به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «مدرنیتهی عربی» با عنوان فرعی مفهوم غرب از دیدگاه محمد آرکون، هشام جعیط و بسام طیبی تالیف محمد کامکاری از سوی نشر نگاه معاصر منتشر شد.
کتاب پیش رو، در چهار فصل سامان یافته است: در فصل اول به کلیات پدیدارشناسی و زندگی ادموند هوسرل میپردازد و در فصلهای بعدی به اندیشههای محمد آرکون (مصر)، هشام جعیط (تونس) و بسام طیبی (سوریه) پرداخته میشود. هر کدام از این چهار فصل به زندگینامه این متفکران اختصاص داده شده است و از یک سو به مواجهه آنان با پدیده غرب و از سوی دیگر به وجه استعماری تمدن غرب پرداخته میشود و از این رهگذر تاثیر این دو وضعیت بر نگرش روشنفکران عرب بررسی میشود و آنگاه راه حل آنان برای تحقق مقابله با پدیده غرب بیان میشود.
در پیشگفتار این کتاب میخوانیم: مدرنیته رخدادی است که در طول چند قرن اخیر در دنیای غرب، یعنی اروپایی غربی و آمریکایی شمالی و از خلال تحولاتی مانند: رنسانس، پروتستانیسم، عصر روشنگری، انقلاب صنعتی و… به وقوع پیوست. این نوع تحول با ایجاد برشی ماندگار و تاریخی توانست تاریخ غرب را به تاریخ مدرن و ماقبل مدرن تقسیم کند. تحولات فکری و اندیشههای سیاسی، اجتماعی و دینی اخیر بخصوص اواخر قرن هجدهم و شروع قرن نوزدهم در منطقه خاورمیانه و کشورهای عربی مباحث پیرامون آن از محورهای مهم تحقیق در حوزه علوم سیاسی و اندیشههای سیاسی محسوب میشود. محققان فراوان با رهیافتهای گوناگون و متفاوت و بعضاً متعارض، به این مقوله پرداختهاند. لذا چند سالی است که اندیشه سیاسی جهان عرب و مسئله حقوق زنان در جهان اسلام برای نویسنده کتاب یک موضوع بسیار جذاب و با اهمیت تلقی میشود که میتواند ذهن نویسندگان و پژوهشگران اسلامی را مجذوب خود کنند و دارای مسائلی مهم و کشف ناشدنی است.
زمانی شما به بررسی منابع اندیشمندان عرب معاصر میپردازید که از گفتمان انتقادی پیروی میکنند، اولین نکتهای که متوجه آن میشوید این است که از یک دوگانگی ذهنی برخوردار هستند، یعنی اینکه افرادی مانند: محمد آرکون؛ عبدالله عروی، حسن حنفی، علی اوملیل، هشام شرابی و…، با سپری کردن تحصیلات خود در غرب، آموختن روشهای غربی و زندگی در کشور استعمارزده باعث این دوگانگی شدهاند زیرا آنها به مسائل بر اساس تجربه زیستی خود از دریچه جهان بینی غربی به موضوعات نگاه میکنند. نکته دوم اینکه میتوان به مسئله اشغال کشور فلسطین توسط رژیم اسرائیل بپردازیم که همواره میتوان این موضوع را یکی از مهمترین موارد تاثیر گذار در جهان بینی اندیشمندان عربی دانست که به عنوان یک مشکل غربی در پوشش دموکراسی و حق خود مختاری درآثار خود پرداختهاند، لذا اندیشه سیاسی عرب در دوره معاصر منعکسکننده مسائل و مشکلاتی است که اعراب و مسلمانان نسلهای گذشته هنوز با همان مسائل و مشکلات مواجهه هستند، بنابراین طرح این مسائل و مشکلات و ارائه ایدهها و راه حلهایی برای شرایط کنونی میتوانند راهگشا باشد.
با حملة ناپلئون بناپارت به مصر نخستین رویارویی مستقیم و گسترده جهان عرب و غرب صورت گرفت، همراه با ناپلئون و بیش از صد محدث و جغرافیدان فرانسوی وارد مصر شدند. این گروه وظیفه داشتهاند اصول انقلاب فرانسه یعنی آزادی و برابری را به جهان عرب صادر کنند. پس با استقرار ناپلئون در مصر چهره جدیدی از غرب برای اعراب نمایان شد، از این پس به غرب به عنوان نماد الگوی پیشرفت و تمدن نگریسته میشد اما کم کم رویه تهاجمی و استعماری غرب به جوامع اسلامی شروع شد و سرانجام با شکلگیری جریان بنیادگرایی اسلامی، غرب را به عنوان دارالکفر معرفی کردند. از آنجا که مسلمانان توانایی تعامل مثبت با غرب را نداشتند به ناچار به شکل دو واکنش دوقطبی مثبت و منفی در قبال این پدیده رفتار کردند. برخی به تقلید از غرب و برخی به تقابل کامل روی آوردند به باور این پژوهش رویارویی سنت میراث در مقابل ارزشهای سکولاری بشری قرار گرفت. بنابراین در طی قرون اخیر کشورهای اسلامی با چالشهای جدی از سوی غرب و مدرنیته رو به رو شدهاند و باعث اضطراب فکری و عملی ناشی از مواجهه با پدیده مدرنیته این جوامع شدند.
این کتاب بر بخشی از روشنفکران اسلامپژوه متجدد مسلمان متمرکز شده است:
محمد آرکون اندیشمند الجزایری است که برخلاف سایر متفکران عرب، پروژهشها و مباحث خویش را بسیار جسورانه بیان کرده است. وی به دلیل زندگی در فرانسه، از فشارها و تکفیرها به دور بوده و توانسته مباحث خود را به طور جدی دنبال کند. وی از رویکرد گفتمان انتقادی در جهان عرب پیروی میکند و نسبت به دستاوردهای تمدن غرب نگاه منفی و مثبت دارد و با بهرهگیری از روشهای غربی به نقد متون دینی و اسلامی میپردازد. او خواهان نقد عقل اسلامی در متون دینی و اسلامی است.
هشام جعیط ؛(۱۹۳۵، تونس)، یکی از بزرگترین و مشهورترین نویسندگان معاصر جامعه عرب قلمداد میشود که با آثار خود نقش اساسی در بیداری و روشنگری جامعه عرب ایفا کرده است، وی از رهیافت تاریخی- انتقادی و مارکسیستی در نوشتههای خود بهره میبرد. جعیط از طریق گفتمان انتقادی و روش تاریخی همزمان به نقد فرهنگ غرب و فرهنگ عربی- اسلامی میپردازد و خواهان ساخت گونهای وحدت عربی است. به نظر میرسد جعیط بیش از هر چیزی مسئله فرهنگ دموکراتیک برایش مهم است و چهارچوب آن را در جهان عرب ترسیم میکند.
یکی دیگر از این اندیشمندان بسام طیبی میباشد که از طریق گفتمان انتقادی -اسلامی همزمان به نقد فرهنگ غرب و هویت عربی- اسلامی میپردازد و خواهان بازسازی اسلام اروپایی است. به نظر میرسد وی بیش از هر چیزی مسئله فرهنگ دموکراتیک برایش مهم است. طرح فکری طیبی شامل: تاکید بر حقوق بشر، سکولاریسم، اسلام اروپایی و عدم تساهل میشود.
کتاب «مدرنیتهی عربی» با عنوان فرعی مفهوم غرب از دیدگاه محمد آرکون، هشام جعیط و بسام طیبی تالیف محمد کامکاری با شمارگان ۵۵۰ و بهای ۱۳۷ هزار تومان از سوی نشر نگاه معاصر منتشر شد.
∎