محققان متوجه شدند نورونهای «کولهسیستوکینین» (CCK) موجود در ساقه مغز، یکی از قدیمیترین بخشهای مغز، پیامهای (signal) مختلفی را که حین خوردن تولید میشوند ادغام میکنند و احساس سیری به وجود میآورند تا از خوردن غذا دست بکشیم.
پیامهای عصبی تغذیه، که این نورونها به آنها واکنش نشان میدهند، اطلاعاتی مانند مقدار غذایی که گیرندههای دهان شناسایی میکنند، میزان پری معده و سطح بالای هورمونهای مختلف «پیام گرسنگی» در خون را منتقل میکنند. این هورمونها در واکنش به مصرف غذا و متابولیسم افزایش و کاهش مییابند.
نویسندگان این مطالعه میگویند که این پژوهش هنوز در مراحل اولیه است و تاکنون صرفا روی موشها نتیجه داده است. با توجه به آنکه مغز موش و انسان تا حدودی شبیه به هم است، احتمالا سازوکار کنترلی مغز ما هم به همین شکل عمل میکند.
سریکانتا چودری، نویسنده اصلی مطالعه و دانشمند محقق در کالج پزشکان و جراحان واگلس دانشگاه کلمبیا، به لایوساینس گفت: «انواع مختلف سلولها در مغز جنبههای گوناگون عادتهای غذایی مانند گرسنگی و سیری را کنترل میکنند.» سیری به احساس پر بودن معده و رضایت در پی سیر شدن از وعده غذایی اشاره دارد.
برای مثال، برخی نورونها در بخشی از مغز به نام هیپوتالاموس، زمان پایین بودن سطح متابولیسم را شناسایی و احساس گرسنگی و تمایل برای غذا خوردن را تحریک میکنند. در حالیکه نورونهای دیگر مسئول تنظیم حرکات فک برای خوردن غذا هستند. اما تاکنون درمورد نحوه درک مغز از مقدار غذایی که در همان لحظه میخوریم و اینکه چقدر دیگر باید غذا بخوریم تا سیر شویم اطلاعات چندانی در دست نبود.
گروه تحقیقاتی با توجه به تحقیقات دهه ۱۹۷۰، که روی موشها انجام شده بود، بر ساقه مغز موشها، که در تنظیم احساس سیری نقش دارند، متمرکز شدند. البته اینکه کدام سلولهای خاص در این ناحیهاند و چطور کار میکنند نامشخص بود.
محققان برای مشاهده نحوه تاثیر نورونهای «کولهسیستوکینین» بر غذا خوردن، موشها را طوری تغییر ژنتیکی دادند که این نورونها در آزمایشگاه با استفاده از نور روشن و خاموش میشدند. آنها دریافتند که وقتی این نورونها فعال شدند وعدههای غذایی موشهای اصلاحشده از موشهای معمولی کمتر شد و همچنین سرعت دست کشیدن از غذا در موشهای اصلاحشده هم تغییر کرد.
به این ترتیب محققان به این نتیجه رسیدند که نورونهای «کولهسیستوکینین» مقدار غذایی را که موشها در یک وعده مشخص میخورند تنظیم میکنند. اگر نورونهای معادل در ساقه مغز انسان یافت شوند، این یافتهها به طور نظری میتواند نویدبخش درمانهای جدید برای مشکلاتی مانند چاقی باشد. ∎