انسجام بین ارکان آموزش، پژوهش و فرهنگ وجود دارد. ساختارها به صورت مستقل پیامهایی مخابره میکنند مبنی بر اینکه اهمیتی ندارد که چه مسائلی در حوزه آموزش وجود دارد.
وی تاکید کرد: عملاً مسائل فرهنگی نه در حوزه آموزش و پژوهش اهمیت و ارزشی ندارند و قربانی اصلی این مساله حوزه علوم انسانی شده است، این مساله باعث شده موسسات مختلفی از جمله در حوزه علوم انسانی تحت تاثیر قرار بگیرند. از وزیر علوم تقاضا دارم تدبیر جدی برای برگرداندن جایگاه واقعی فرهنگ اتخاذ کند.
فلاحتی با بیان اینکه ما در حوزه علوم انسانی درگیر دو مساله جدی هستیم، گفت: کماهمیت بودن علوم انسانی و مساله موازیکاری در این حوزه وجود دارند، ساختارهای دانشگاهی در حوزه فنی و مهندسی و پزشکی به سمت مرجعسازی حرکت کردند اما در حوزه علوم انسانی به دلیل عدم توجه و برنامهریزی بالا به پایین، به جای اینکه ظرفیت همافزا بین موسسات پژوهشی ایجاد شود اما یک فضای رقابتی شکل گرفته است. بنابراین از وزیر علوم درخواست داریم دستور تشکیل کنسرسیومهای پژوهشی را دهید که مانع از موازیکاری و سرقت ایدهها شود.
وی دسترسی به دانش روز را یکی از مؤلفههای مهم ارزیابی کرد و گفت: ما در حوزه ارتباطات بینالمللی به دلیل تحمیل تحریمهای جدی، دچار تحریم بینالمللی هستیم اما علاوه بر این موضوع، درگیر تحریم خودساخته یعنی فیلترینگ هم شدهایم، خود تحریمی از کشور ما چهره منفی ایجاد میکند و باعث میشود همه دستاوردهایی که در کشور حاصل میشود به دلیل عدم بهروزرسانی داده، دچار سوء برداشت شود.
فلاحتی به سطح نابرابر حضور زنان در عرصه آموزشی کشور اشاره کرد و افزود: زنان در عرصه علم به بازی گرفته نمیشوند و بسیاری از آنان با مرتبه دانشیاری بازنشسته شدهاند، سطح نابرابر میان زنان و مردان در مرتبه استادی به این صورت است که فقط ۱۳ درصد از این رتبه در اختیار زنان است و آنها در مدیریتهای کلان حضور ندارند.
با گذشت دو دهه از بالا بودن سطح حضور زنان در مقطع کارشناسی تا دکتری، تا چه اندازه ساختار مدیریتی وزارت علوم به مساله زنان حساس بوده است؟ در شرایطی که از مجموع روسای کل دانشگاههای کشور فقط سه نفر زن هستند.
اثرات فرهنگی هوش مصنوعی بر استاد و دانشجو
احسان طوفاننژاد، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز در این نشست درباره حوزه فناوری و هوش مصنوعی در نظام آموزشی گفت: یکی از مسائل مهم در حوزه فناوری این است که چگونه میتوانیم یادگیری را بر اساس نیاز دانشجو در نظر بگیریم. یکی از این راهحلها استفاده از هوش مصنوعی است اما نه به عنوان ابزار بلکه به عنوان بستر تحولی برای وزارتخانه و نهادههای سیاستگذار.
وی حوزه فناوری یا هوش مصنوعی و آموزش را در ۴ بُعد در نظر گرفت و افزود: بُعد اول یادگیری فناوری، بُعد دوم یادگیری با فناوری، بُعد سوم توسعه هوش مصنوعی و بُعد چهارم یادگیری از هوش مصنوعی است.
طوفاننژاد تصریح کرد: فلسفه فناوری دارای آموزش و تغییر است و ما معمولاً به آن توجه نمیکنیم، ما از هوش مصنوعی استفاده می کنیم اما کمتر توجه میکنیم که هوش مصنوعی چه اثرات فرهنگی در استاد و دانشجو میتواند ایجاد کند.
وی در ادامه به دو تجربه خود از دانشگاه علوم پزشکی اشاره کرد و گفت: اول تجربه ادغام در کاربردی کردن و نزدیک شدن دانشگاه با صنعت و جامعه بود، موضوع دیگر ترجمان دانش است به طوری که دانشجویان دکتری موظف هستند قبل از دفاع از رساله دکتریشان، آن را برای مخاطب جامعه قابل فهم کنند.
تاثیرگذاری ۲۰ درصدی آموزشهای رسمی
عضو هیات علمی موسسه پژوهشی و برنامهریزی آموزش عالی در ادامه با طرح این پرسش که چرا پژوهشهای انجام گرفته در قفسهها قرار میگیرند و در تصمیمات کاربستی ندارند، گفت: در بررسیهایی که به خصوص در برنامه چهارم توسعه انجام دادم با این منظور که چرا اهداف آن برنامه محقق نشد، این نتیجه به دست آمد که متولی اطلاعی از ماده و تکلیف در برنامه نداشت.
مریم حسینی افزود: آموزشهای رسمی در بهترین حالت ۲۰ درصد تاثیرگذار هستند. ما شاهد افت کیفیت هستیم و در نظام آموزش عالی تعدد تصمیمگیریها دیده میشود.
وی با تاکید بر ضرورت بهرهگیری از ظرفیت زنان در آموزش عالی کشور گفت: نیمی از جامعه ما را زنان و نیمی از جمعیت دانشجویان ما را دختران و زنان تشکیل میدهند، باید با تاکید بر شایستگی آنان صدای این قشر هم شنیده شود.
شکاف میان تولید و جذب علم در کشور
رضا منیعی، عضو هیات علمی موسسه پژوهشی و برنامهریزی آموزش عالی نیز با بیان اینکه مسائل و چالشهای امروز ما به صورت تاریخی در حال تکرار هستند، گفت: سوال این است که چرا معضلات در کشور ما تکرار میشوند، این موارد در دورههایی پررنگ و یا کمرنگ میشوند اما رفع نشدهاند، اگرچه راهحلهایی برای آنها مطرح شدهاند اما توان اجرای آنها وجود ندارد.
وی افزود: سوالی که مطرح است این است که برای رفع مسائلمان چقدر از دانش موجه و استدلالهای علمی استفاده کردهایم و چقدر راهکارها مبتنی بر ایدئولوژی و منافع شخصی و گروهی بوده است، به
عنوان نمونه برای مساله سهمیههای دانشگاهها راهحل وجود دارد اما هنوز رفع نشدهاند.
منیعی تاکید کرد: ما به برنامههای متحولانه نیاز داریم، شاخص جهانی کشور در تولید علم ۱۷ است، اما رتبه جذب دانشمان ۱۱۷ است که بیانگر شکاف عظیم بین تولید و جذب علم است.
یونس شکرخواه، عضو هیات علمی دانشگاه تهران نیز در پایان این نشست بیان کرد: ما یادگیران غیر سنتی در نظام آموزشی کشور داریم که نمیخواهند مراحل فوق لیسانس و دکتری را طی کنند نمونه این افراد، جوانان در حوزههای استارتاپی هستند چون معتقدند دانشگاه در حوزه دیجیتال از آنها عقب مانده است، آنها به مدارک کوتاهمدت نیاز دارند.
وی تاکید کرد: دانشگاه تهران دارای انواع رشتههاست اما دیگر به صورت تکرشتهای پیشرفت نمیکند، هر دانشگاه را یک کلینیک در نظر بگیریم که باید به صورت پلیکلینیک اقدام کند، دانشگاه دیگر به صورت تونلی و تک بُعدی نمیتواند حرکت کند.