شناسهٔ خبر: 71453815 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

گفت‌وگوی «پروژه تاریخ‌شفاهی ایرنا» با محمدجعفر بهداد در «نودمین سال تاسیس آژانس پارس و خبرگزاری ایرنا»:

با خط قرمزها کمی شوخی کردیم (بخش ۱)

تهران- ایرنا- مدیرعامل اسبق ایرنا در گفت‌وگو با «پروژه تاریخ‌شفاهی ایرنا» می‌گوید: وقتی وارد روزنامه کیهان شدم، ژنرال‌های رسانه‌ای حضور داشتند که خیلی از آنها را می‌شناسید و اکنون در جاهای مختلف تدریس می‌کنند. آنها اگر کیهان هم نباشند در حرفه روزنامه‌نگاری، نامدار هستند. به طور طبیعی، در مجالست و مصاحبت با آنها، بسیار آموختم.

صاحب‌خبر -

محمدجعفر بهداد هشتمین مدیرعامل ایرناست. او بعد از جلال فیاضی و قبل از علی اکبر جوانفکر مدیرعاملی قدیمی‌ترین خبرگزاری ایران را برعهده داشته است. بهداد ۵۳ سال دارد و حقوق خوانده است. وی در بخش نخست گفت‌وگو با ایرنا به مواردی چون کار در روزنامه کیهان، خط قرمزهای ایرنا، انتصابات خود در این خبرگزاری و اعلام نتایج انتخابات سال ۱۳۸۸ از ایرنا می پردازد.

ایرنا: جناب بهداد خوش آمدید. اندکی از سوابق‌تان قبل از ورود به ایرنا بفرمایید.

بهداد: من متولد ۲۳ بهمن ۱۳۵۰ هستم. دوران پیروزی انقلاب را دیدیم و تجربه کردیم، جنگ را هم با تمام وجود لمس کردیم. توفیق شد چند بار به جبهه اعزام شدم، مجروح شدم، اسیر شدم و ...

چند سال در اسارت بودید؟

دو سال و نیم اما در واقع از نگاه ایران مفقود الاثر بودم تا زمانی که بالاخره به کشور بازگشتم. مدتی بعد از رهایی از بند اسارت، دیپلم گرفتم. وارد دانشگاه شدم و در رشته حقوق در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواندم. بعد از آن هم بلافاصله وارد کار رسانه در موسسه کیهان شدم.

از جوانی می‌نوشتم

چرا وارد کار رسانه شدید؟

در دوره دانشجویی مقاله و مطلب می‌نوشتم و به همین دلیل، مورد توجه بعضی از دوستان و همکاران و همکلاسی‌هایی که دستی در رسانه داشتند، قرار گرفتم. دعوت شدم و شروع به کار رسانه‌ای کردم. بعد از آن هم وارد ریاست جمهوری و سپس ایرنا شدم که قصه اش را بهتر می‌دانید.

جنابعالی سومین مدیرعامل ایرنا در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد بودید و اردیبهشت ۸۷ وارد سازمان شدید. چطور شد که به ایرنا آمدید؟

من در آن ایام معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهور بودم. تصمیم مشترک آقای محمود احمدی نژاد رئیس جمهور و آقای محمد صفار هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (وقت) این شد که بنده بیایم و خدمت همکاران در خبرگزاری جمهوری اسلامی باشم.

در آن زمان چه تصوری از ایرنا داشتید؟

ایرنا یک رسانه قدیمی بود. من همواره در طول فعالیت رسانه‌ای‌ام در روزنامه کیهان هم با دوستانمان در ایرنا که همکاران خوبم در حوزه‌های خبری بودند، آشنایی داشتم و هم از خروجی ایرنا در کار روزنامه‌نگاری استفاده می کردم. پس، به‌طور کلی آشنایی از ایرنا وجود داشت. وقتی قرار شد اینجا بیایم، مطالعه ضمنی هم در مورد ساختار اداری، مالی، منابع انسانی و دفاتر خارجی ایرنا کردم. اما در هر حال، مانند همه انسان‌ها در همه جا، بعد از این که وارد می‌شوید به‌ طور طبیعی ابعاد جدیدی از مجموعه را پیدا می‌کنید و اطلاعات‌تان بیشتر می‌شود.

اوضاع حرفه‌ای و مالی و رفاهی خبرگزاری ایرنا در بدو ورود شما چگونه بود؟

همان هفته اول که کارم را اینجا شروع کردم، اصرار داشتم که یک گزارش‌ از همه همکاران در حوزه های مختلف خبری، اداری، مالی، دانشکده خبر، دفاتر خارجی و فنی بگیرم. به‌نظرم آمد همه حوزه‌ها و زمینه‌هایی که اینجا فعال است، پایه و اساس خوبی دارد اما می‌شود آن را بهتر کرد. یک نقشه راه با دوستان کشیدیم تا این مسیر، مسیر بهتری به سمت اهدافی شود که برای ما متصور و تدوین شده بود.

ایرنا پر از ژنرال بود

نیروهای ارشد خود را از کجا آوردید؟

خبرگزاری جمهوری اسلامی پر است از ژنرال، یعنی نیروهایی که از خیلی قبل بودند، آن هم زمانی که رسانه‌ها در کشور به این گستردگی نبودند. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نیروهای حرفه‌ای و خبره‌ای داشت که متعهد بودند و در مقاطع‌ مختلف از زمان جنگ تا بعد از جنگ و تاکنون فعالیت داشتند.

بنابراین، وقتی وارد اینجا شدم، تعداد قابل توجهی از دوستان و همکارانم را می‌شناختم و می‌دانستم چقدر حرفه‌ای هستند. در نتیجه، نیاز زیادی نبود که بخواهم نیرو از جاهای مختلف خارج از ایرنا وارد سازمان کنم. با این حال، طبیعی بود که وقتی مدیری وارد می‌شود و یک سنت جاری هم در ایران است، تعدادی از کسانی را که فکر می‌کند در آغاز کار لازم است همراه او باشند و از سابق با آنها همدلی دارد، با خودش بیاورد. به همین دلیل از تعدادی از دوستان در حوزه‌های مختلف خواهش کردم با من همراهی کنند که آنها نیز پذیرفتند و وارد ایرنا شدند. اما همه این دوستان با بیشتر همکاران خودمان در ایرنا مخصوصا در حوزه خبر، در حوزه‌های مختلف خبری که فعالیت می‌کردند، حشر و نشر داشتند. به همین دلیل، زمان زیادی لازم نبود که مدیران جدید بخواهند با بدنه سازمان، کارشناسان، خبرنگاران و سایر عزیزان در ایرنا، ارتباط صمیمی کاری پیدا کنند.

گفته می‌شود نیروهایی که آوردید، اکثرا از روزنامه کیهان بودند. این مطلب درست است؟

الان در مورد تعداد آنها بطور دقیق حضور ذهن ندارم اما قطعا اکثر آنها از کیهان نبودند. مثلا معاون خبر ما یا مدیرکل اخبار ما از کیهان نبود. تنها چیزی که یادم هست یک همکار از کیهان در اینجا نظارت خبری و ویراستاری می‌کرد. ما تاکید داشتیم مقداری از درست‌نویسی در ایرنا مراقبت شود و به همین دلیل وی را آوردیم.

بعدا نیز دوستان دیگری را که قبلا در کیهان بودند ولی در آن مقطع به رسانه‌های دیگر مثلا خبرگزاری برنا رفته بودند، نیز جذب کردیم که سابقه دوستی ما با آنها به کیهان برمی‌گشت. آنها آمدند ولی در هر حال، اکثر مدیران من از کیهان نبودند. آنهایی هم که آمدند، نیروهای حرفه‌ای بودند و در چارچوب و قالبی که اینجا تعریف شده بود، کار کردند. من از همه آنها ممنون هستم.

مخالفان دولت وقت هم در ایرنا به کار گرفته شدند

یعنی نگاه سیاسی در حوزه انتصابات نداشتید؟

من به طور طبیعی نگاه سیاسی داشتم و وقتی اسم کیهان می‌آید، معلوم می‌شود آدمی که آنجا سرمقاله نویس بود، خبرنگار پارلمانی بود و حوزه‌های مهم خبری را پوشش می‌داد، دارای چه نگاهی است. اما دوره‌ای که در معاونت ارتباطات و اطلاع رسانی ریاست جمهوری بودم باعث شد نگاهم مقداری فراگیر شود. وقتی وارد اینجا شدم می‌دانستم خبرگزاری جمهوری اسلامی باید در موضع فراجناحی انجام وظیفه کند. بنابراین، آمادگی کامل داشتم که در این مسیر قرار بگیرم و خدا را شکر اسناد هم این موضوع را نشان می‌دهد.

تعداد زیادی از دوستان که با نگاه کاملا متفاوتی در ایرنا فعال بودند و حتی شاید عضو یا مرتبط با تشکل‌های سیاسی مخالف دولت وقت بودند در جاهایی از سازمان کاملا به ‌کار گرفته شدند و ارتباط خیلی خوب و صمیمانه‌ای هم با آنها داشتم. بسیاری از آنها هنوز در سازمان تشریف دارند و می‌توانند ارزیابی خودشان را درباره این ادعا مطرح کنند. ضمن اینکه خود آن دوستان هم به رغم تفاوت سلیقه‌ای که داشتند واقعا در چارچوبی که خبرگزاری در آن مقطع داشت، فعالیت کردند و نجابت به خرج دادند. من از همه آنها سپاسگزارم.

چند سال در کیهان فعالیت داشتید؟

در کیهان حدود ۱۲ سال. آنجا خبرنگار بودم و به‌رغم پیشنهادهایی که برای دبیر سرویس شدن یا سمت‌هایی از این دست داشتم، تا آخرین لحظه ترجیح ‌دادم خبرنگار باشم، چون کار میدانی را دوست داشتم.

در روزنامه کیهان بسیار آموختم/ با خط قرمزها کمی شوخی کردیم (بخش ۱)

چه تجربه‌هایی از کیهان آموختید؟

روزنامه کیهان بالاخره از رسانه‌های قدیمی کشور است که از قبل از انقلاب فعال بوده است. روزنامه‌های کیهان و اطلاعات در بحبوحه انقلاب اسلامی و سال‌های پس از آن، همواره در معادلات و مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اثرگذار بوده اند.

وقتی وارد آنجا شدم، ژنرال‌های رسانه‌ای و روزنامه نگاری‌ای حضور داشتند که خیلی از آنها را می‌شناسید و الآن در جاهای مختلف تدریس می‌کنند. آنها اگر کیهان هم نباشند در حرفه روزنامه نگاری، نامدار هستند. بطور طبیعی، در مجالست و مصاحبت با آن عزیزان، خیلی آموختم. هم از جهت تاریخی، پای صحبت‌های آنها نشستم و تاریخچه آن حرفه را شنیدم و هم در کار خبری، گزارش، تیتر و سایر فعالیت‌هایی که در این زمینه در حوزه روزنامه نگاری معمول است، از آنها بسیار آموخته‌ام.

ایرنا را رسانه مردم می‌دانستم

وقتی به خبرگزاری آمدید، ایرنا را خبرگزاری نظام می‌دانستید یا خبرگزاری دولت؟

نقل قولی در باره ایرنا که از رهبری وجود دارد و مرتب تکرار می‌شود، این است که خبرگزاری جمهوری اسلامی، باید نبض و دست بزن نظام باشد. این یک عبارت کلی بود که گفته می‌شد. اما اینکه نبض نظام باشد یعنی چه؟ دست بزن نظام باشد یعنی چه؟ ممکن است در مورد این، برداشت واحد و روشنی وجود نداشته باشد.

من وقتی وارد ایرنا شدم در همان جلسه معارفه و جلسه‌های بعدی، عرض کردم بهتر است بگوییم ایرنا رسانه مردم است، چون مردم هستند که نظام‌ساز هستند و باید به آنها خدمت کنیم. خود نظام هم باید در خدمت مردم و آرمان‌های مردم باشد. زیرا از قبل و در زمان انقلاب، مردم آن آرمان‌ها را سر دست گرفتند و گفتند ما این بایدها را می‌خواهیم و این نبایدها را نمی‌خواهیم. جمهوری اسلامی باید در خدمت پیگیری و تحقق این آرمان‌ها باشد.

بنابراین، وقتی گفتیم اینجا رسانه مردم است، کسی مخالفتی نکرد و شاید استقبال هم شد. به‌نظرم، خود جمهوری اسلامی هم باید بگوید من خدمتگزار مردم هستم، کما اینکه اوایل انقلاب خیلی گفته می‌شد ما نوکر مردم هستیم، ما آمده‌ایم برای مردم و در خدمت مردم باشیم. حالا ممکن است مقداری کمتر این حرف‌ها زده می‌شود ولی واقعیت همین است.

با خط قرمزها کمی شوخی کردیم

خط قرمزهای ایرنا در دوره شما چه بود و چطور آنها را مدیریت می‌کردید؟

خط قرمز ایرنا به‌طور طبیعی خط قرمزهای حاکم بر رسانه‌های کشور است که ما هم از آن مستثنی نبودیم؛ مثل حفظ منافع ملی و امنیت ملی. اما در ایرنا خط قرمزهای دیگری هم وجود داشت که چون ایرنا یک رسانه خیلی رسمی تلقی می‌شد، این خط قرمزها حرفه‌ای بود مثلا این که ایرنا به حاشیه‌ها نپردازد.

خبرنگاری که رویدادی را پوشش می‌دهد، به‌ طور طبیعی آن رویداد، حاشیه‌هایی هم دارد. حضور در آنجا نیز حاشیه‌هایی دارد. معمول بود که ایرنا نباید به آنها بپردازد و باید خیلی رسمی باشد وگرنه آن ابهت، اعتبار و شانیت او حفظ نمی‌شود. کمی که جلوتر رفتیم، انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در راه بود و فضای سیاسی اجتماعی کشور عوض شد. مناسبات رسانه‌ای هم عوض شد. این حرفه داشت پوست می‌انداخت. طرح مطالبات مردم هم از این جهت برای رسانه ها مهم بود که می‌خواستند خبر را با حواشی آن داشته باشند. ضمن این که گاهی همین حاشیه‌ها بودند که در کنار متن منتشره، پیام اصلی خبر را به مخاطب منتقل می‌کردند.

بنابراین شاید بتوان گفت ما در ایرنا سنت شکنی و ساختارشکنی کردیم و از جایی تصمیم گرفتیم با این چیزی که به لحاظ فنی و حرفه‌ای به‌ عنوان خط قرمز تعریف می‌شد، کمی شوخی کنیم. به همین دلیل از خبرنگاران خواستیم علاوه بر متن خبر اصلی، حاشیه‌ها را هم منتشر کنند. برای این کار، سامانه‌ای را در ایرنا تعریف کردیم که گمان می‌کنم اسم آن، «زمزمه‌ها» بود. در آنجا، حاشیه‌ها آورده می‌شد. این حاشیه‌ها به‌ معنی حاشیه پردازی‌های سیاسی و جناحی نبود بلکه همین اتفاق‌های جالب و خوبی است که می‌تواند مکمل خبر باشد و مخاطب را به فضای واقعی رویداد ببرد.

البته، خودمان در مدیریت ایرنا خط قرمزهایی برای خودمان داشتیم و آن خط قرمز این بود که نیروها اعم از خبرنگار و سایر کارکنان بتوانند به‌ لحاظ مالی کمی رشد کنند و این توجه را در حوزه اداری مالی داشتیم.

ایرنا در سال ۸۸

یکی از اتفاقات مهم دوره مدیریت شما در ایرنا، وقایع سال ۸۸ بود. به لحاظ محتوایی، چطور آن وقایع را پوشش دادید؟

سال ۸۸ یک اتفاق خاص برای ایرنا نبود؛ بلکه یک رویداد ویژه‌ در تاریخ تحولات و رویدادهای کشور بود و از جهاتی، جزو نوادر است. ما در ایرنا همچون سایر همکاران‌مان در رسانه ها با این موضوع که موضوعی کاملا سیاسی و امنیتی بود، تا آنجا که می‌شد حرفه‌ای برخورد کردیم.

یک ستاد انتخاباتی در ایرنا تشکیل شد و در این ستاد، چهره‌های مختلف سیاسی که در سازمان فعالیت داشتند، به عضویت درآمدند. این تعمدی بود که ما داشتیم تا بتوانیم یک خروجی حرفه‌ای و منصفانه داشته باشیم. حالا بگذریم از اینکه در آن رویداد و در آن دوره چه اتفاقاتی به‌ لحاظ حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای به ما تحمیل شد، هم به‌ لحاظ فیزیکی چون ساختمان ایرنا در منطقه‌ای بود که شاید بتوان گفت قلب تجمعات و تحرکات بود و هم از جهت سایر مسائل.

اما برخورد ایرنا با موضوع انتخابات ۸۸ و اتفاقاتی که بعد افتاد و اعتراضاتی که صورت گرفت، حرفه‌ای بود. مثلا نسبت به اینکه در انتخابات باید اخبار مربوط به نامزدهای مختلف به‌طور کامل و دقیق منتشر شود و هیچ نگاه سیاسی، جناحی و جریانی در آن دخالت داده نشود، خیلی مراقبت شد.

در ایرنا تلاش کردیم با این موضوع، منصفانه و کاملا حرفه‌ای برخورد شود که این اتفاق هم افتاد. حوادث بعد از انتخابات را هم که همه می‌دانید به چه نحوی بود، باز سعی کردیم به نحوی اطلاع رسانی کنیم که به سمت حل آنها و برقراری آرامش در جامعه برویم.

اما به هر حال، باید پذیرفت که آن فضا، فضای غبارآلودی بود چون معمولا اتفاقی که می‌افتد در حین برخورد با آن رویداد و تحلیل آن به برخی مفاهیم و واقعیات می‌رسید. اما، وقتی از آن دور می‌شوید و فاصله می‌گیرید، ابعاد تازه ای از رویداد که در آن زمان دیده نمی‌شد، دیده می‌شود که ممکن است حتی تحلیل‌های شما را عوض کند و تغییر دهد. به‌هرحال، در آن ایام و در دل آن حوادث، آنچه برای ما مقدور بود انجام دادیم و سعی کردیم با موضوع به صورت حرفه‌ای برخورد کنیم.

گفته می‌شود ایرنا در آن انتخابات، نتایج آرای آقای احمدی نژاد را زودتر از پایان شمارش آنها اعلام کرده بود. این موضوع چقدر صحت دارد؟

ماجرا این بود که گفتند و ادعا کردند که تقلب شده است و آن ادعا هم از سوی بسیاری از مخاطبان عام و کاربران پذیرفته شد. در نتیجه، این تصور به‌ وجود آمد که جمهوری اسلامی یا جریانی در کشور وجود دارد که تقلب می‌کند یا تقلب کرده و می‌خواهد آرای مردم را نادیده بگیرد. این باعث تنش در جامعه شد. یعنی آن ادعای ناروا و دروغ را که امروز همه می‌دانند درست نبود، در آن زمان می‌شد باور کرد و این وضعیت موجب شد امنیت کشور به آن صورت که همه حضور ذهن دارند، به خطر بیفتد.

اینکه ما تعمد داشتیم یا نظام تعمد داشت که آرا در زمان مناسب و بموقع اعلام شود، برای این بود که خدای نکرده به‌خاطر آن غبارهایی که برخاسته و ادعاهایی که شده بود، اصل ماجرا به محاق نرود و فراموش نشود. به همین دلیل، آن شبی که گفته می‌شود ایرنا آماری را منتشر کرد و عدد و رقم ارائه داد، شبی بود که آرا شمرده شده و آمار درآمده بود. دوستان ما در ایرنا در ارتباط مستقیم با وزارت کشور و شورای نگهبان، بلافاصله عدد و رقم‌ها را گرفتند و آن را منتشر کردند. اینها همان آماری بود که بعدا از سوی مراجع رسمی منتشر شد. اینکه می‌گویند شما زودتر و شب قبل از اعلام رسمی، نتایج انتخابات را دادید، یک کار حرفه‌ای بود اما ممکن است عده ای این ایراد را بگیرند که چرا این آمار قبل از انتشار رسمی آن از سوی وزارت کشور و شورای نگهبان منتشر شد. عرض کردم به‌خاطر آنکه شرایط ویژه بود.

پایان بخش اول.