سمیرا اکبری نویسنده کتاب «آخرین فرصت» در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایسکانیوز در خصوص نحوه آشنایی با شهید علی کسایی و تصمیمش برای نوشتن این کتاب گفت: من در شهرم شیراز عضو یک موسسه به نام موسسه نشر فرهنگ شهادت هستم که این موسسه مردم نهاد سالهاست در این زمینه فعالیت دارد و یکی از کارهایی که انجام میدادند و همچنان هم انجام می دهند دیدار با خانوادههای شهدا، رزمندگان و جانبازان و همچنین جمع آوری و ثبت خاطرات این عزیزان است.
وی ادامه داد: با یکی از جانبازان عزیز شیراز به نام آقای سیدرضا متولی که مصاحبه میگرفتیم، ایشان یک شهیدی را به موسسه معرفی کردند به نام شهید علی کسایی و با همان توضیحات مختصر اولیه که دادند ما فهمیدیم با یک شهید گمنام در عین حال شاخص روبرو هستیم. آقای متولی خودشان از شاگردان کلاس نهج البلاغه شهید کسایی بودند. شهید را برای ما اینطوری معرفی کردند که یک شهید غدیری یعنی شهیدی که متولد عید غدیر است در عید غدیر ازدواج کردند و در عید غدیر همه به شهادت رسیدند که مدرس و حافظ موضوعی نهج البلاغه بودند.
اکبری با بیان اینکه مصاحبههای اولیه از دوستان و همکاران شهید در ارتش و خانواده شهید انجام شد تصریح کرد: وقتی که کار شکرخدا به بنده سپرده شد و من قوت بخش خاطرات خانوادگی شهید را که دیدم تصمیم گرفتم که تکیه اصلی روایت بر دوش همسر شهید باشد. البته از روایتهای دیگر عزیزان هم که با شهید مرتبط بودند در کار استفاده شده اما محور اصلی خاطرات همسر شهید است.
وی خاطرنشان کرد: شاید دهههای اول بعد از جنگ به موضوعات نظامی، به سرداران شهید، به فرماندهان و به بعد نظامی بیشتر پرداخته شد و یک خلا به قسمت خانوادگی، شخصی و نزدیکان شهید احساس میشده که الحمدالله در سالهای اخیر این قسمت بیشتر تقویت شده است.
نویسنده کتاب «آخرین فرصت» با اشاره به اینکه من خود شهید را یک شهید خاصی دیدم بیان کرد: شهیدی که انقدر تسلط بالایی به نهج البلاغه داشته و بعداً که بیشتر با شهید کسایی آشنا شدم ابعاد دیگری از شخصیت ایشان برایم بارز شد. اینکه هم خود شهید با ویژگیهایی که داشتند کمتر بیان شده بود و هم همسر شهید. در مورد همسر شهید میتوانیم بگوییم با یک بانوی کنشگر روبرو هستیم، با یک بانوی شجاع و نه صرفا یک بانوی رنج دیده که در کتاب ها دیگری این مساله جدیتر به تصویر کشیده شده است که به نظرم این موارد جزو ویژگی هایی است که قابل پرداخت بود و حتما از سمت مخاطب هم بیشتر استقبال صورت میگیرد.
وی اظهار کرد: همسر شهید در بازگو کردن خاطرات کاملا همراه بودند. البته در ابتدای مسیر چالشهایی داشتیم اما ارتباط من با خانم قافلانکوهی تبدیل شد به یک ارتباط چند ساله و این کتاب از یک ارتباط چند ساله بیرون آمد و به نظرم این سالها ارزش اینکه آن ارتباط ما صمیمیت و قوت پیدا کند را داشت. وقتی که ارتباط من و خانم قافلانکوهی صمیمی شد، دیگر یک ارتباط رسمی نبود و ایشان خیلی راحتتر با من صحبت میکردند. البته شاید یک جاهایی هم میگفتند که مثلاً این مورد را برای خودت میگویم جایی از کتاب ذکر نشود یا حتی وقتی که نمونه اولیه کار را دادم که بخوانند یک جاهایی را برایشان سوال بود که آیا لازم است این گفته شود؟ ولی من سعی کردم که توجیهشان کنم و شکرخدا ایشان هم پذیرا بودند و منطقی با این موضوع برخورد کردند.
اکبری با بیان اینکه یکی از کارهای دیگری که انجام دادم و بهم کمک کرد این است که نمونه هایی از کتاب های همسران شهدا را به ایشان دادم که مطالعه کنند گفت: به خانم قافلانکوهی گفتم که فکر نکنید شما اولین نفری هستید. لزوم گفتن خاطرات آن چیزی است که جوان امروز ما برای ارتباط گیری به آن نیاز دارد. باهم صحبتهایی کردیم که شکر خدا ایشان هم پذیرفت.
وی در خصوص تقریظ رهبر معظم انقلاب نسبت به کتاب «آخرین فرصت» تصریح کرد: وقتی که چاپ اول کتاب انجام شد، کتاب را تقدیم همسر شهید کردم. خانم قافلانکوهی سر مزار شهید در گلزار شهدا به من گفتند امیدوارم این کتاب برسد به دست حضرت آقا و ایشان از علی من بخوانند و واقعا این رویای مشترک ما بود، رویایی که من دلم برایش میسوخت و فکر نمیکردم حقیقی شود اما خب این اتفاق افتاد و خبرش را هم که به من دادند خیلی هیجانآور بود.
نویسنده کتاب «آخرین فرصت» افزود: با شنیدن خبر تقریظ رهبری بر این کتاب یک احساس شیرین عزتمندانهای را تجربه کردم که واقعا تا حالا نچشیده بودم. واقعا به نظرم آن شخصیت والای خود شهید برای حضرت آقا جلب توجه کرد.
وی اظهار کرد: یک موضوع معنوی هم که خیلی برایم پررنگ است اینکه شهید کسایی دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد بودند و آنجا ادبیات عرب میخواندند و همزمان در حوزه علمیه مشهد هم مشغول تحصیل بودند؛ در دوران دانشجویی ایشان خطاب به مادر خود نامههای زیبایی که یکی از این نامهها آخر کتاب هم چاپ شده مینویسند: «مادرم، علی تو در زیر سایه امام هشتم در سلامتی و خوشی به سر میبرد. دعایی کن که به برکت امام هشتم علی تو آدم شود و بتواند آدم تربیت کند.» که دغدغه این شهید از همان اوج جوانی و دوران دانشجویی در بحث تربیت اثرگذار بوده و با محوریت کلام مولا امیرالمومنین (ع) این تربیت را پیش میبردند.
اکبری در پایان اظهار کرد: من این اتفاقی که برای کتاب افتاده و در کشور مطرح شده را ادامه استجابت دعای مادر شهید در حق فرزندش میدانم.
انتهای پیام/