منجی موعود در ادیان و کتب الهی فردی است که اسامی مختلفی دارد و آمدنش به مردم بشارت داده شده تا در سختترین شرایط از راه رسیده و آنها را از ظلم شقیان نجات دهد. در دین اسلام او حضرت مهدی(عج) نام دارد که در نیمه شعبان یعنی مصادف با امروز پا به دنیا گذاشته است و زندگی جاوید دارد تا اینکه زمان فرمان خدا برای ظهور فرا برسد و برای رهایی جهان از ستم و استبداد قیام کند.
این موضوع که ماهیتی فرابشری، جذاب و در عین حال علمی و دینی دارد همواره مورد نظر هنرمندان مختلف بوده است؛ اما در سینما به صورت مختلف مورد توجه قرار گرفته است و با دیدگاههای مختلف به تصویر کشیده شده است. اغلب این آثار آن حضرت را با توجه به دین سازنده آن مصادره به مطلوب کردهاند و بیشتر آنها یهودیانی هستند که منجی را با اسامی عبری چون هادراخ نام بردهاند تا نجاتبخش بشریت پیش از آخر زمان را یک یهودی نشان دهند.
متأسفانه غربیها در این زمینه به شدت فعال بودهاند و علاوه بر اینکه موعود را مصادره به مطلوب کردهاند در تحریف فلسفه ظهور به روایت اسلامی بسیار کوشیدهاند درحالیکه ما به صورت مستقیم فقط سه فیلم سینمایی «شاهزاده روم»، «اینجا چراغی روشن است» و «قدمگاه» را در این زمینه تولید کردهایم. از طرفی سریالی ویژه در این خصوص نداشتهایم و البته در آثاری چون بشارت منجی و ملک سلیمان به صورت غیرمستقیم و گذرا به این موضوع اشاره شده است.
در این مجال و به صورت مختصر در نظر داریم که در ایکنا در هر قسمت به بررسی یکی از این آثار بپردازیم. در بخش اول به فیلم اینجا چراغی روشن است پرداختیم و در این قسمت شاهزاده روم را بررسی کردهایم.
شاهزاده روم انیمیشنی سینمایی است که نقطه عطفی از دو منظر در تاریخ سینمای ایران به شمار میرود. نخست اینکه اولین انیمیشن بلند سینمایی با ساختاری به نسبت مقبول و جذاب است و دیگر آنکه نخستین فیلم سینمایی درباره حضرت مهدی (عج) و زندگی ایشان است که البته بیشتر به وقایع قبل از تولد و زیست پدر و مادر آن حضرت میپردازد و ازاینرو نام فیلم اشاره مستقیم به حضرت نرجس خاتون (س) دارد که با توجه به وجود مبارک اما پنهان حضرت در دنیای امروز و فقدان هر نوع اطلاعاتی از ایشان پس از غیبت، روش هوشمندانهای در پرداخت غیر مستقیم به ایشان است.
این فیلم داستان دلدادگی شاهزادهای پاکدامن و مسیحی به نام «ملیکا» را روایت میکند که از تبار پدر از نوادگان «یشوعا» وصی حضرت عیسی (ع) و از تبار مادر نواده «قیصر کبیر روم» است. سرنوشت این بانو بهگونهای رقم میخورد که وی به بلاد اسلامی عزیمت کرده و به همسری امام حسن عسکری (ع) درمیآید و فیلم با تولد نوزاد آنها که همان مهدی موعود(عج) است پایان مییابد.
فیلم جذابیت بصری و ساختاری مناسبی در زمان تولید خود داشته و ازاینرو فرم در اختیار محتوا قرار میگیرد تا پیام فیلم را برساند و تا حدی موفق است چراکه بخشی از فلسفه غیبت آن حضرت مربوط به مصون ماندن ایشان از گزند تا زمان ظهور است و منشا این موضوع زمانه خفقانآوری است که پدر و مادر ایشان در آن زندگی میکردند. نمایش این شرایط سیاسی و حصر نظامی و فشار شدید بر شیعیان بخشی از فلسفه غیبت را برای بیننده به ویژه کودکان و نوجوانان مشخص کرده و در ذهن آنها نهادینه میشود. بااینحال استفاده خاصی از ابزارهای انیمیشنی برای ایجاد تصاویر خاص این قالب نشده درحالیکه نمایش هر موضوعی در انیمیشن به دلیل ساختار تخیلمند آن امکانپذیر است و این تکنیک سینمایی از بدو تولد سینما توسط ژرژ ملییس و دقیقا 120 سال پیش بینندگان زیادی را به سینماها کشاند.
این کارگردان و نابغه سینما در «سفر به ماه» که اقتباسی آزاد و طنازانه از کتاب ژول ورن بود ماه را با صورتی انسانی به تصویر میکشد که موشک پرتاب شده در چشم او فرو میرود یا ساکنانی در ماه را به تصویر میکشد که حاصل تخیل صرف او هستند. در فیلم چه کسی برای راجر ربیت پاپوش دوخت نیز ما شخصیتهای کارتونی و تخیلی والت دیسنی را در کنار انسانهای واقعی داریم که در ماجرایی جذاب و پر از تعلیق داستان را پیش میبرند یا در هرج و مرج فضایی با همین تکنیک و البته با حضور قهرمان بسکتبال آن زمان فیلمی دیدنی و آموزشی برای کودکان و نوجوانان داریم.
در اینجا شاید این نکته به ذهن متبادر شود که در داستانی تاریخی و مذهبی نمیشود تخیل را به کاربرد چراکه ممکن است باعث انحراف معنا یا وقایع شود اما منظور از استفاده از تخیلی نه ارائه داستان خیالی که استفاده ابزاری از تخیل برای ایجاد وقایع موجود و موثق بدون انحراف از معنا، تاریخ و پیام مورد نظر است.
برای مثال در داستانهای قرآنی نظیر زندگی حضرت موسی(ع) نمایش شکافتن رود نیل یا اژدها شدن عصا و در زندگی حضرت رسول (ع) نمایش معجزه شقالقمر به مدد انیمیشن یا جلوههای ویژه جدید وی اف ایکس و ویرچوال به راحتی و به صورتی کاملا باورپذیر قابل ارائه هستند و البته میتوان در نحوه نمایش آنها از تخیل استفاده کرد تا با استفاده از زاویه دید، تمهیدات سینمایی، نمایش جزئیات مختلف و ... آنها را تأثیرگذارتر به نمایش درآورد که متاسفانه در شاهزاده روم دیده نمیشود و ساختار فیلم به فیلمهای سینمایی معمولی و واقعگرا شبیه است.
البته تولید و وجود این فیلم غنیمت و سرآغازی در سینمای انیمشین ایران است که میتوان با استفاده از داستانهای قرآنی شاهد نمایش فیلمهای دینی دیگری در این زمینه باشیم.
انتهای پیام