شفقنا- رئیس پژوهشکده زن و خانواده گفت: در سریال «پایتخت» به جز بازیگر نقش مادر فیلم، هیچکسی تصمیمات درست نمیگیرد و تصویری از پدر به عنوان انسان مسخره و بیمنطق ارائه شده است و در سریال «پدرسالار» نیز نقش پدر مخدوش شده است.
به گزارش شفقنا از بلاغ، حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایینژاد در اولین جلسه از سلسله نشست های طلیعه رمضان 1446(ه.ق) که به همت معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، صبح امروز سه شنبه 30 بهمن ماه در سالن همایش های غدیر برگزار شد در خصوص موضوع «جنگ غرب علیه خانواده»، مطالبی را بیان کرد.
وی در ابتدای سخنان خود با استناد به آیه 112 سوره انعام «وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا ۚ وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ ۖ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ»، به تقابل جبهه حق و باطل از زمان ظهور انبیا اشاره و بیان داشت: سنت الهی همواره اینگونه بوده که جریان تقابل میان عقلانیت توحیدی و عقلانیت “نفس بنیاد” ادامه داشته باشد و این نزاع از زمان ابلیس تاکنون تداوم داشته است.
وی افزود: در هر عصر، این تقابل به جلوههای جدیدی میانجامد. در دوران کنونی، جبهه مقابل عقلانیت توحیدی با مفاهیمی چون نئولیبرالیسم و فردگرایی شناخته میشود. شیاطین انس و جن در تلاشند تا ادبیات و منطق خود را به جامعه القا کنند.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده در ادامه به تأثیر مدرنیته بر ارزشهای خانوادگی اشاره کرد و گفت: مدرنیته از فاصله گرفتن از خانه و خانواده آغاز میشود. ارزشهای مدرن با ارزشهای خانوادگی سازگار نیستند و نظام سرمایهداری بر سود و سرمایه تمرکز دارد و ارزشهای خانواده را تضعیف میکند. در جامعه ما با ظهور انقلاب، ارزشهای خانوادگی دوباره مورد توجه قرار گرفتهاند و باید به حفاظت از این ارزشها پرداخته شود.
وی تصریح کرد: منطق نظام سرمایهداری بر پایه رقابت استوار است، در حالی که منطق خانواده بر تعاون و همیاری بنا شده است. در خانواده، ارزشها بر اساس همیاری و تعاون شکل میگیرد و این فرهنگ تعاون باید در جامعه تقویت شود.
وی بیان داشت: خانواده سالم و طبیعی مفاهیمی را توسعه میدهد که با مفاهیم دینی ما بسیار سازگار است. جامعه اسلامی بر پایه مفاهیم امت و امامت شکل میگیرد و رابطه امت و امام، رابطهای طولی است که با واژه “پدری” توضیح داده میشود. این رابطه شامل تدبیر، اقتدار، دلسوزی و رحمت است و در خانواده سالم نیز هدایت، نظارت و حمایت ترکیبی از این ویژگیها است.
وی تأکید کرد: خانواده، مکانی برای تمرین روابط برادری و خواهری است و این روابط در جامعه بزرگتر بسط مییابند. رابطه برادری دینی متضمن تعاون، دوستی، مودت و پشتیبانی است.
زیبایینژاد به تخریب ساختار خانواده در دوران مدرن اشاره کرد و گفت: ساختار خانواده سنتی بر پایه رابطه طولی و عمودی استوار بود که در آن، پدر نقش اصلی را در انتقال ارزشها به نسل بعدی ایفا میکرد. نقش مادر در خانواده انتقال عاطفه بلا شرط است، در حالی که پدر به این عاطفه انتظار و قواعد عدالت محور میبخشد. این تغییرات و تخریب ساختار خانواده تأثیرات منفی بر کارکرد خانواده داشته و باید به تقویت نقش خانواده و ارزشهای دینی در جامعه پرداخته شود.
وی در ادامه سخنان خود به پژوهشهایی که در خارج از کشور انجام شده است، اشاره کرد و اظهار داشت: در یکی از این پژوهشها، نوجوانان مجرم بین ۱۵ تا ۱۸ سال به دو دسته مجرمین عادی و مجرمین خطرناک تقسیمبندی شدند. نتایج نشان داده است که فقدان پدر در مقطع ۱۲ تا ۱۵ سالگی، سه برابر بیش از فقدان مادر در بزهکاریهای خطرناک نوجوانان تاثیرگذار است.
وی افزود: حضور پدر در خانواده امکان خویشتنداری فرزندان را بیشتر میکند. فرزند پسر با حضور پدر خوب، شخصیت خود را بر اساس شخصیت پدر بازسازی میکند و دختر نیز احساس نیازش به مرد را تا حدود زیادی از ناحیه پدر تأمین می کند. در تقابل با پدر، احساس زن بودن در دختر تقویت میشود و زنانگی به درستی شکل میگیرد.
وی در بخش دیگر مطالب خود به تغییرات اجتماعی اشاره کرد و گفت: از زمان مشروطه به بعد، واژه مادری در ادبیات اهمیت بیشتری پیدا کرده است. پیش از مشروطه، تدبیر منزل و مدیریت خانواده به پدر اختصاص داشت، اما در زمان مشروطه این نقش به سمت مادر چرخیده است. تغییرات در نقشهای پدر و مادر، مرجعیت پدر در خانواده را خدشهدار کرده و نگاه فرزندان به بیرون از خانواده متوجه شده است. این تغییرات باعث شده تا مرجعیتهای جدید مانند رسانهها و نظام تربیتی مدرن جای پدر را بگیرند و تصویر پدر در خانواده مخدوش شود.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده به پژوهشی که توسط یکی از خانمهای متخصص رسانه در آمریکا انجام شده است اشاره کرد و گفت: این پژوهش که در نشریه ترجمان علوم انسانی منتشر شده، به بررسی سریالهای طنز در دهههای ۱۹۸۰، ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ پرداخته است و تصویری که این سریالها از مرد و پدر ارائه میکنند را مورد مطالعه قرار داده است.
وی ادامه داد: نتایج این پژوهش نشان داده است که در دهه ۱۹۸۰ حدود ۱۶٪ از سریالهای طنز تصویری مخدوش از پدر و مرد ارائه کردهاند، در حالی که این درصد در دهه ۱۹۹۰ به بیش از ۳۰٪ و در دهه ۲۰۰۰ به ۵۰٪ افزایش یافته است. این مسئله اتفاقی نیست و در کشور خودمان نیز از سال ۱۳۷۰ با سریال پدرسالار شروع به مخدوش کردن تصویر پدر کردهایم.
وی افزود: در سریال پدرسالار، پدری که هدایتگر، نظارتگر و حمایتگر بود، تصویرش مخدوش شد و به جای آن تصویری از پدر به عنوان تنها حمایتگر ارائه شد. همینطور در سریال پایتخت نیز این اتفاق رخ داد و در این سریال به جز بازیگر نقش مادر فیلم، هیچکسی تصمیمات درست نمیگیرد و تصویری از پدر به عنوان انسان مسخره و بیمنطق ارائه شده است.
وی بر ضرورت هماهنگی و همکاری بین پدر و مادر در خانواده تأکید کرد و بیان داشت: نقش پدر در خانواده باید حفظ شود و خانواده با راهبری پدر پیش برود. خانوادهای که تکثر راهبری در آن اتفاق افتاده باشد، رو به اضمحلال میرود و شکاف نسلی در آن ایجاد میشود.
زیبایینژاد در ادامه سخنان خود به ظهور الگوی سومی از ساختار خانواده اشاره کرد و گفت: این الگو بسیار خطرناک است و توسط جامعه نخبگی مانند روانشناسان، فیلسوفان تربیت و جامعهشناسان معرفی میشود. این الگو که به آن خانواده مدنی یا خانواده دموکراتیک میگویند، ارزشهای والدین را به نسل بعد منتقل نمیکند و به کودکان اجازه میدهد ارزشهای خودشان را انتخاب و خلق کنند.
وی تأکید کرد: پیشفرض این الگو، عدم وجود ارزشهای ثابت و واقعی است و ارزشها همگی ساخته و پرداخته انسانها هستند. این در حالی است که والدین باید ارزشهای خود را به فرزندان منتقل کنند و اجازه ندهند اقتدار پدرانه در خانواده شکسته شود.
رئیس پژوهشکده زن و خانواده بیان داشت: دنیا عرصه جنگ عقلانیتها است و عقلانیت توحیدی در مقابل عقلانیت فردگرا قرار دارد. باید از ادبیات مفهومی خودمان استفاده کنیم و وارد ادبیات دشمنان نشویم.
وی اظهار داشت: الگوهای تربیتی خانواده باید به دور از فردگرایی و شادکامی فردی باشند و در ادبیات دینی ما به مفاهیمی همچون رنج سازنده اهمیت داده میشود.
وی در ادامه سخنان خود به اهمیت تجربه سختیها برای رشد و تربیت فرزندان در خانواده اشاره کرد و اظهار داشت: خانوادهها نباید تمامی خواستههای فرزندان را بدون هیچ محدودیتی برآورده کنند. کودکان باید حدی از سختیها و محرومیتها را تجربه کنند تا بتوانند مهارتهایی همچون خویشتنداری و شکیبایی را در خود تقویت کنند.
وی به مسئله کاهش رشد جمعیت از سال ۶۳ اشاره کرد و بیان داشت: اشتباهاتی در تحلیل افزایش جمعیت صورت گرفته است. در برنامه اول توسعه از سال ۶۹ به بعد، تصمیم بر این شد که زنان به اشتغال و مشارکت اجتماعی دعوت شوند تا نرخ زادآوری کاهش یابد. بحران جمعیت تنها به مسائل سیاسی و اقتصادی محدود نمیشود و باید به جنبههای تربیتی و خانوادگی نیز توجه کرد.
وی بیان داشت: خانوادههای پرجمعیت به دلیل محدودیتهای امکانات، فرهنگ قناعت و همیاری را تقویت میکنند و از فردگرایی جلوگیری میکنند. انسجام خانوادگی و ایمان در خانواده نقش مهمی در انتقال ایمان به نسل بعد دارد.
زیبایینژاد در پایان اظهار داشت: اجتماعات ایمانی باید برای کودکان و نوجوانان شکل بگیرد تا آنان بتوانند در محیطی سالم و ایمانی رشد کرده و اعتماد به نفس کسب کنند. الگوهای تبلیغی نیز باید به سمت ایجاد محیط ثابت و هویتبخش حرکت کنند تا ارتباط مستمر و پایدار با جامعه داشته باشند.