شناسهٔ خبر: 71449043 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

واماندن در قیف وارونه

اطلاعات دقیقی از میزان مشروطی‌های تحصیلی دانشجویان در دست نیست، اما اظهارنظرهای مسئولان وزارت علوم نشان می‌دهد بخش قابل‌توجهی از ۳میلیون و ۲۴۹هزار و ۶۰۱ جمعیت دانشجویی با این پدیده و همچنین ماندگاری تحصیلی در تحصیلات تکمیلی مواجه‌اند.

صاحب‌خبر -

تب ورود به دانشگاه از یک سو و وجود این دو پدیده از سوی دیگر این پرسش را مطرح می‌کند که چه عواملی موجب کمرنگ شدن شوق تحصیل در دانشگاه و افت تحصیلی دانشجویان می‌شود؛ به‌گونه ای که گاه مدیران آموزشی تصمیم به اخراج آن‌ها از دانشگاه می‌گیرند.

با ادامه شرایط، شاهد افزایش مشروطی‌ها خواهیم بود

سرپرست گروه آموزش عالی مرکز پژوهش‌های مجلس در پاسخ به قدس ابتدا به مفهوم مشروطی در دانشگاه اشاره می‌کند و می‌گوید: براساس آیین‌نامه‌های آموزشی در دوره‌های مختلف کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا در صورتی که معدل دانشجو در هر نیمسال تحصیلی از نمره تعیین‌شده کمتر باشد، آن دانشجو در آن نیمسال مشروط خواهد شد و برای انتخاب واحد در نیمسال بعدی با محدودیت‌هایی در انتخاب واحد مواجه می‌شود.

دکتر حسین نصیری با بیان اینکه حداقل نمرات قابل قبول در هر درس در مقطع کاردانی و کارشناسی ۱۰ از ۲۰ و در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا به ترتیب ۱۲ و ۱۴ از ۲۰ است، می‌افزاید: ضمن اینکه معدل زیر ۱۲ در دوره‌های کاردانی و کارشناسی و همچنین معدل زیر ۱۴ برای کارشناسی ارشد و نیز معدل زیر ۱۶ در مقطع دکترا حکم مشروطی دارد که در این حالت دانشجو برای ترم بعد، حق انتخاب بیش از ۱۴ واحد را نخواهد داشت.

همچنین اگر میانگین‌ نمرات‌ دانشجو در دوره‌های‌ کارشناسی‌ و کارشناسی‌ ارشد پیوسته‌ در سه‌ نیمسال‌ متوالی‌ یا چهار نیمسال‌ متناوب‌ و در دوره‌های‌ کاردانی‌ و کارشناسی ‌ناپیوسته‌ در دو نیمسال‌ تحصیلی‌، اعم‌ از متوالی‌ یا متناوب‌، کمتر از ۱۲ باشد در هر مرحله‌ای‌ که‌ باشد از ادامه‌ تحصیل‌ محروم‌ می‌شود.

وی سقف مجاز مشروطی اعم از متوالی یا متناوب را، در دوره کارشناسی ارشد دو نیمسال عنوان می‌کند و می‌گوید: همچنین ملاک دانش‌آموختگی در دوره دکترای تخصصی؛ گذراندن تمام واحدهای دوره، داشتن میانگین کل حداقل ۱۶ و موفقیت در دفاع از رساله است.

نصیری با اشاره به اینکه عوامل مختلفی به‌ویژه کاهش انگیزه و تلاش برای کسب علم و دانش، عدم انتخاب رشته تحصیلی متناسب با توانمندی‌های دانشجو، شیوع همه‌گیری کرونا، کاهش گرایش افراد به تحصیل در رشته‌های علوم پایه یا رشته‌هایی که در بدنه وزارت علوم قرار دارند، مشکلات خانوادگی و مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه در افت تحصیلی دانشجویان طی سال‌های اخیر نقش داشته است، می‌افزاید: برای مثال در دهه‌های گذشته مسائل اقتصادی خانواده، کمتر بچه‌ها را برای تحصیل درگیر می‌کرد ولی الان مسائل اقتصادی به گونه‌ای همه را درگیر می‌کند به طوری که گاهی ناتوانی مالی پدر خانواده موجب می‌شود فرزند طی دوره تحصیل در دانشگاه مشغول کار شود که این موضوع روی کیفیت تحصیل وی تأثیر می‌گذارد. یا همین‌طور بین آینده شغلی و انگیزه تحصیلی ارتباط مستقیمی وجود دارد. زمانی اگر فردی وارد دانشگاه و مؤسسات آموزش عالی می‌شد چشم‌انداز روشنی از نظر اشتغال و تأمین معیشت خود و خانواده‌اش داشت اما حالا به جز در برخی رشته‌های خاص و پرطرفدار مانند پزشکی و مهندسی چنین شرایطی وجود ندارد.

وی درباره روند مشروطی‌ها و افت تحصیلی در دانشگاه‌های کشور در سال‌های آینده هم می‌گوید: کاهش یا افزایش افت تحصیلی در دانشگاه‌ها بستگی به مسائل و اتفاقاتی دارد که در کشور رخ می‌دهد، چون دانشگاه بازتولید جامعه است. یعنی آنچه در جامعه به لحاظ اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اتفاق می‌افتد در نهاد دانشگاه متبلور می‌شود. مثلاً اگر وضعیت کشور در حوزه اقتصادی و کسب‌وکارها بهبود یابد بدون شک این موضوع با توجه به اینکه روی امید و انگیزه دانشجویان تأثیرگذار است به کاهش افت تحصیلی می‌انجامد. اما با تداوم شرایط فعلی بی‌تردید در آینده شاهد تشدید افت تحصیلی در دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی خواهیم بود.

نبود حکمرانی یکپارچه، مشکل‌ساز شده است

رضا نقی‌زاده، مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی آموزش عالی وزارت علوم نیز در پاسخ به قدس درباره آخرین وضعیت دانشگاه‌ها از نظر مشروطی‌ها و افت تحصیلی می‌گوید: برای این منظور از دانشگاه‌ها خواسته‌ایم آخرین داده‌های آماری خود را درخصوص دانشجویان مشروطی و افت تحصیلی به وزارت علوم ارائه کنند تا آن‌ها را تحلیل و بررسی کنیم که ان‌شاءالله این اتفاق در اسفند خواهد افتاد و آخرین اطلاعات آماری در این خصوص در اختیار مردم قرار می‌گیرد.

وی می‌افزاید: اما به طور کلی اگر وضعیت مورد نظر طی سال‌های ۹۷ تا ۱۴۰۳ را بررسی کنیم درمی‌یابیم اتفاقاتی در این سال‌ها افتاده که بر کیفیت آموزشی تأثیر گذاشته است. یعنی در برخی سال‌ها منجر به تقویت کیفیت آموزشی و در برخی سال‌ها نیز موجب تضعیف آن شده است؛ برای مثال در نیمه دوم سال تحصیلی۱۳۹۸ و با شیوع همه‌گیری کرونا در کشور که آموزش‌ها به صورت مجازی یا غیرحضوری به دانشجویان ارائه شد، آن‌هم در شرایطی که امکانات این نوع آموزش چندان در ایران فراهم نبود، آمارها نشان از کاهش تعداد مشروطی‌ها دارد ولی در نیمسال دوم سال تحصیلی۱۴۰۱ و با حضوری شدن آزمون‌ها آمار مشروطی‌ها به دوره پیش از کرونا برگشته، یعنی تعداد مشروطی‌ها دوباره افزایش داشته و به میزان پیش از کرونا رسیده است. در واقع تفاوت محسوسی در آمار مشروطی دانشگاه‌ها وجود ندارد که این موضوع نشان می‌دهد کیفیت آزمون‌ها در دوره کرونا مشکل داشته است و به همین دلیل وزارت علوم از نیمه دوم سال تحصیلی۱۴۰۱ به‌شدت بر آموزش و برگزاری آزمون‌های دانشجویی به صورت حضوری تأکید دارد.

وی درخصوص کیفیت آموزشی دانشگاه‌ها، برقراری نظم و مقررات آموزشی را بسیار مهم می‌داند و می‌گوید: واقعیت این است که الان حکمرانی وزارت علوم در این حوزه تحت تأثیر دیگر نهادها قرار دارد که باید این مسئله در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح و این اجازه به وزارت علوم داده شود تا بتواند نظم و مقررات را چه از منظر و سطح دانشجویی و چه از منظر و سطح دانشگاهی بر آموزش عالی حاکم کند.

متأسفانه به دلیل نبود یک حکمرانی یکپارچه، ضوابط و مصوبات این وزارتخانه تحت تأثیر قرار می‌گیرد. بنابراین باید در شورای عالی انقلاب فرهنگی برای این مسئله تدبیر خاصی اندیشیده شود تا هم نظم و مقررات آموزشی به خوبی اجرا شود و هم اینکه شاهد کاهش سنوات آموزشی باشیم، چون در حال حاضر یکی از چالش‌هایی که در نظام تأمین مالی دانشگاه‌ها وجود دارد حجم بالای دانشجویان سنواتی است.

نقی‌زاده با اشاره به اینکه وزارت علوم در راستای نگاه تحولی به حوزه یادشده تدابیری اتخاذ کرده و مطالعاتی در زمینه نظام برگزاری دوره‌های آموزشی در کشور از منظر تعداد واحدهای تحصیلی، مدت سنوات و... داشته است، می‌افزاید: درواقع این وزارتخانه طی سه سال اخیر اقدام‌های زیادی در زمینه به‌روزرسانی برنامه‌های درسی و سرفصل‌های آموزشی انجام داده که نسبت به مدت مشابه ۱۶۰درصد رشد داشته است .

وی در پاسخ به اینکه در مقررات یکپارچه آموزشی برای دانشجویانی که ۴-۳ ترم مشروط می‌شوند چه پیش‌بینی شده است؟ می‌گوید: هدف مقررات آموزشی دو چیز است؛ نخست اینکه دانشجو دانشگاه را جدی بگیرد یعنی درس خواندن در دانشگاه یک موضوع جدی باشد و هدف دوم ایجاد تفاوت میان دانشجویانی است که درس می‌خوانند و در همان نیمسال نخست واحد درسی را پاس می‌کنند با دانشجویانی که این ویژگی را ندارند و مشروط می‌شوند. بنابراین برای اینکه به این نقطه و یکپارچگی در مقررات آموزشی برسیم نیازمند گفت‌وگوی جدی و ارائه طرح ویژه از سوی وزارت علوم به شورای عالی انقلاب فرهنگی هستیم، چون مصوبات شورا به نوعی قانون محسوب می‌شود و اجرای آن‌ها اهمیت دارد.

وی در همین زمینه می‌افزاید: درواقع ما به صرف مقررات آموزشی لزوماً به کیفیت آموزشی دست پیدا نمی‌کنیم. برای این منظور باید تحت نظام تأمین مالی، نظام سنجش و پذیرش، تحول اساسی ایجاد کنیم، چون وقتی اجازه داده شود دانشجوی مهندسی با نمرات پایین دروس ریاضی و فیزیک وارد دانشگاه شود، هرچه تلاش کنیم باز در طول آموزش در دانشگاه نمی‌توانیم به کیفیت آموزشی خوبی برسیم. بنابراین باید در نظام سنجش و پذیرش دانشجو تغییراتی ایجاد کنیم که جدا کردن سنجش از پذیرش دانشجو به عنوان یکی از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در همین راستاست.

وی درخصوص دلایل مشروط شدن دانشجویان، حتی آن‌هایی که در دانشگاه‌های برتر تحصیل می‌کنند، می‌گوید: این موضوع دلایل مختلفی دارد، اما اگر از زوایه آموزشی به موضوع نگاه کنیم دلیل این مسئله به دو یا سه عامل برمی‌گردد؛ نخست اینکه گاه موضوع آموزش در دانشگاه جدی گرفته نمی‌شود، این درحالی است که باید آموزش جدی گرفته شود؛ از حضور دانشجو در کلاس و نقش‌آفرینی استاد در حوزه آموزشی تا برگزاری آزمون‌های باکیفیت و تفاوت قائل شدن میان دانشجویانی که درس می‌خوانند و آن‌هایی که نمی‌خوانند.

عامل دوم به سنجش و پذیرش دانشجو برمی‌گردد. کیفیت آموزشی تابعی از کیفیت پذیرش دانشجو است؛ وقتی دانشجو حداقل‌های توانایی و کیفیت را در ریاضیات ندارد اما در رشته مهندسی قبول می‌شود دانشگاه هر طور هم برنامه‌ریزی کند و در فرایند آموزشی تلاش نماید نتیجه چندانی نخواهد گرفت. بنابراین برای رفع این مشکل باید در نظام سنجش و پذیریش تدبیری بیندیشیم.

عامل سوم که در سطح بالاتری مطرح است مربوط به آمایش آموزش عالی می‌شود. واقعاً برخی مؤسسات آموزش عالی و یا واحدهای وابسته به آن‌ها دارای کیفیت لازم نیستند بنابراین در چنین شرایطی موضوع آموزش نیز آسیب می‌بیند. برای رفع این مشکل باید تدبیر ویژه‌ای داشت چون پدیده مشروطی، افت تحصیلی و ماندگاری تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی در مجموع حجم کاری و مالی دانشگاه‌ها را به‌شدت افزایش می‌دهد و بهره‌وری دانشگاه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.