یکی از بزرگترین مشکلات فرهنگی کشور در سالهای اخیر این بوده که هربار یک مقام، استاد دانشگاه یا کارشناس درباره وضعیت شبکههای اجتماعی هشدار داده، بخشی از افکار عمومی آن شخص را به «حمایت از فیلترینگ» متهم کرده. به همین دلیل بسیاری از صاحبنظران ترجیح میدهند تا دیدگاههای علمی و تخصصی خود را ابراز نکنند تا مورد هجمه قرار نگیرند.
در شرایطی که هر کاربری با هر میزان دانش و تجربه قادر است با استفاده از یک گوشی هوشمند یک میلیون تومانی ویدئو تولید کند و در شبکههای اجتماعی به نمایش بگذارد، رقابت میان اینفلوئنسرها و بلاگرها از تازهکار گرفته تا مشهور، هر روز شدیدتر از قبل میشود.
یک آشپز بلاگر در تلاشی تازه برای کسب شهرتی که منجر به جذب مشتریان بیشتری برای رستوران او میشود، ویدئویی از از خود منتشر کرده که نشان میدهد پشت فرمان خودرو در حال حرکت مشغول درست کردن کباب است.
او پس از آن که مورد انتقاد گروهی از کاربران قرار گرفت، در یک استوری نوشت که آن «ویدئوی بانمک» را در «جادهای متروکه» ضبط کرده و اتومبیل «در حالت خودران» حرکت میکرده.
این آشپز همچنین منتقدان رفتار خطرساز خود را به «کاسبی کلیک» متهم ساخته و مدعی شده که آنها با هدف جلب توجه، ماسک «قانونمندی» بر چهره میگذارند.
او مدعی شده ویدئو را در یک «جاده متروکه» ضبط کرده که خودرو دیگری آنجا نبوده، اما بارها در ویدئو اتومبیلهای دیگر و حتی کامیون کمپرسی دیده میشود که از او سبقت میگیرند.
در حال حاضر پلیس راهور به عنوان مجری قوانین رانندگی در کشور در مقابل ترویج رانندگی خطرساز و عادیسازی قانونشکنی و ارتکاب جرم در شبکههای اجتماعی موضع خاصی نمیگیرد و اگر هم اتفاقی در این راستا رخ میدهد، بسیار اندک است به طوری که مقابل حجم انبوه قانونشکنی در فضای مجازی به چشم نمیآید.
به نظر میرسد تا زمانی که با مجرمان سایبری حوزه رانندگی برخورد کافی صورت نگیرد، نمیتوان توقع داشت که بلاگرها بابت پیامدهای اشتباهات خود احساس نگرانی کنند.