به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، دو سه روز پس از پیروزی انقلاب، آیتالله صادق خلخالی به حکم امام به عنوان حاکم شرع دادگاههای انقلاب انتخاب شد. خلخالی در خاطرات خود در این باره نوشته است:
حضرت امام دو یا سه روز پس از به ثمر رسیدن انقلاب، اینجانب را فراخواند و نوشتهای را نشان داد و گفت: «این حکم را به نام شما نوشتهام.» وقتی که به نوشته نگاه کردم، دیدم که ایشان حکم قضاوت شرع و دادگاههای انقلاب را با خط خویش به نام اینجانب نوشته است.
جناب حجتالاسلام آقای شیخ صادق خلخالی دامت افاضاته
به جنابعالی ماموریت داده میشود تا در دادگاهی که برای محاکمه متهمین و زندانیان تشکیل میشود، حضور به هم رسانده و پس از تمامیت مقدمات محاکمه با موازین شرعیه حکم شرعی صادر کنید. روحالله الموسوی الخمینی
عرض کردم «متشکرم اما این کار خون دارد و بسیار سنگین است.» حضرت امام فرمود: «برای شما سنگین نیست، من حامی شما هستم.» عرض کردم: «من زحمت کشیدهام و چیزهایی بلدم، میترسم که چهرهام در تاریخ انقلاب خونین جلوهگر شود و دشمنان اسلام علیه من تبلیغ کنند، به ویژه اینکه باید سردمداران فساد و تباهی در ایران را محاکمه کنم.»
امام فرمود: «من از شما حمایت میکنم وانگهی به چه کسی بدهم که بتوانم به او اطمینان داشته باشم؟» ضمنا امام فرمود: «مصطفی گفته بود که شما حاشیه عروه [۱] را هم نوشتهاید و مجتهد هستید.»
... سرانجام وظیفه محوله از سوی امام را پذیرفتم و داد مستضعفان و ملت مظلوم، در طول تاریخ را از مستکبرانی مانند هویدا، خسروداد و ربیعی و رحیمی و پاکراوان، مقدم و نصیری و مهندس ریاضی و خلعتبری و جهانبانی و صدها سپهبد و سرلشکر و ساواکی و خوانین گردنکلفت و دیگر مفسدین فیالارض را به وجه احسن گرفتم و آنها را به پای میز محاکمه کشاندم و به جزای عملشان رساندم... (۱۳۷۹، ۲۹۳-۲۹۱)
نخستین گروه اعدامیان
خلخالی نخستین قضاوت خود را به عنوان حاکم شرع انقلاب صبح روز پنجشنبه ۲۶ بهمن ۵۷ آغاز کرد، با تشکیل جلسه دادگاه انقلاب اسلامی در دبیرستان شماره ۲ علوی برای محاکمه ارتشبد نعمتالله نصیری (رئیس اسبق ساواک)، سپهبد مهدی رحیمی (فرماندار نظامی تهران)، سرلشکر رضا ناجی (فرماندار نظامی اصفهان)، سرلشکر خسروداد (فرمانده هوانیروز). این جلسه تا ساعت ۱۰ به طول انجامید و درنهایت این ۴ تن به علت شکنجه و کشتار مردم و خیانت به کشور و همچنین به عنوان مفسدان فیالارض مجرم شناخته و به اعدام محکوم شدند. مراسم تیرباران این افراد در ساعت ۲۳ و ۴۰ دقیقهی شامگاه همان روز در پشتبام مدرسهی علوی اجرا شد.
پیام تبریک مجاهدین خلق
در پی تیرباران نخستین گروه اعدامیان انقلاب، بلافاصله از سوی سازمان مجاهدین خلق پیام تبریکی خطاب به امام خمینی فرستاده شد. متن پیام به این شرح بود:
مجاهد اعظم حضرت آیتالله خمینی!
مجاهدین خلق ایران و عموم فرزندان انقلابی شما در این میهن با قلبی سرشار از احترام فرمان قاطع شما را مبنی بر محاکمه و مجازات فوری چهار تن از عناصر جنایتکار و خیانتپیشهی رژیم پیشین دریافت داشتند.
این اقدام متهورانه و انقلابی را که روشناییبخش چشمان و تسلای قلوب تمام مردم محروم این سرزمین به ویژه خانوادههای داغدار شهدا و شکنجهدیدگان است، به شما و تمام مردم قهرمان کشورمان تبریک و تهنیت میگوییم. باشد که دیگر در این کشور کسی به کشتار و شکنجه و آزار مردم بیپناه و فرزندان پیشتاز آنان دست نیابد.
حضرت آیتالله!
شما با این فرمان انقلابی پرتوی دیگری از چهرهی راستین مکتب توحید و ایدئولوژی ما اسلام به جهانیان عرضه کردید. لذا باز هم مشتاقانه امیدواریم که بدون کمترین توجه به برخی پادرمیانیهای شرکآمیز و سازشکارانه و به گونهای هرچه سریعتر دادِ این خلق محروم و شکنجهکشیدهی ما تا آخرین نفر از بقیهی عناصر ضد انقلابی نیز باز ستانده شود. همانها که به گفتهی قرآن کریم در این سرزمین فسادی بزرگ به پا کرده و تولید و نسل ما را ضایع میدانستند، و اکنون اینسان در برابر مکافات اعمالشان ریاکارانه به نوبه و زاری نشستهاند. همانها که هزاران هزار را در شهرها و روستاهای ما داغدار و عزادار کردند و به خاک سیاه نشاندند، همانها که در کنف حمایت اربابان امپریالیست و دار و دستهی ارتجاعیشان هر روز و هر شب در کمین انقلاب و انقلابیون ما نشسته و به انواع توطئهگری و مفسدهجویی مشغولاند. اینجاست که باز هم با الهام از قرآن کریم ادامهی حیات آزاد سیاسی و اجتماعی خلقمان را در گروی قصاص هرچه سریعتر تمامی آنها میدانیم.
وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ. باشد که تهدید و وحشت و اضطراب تا به ابد از این میهن رخت بربندد و آرامش و لبخند و سازندگی جانشین آن گردد.
وسیعلم الذین ظلموا ای مُنقلب ینقلبون
زود است ستمکاران بدانند به کدامین جایگاه رواناند.
سازمان مجاهدین خلق ایران (آیندگان، شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۵۷)
پینوشت
۱- کتاب عروهالوثقی یک دوره کامل ابواب فقه شیعه است به قلم مرحوم آیتالله سید محمدکاظم طباطبایی یزدی که ظاهرا یکی از ملاک اجتهاد نگارش حاشیه پیرامون ابواب کتاب مذکور است.
۲۵۹