شناسهٔ خبر: 71065266 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

سیدعبدالله متولیان

مذاکره با دولت فعلی امریکا سم مضاعف است

این روز‌ها برخی از افراد نظیر «مرعوبان یا مجذوبان غرب (غربزده‌ها)»، «سهل اندیشان و عافیت طلبان»، «نفوذی‌ها»، «شبکه رسانه‌ای همکار غرب در داخل» بدون توجه به حقایق و واقعیت‌های موجود و بدون اطلاع (و یا با اطلاع) از راهبرد ترامپ درباره مذاکره با ایران، در یک جنگ شناختی و ادراکی، تفکر و اندیشه مردم ایران را هدف گرفته و به طور کاملاً برنامه‌ریزی شده و هماهنگ و همسو با اهداف امریکا، بر طبل مذاکره (نه به معنای استیفای حقوق ملت ایران و رفع و لغو تحریم‌ها بلکه دقیقاً) برای سازش و تسلیم در برابر همه خواسته‌های امریکا می‌کوبند

صاحب‌خبر -

این روز‌ها برخی از افراد نظیر «مرعوبان یا مجذوبان غرب (غربزده‌ها)»، «سهل اندیشان و عافیت طلبان»، «نفوذی‌ها»، «شبکه رسانه‌ای همکار غرب در داخل» بدون توجه به حقایق و واقعیت‌های موجود و بدون اطلاع (و یا با اطلاع) از راهبرد ترامپ درباره مذاکره با ایران، در یک جنگ شناختی و ادراکی، تفکر و اندیشه مردم ایران را هدف گرفته و به طور کاملاً برنامه‌ریزی شده و هماهنگ و همسو با اهداف امریکا، بر طبل مذاکره (نه به معنای استیفای حقوق ملت ایران و رفع و لغو تحریم‌ها بلکه دقیقاً) برای سازش و تسلیم در برابر همه خواسته‌های امریکا می‌کوبند. شاه‌بیت همه تلاش این جماعت، این توئیت است که صفحه‌ای به نام «منبع موثق» منتشر کرده است: «‏تنها چاره کار... ‎مذاکره مستقیم با امریکا و اعطای هر امتیازی برای برطرف شدن تحریم‌ها است. این میهن‌پرستانه‌ترین راهکار موجود است، بقیه راهکار‌ها به مراتب خائنانه‌تر و ضد ایرانی‌ترند»! در این باره ذکر چند نکته، مهم و ضروری است:
۱ـ افرادی نظیر ریچارد نفیو، جان هافمن و باراک راوید در یادداشت‌های خود که این روز‌ها در جراید و رسانه‌های امریکایی (در دوره جدید ترامپ) منتشر می‌شود، ضمن تأکید بر ناکامی غرب در صورت حمله احتمالی به تأسیسات هسته‌ای ایران، «راهبرد مهار ایران» را به منظور «تضعیف نقاط قوت و اقتدار کشورمان» و «وادارسازی ایران به عقب‌نشینی در همه موضوعات مورد علاقه امریکا همچون «قدرت هسته‌ای»، «اقتدار موشکی و پهپادی»، «عمق استراتژیکی و نفوذ منطقه‌ای» مورد تأکید قرار داده‌اند. براین اساس تیم دیپلماسی ترامپ در همین آغاز راه ضمن تأکید بر «سیاست هرج و مرج سازنده!» رسماً اعلام کرده که هدف از مذاکره با ایران (نه برای رفع تحریم‌ها، بلکه برای) همان راهبرد «کارزار فشار حداکثری و مهار ایران» به منظور به تسلیم واداشتن ایران در برابر زورگویی و زیاده‌خواهی آنهاست. از این نوع مذاکره چیزی جز ترسیدن و تسلیم شدن در برابر هیاهوی رسانه‌ای دشمن، ذلت‌پذیری، چوب حراج زدن به تاریخ تمدن ایران، و در نهایت تجزیه ایران و تحقق رؤیای خاورمیانه امریکایی در چارچوب راهبرد گالیور نخواهد بود. 
۲ـ رهبر معظم انقلاب در ۲۴ اردیبهشت ۹۸ (مقارن ریاست جمهوری اول ترامپ) در جمع کارگزاران و مسئولان نظام فرمودند: «برخی می‌گویند مذاکره با امریکا چه عیبی دارد... مذاکره با امریکا تا وقتی به تعبیر حضرت امام آدم نشده سم است، ضمن اینکه مذاکره با دولت فعلی این کشور سم مضاعف است. معنای حقیقی مذاکره، معامله و بده‌بستان است و آنها دقیقاً در این معامله، دنبال نقاط قوت ایران هستند. می‌گویند بیایید درباره موشک مذاکره کنیم، معنای حقیقی این حرف این است که شما باید برد و دقت موشک‌هایتان را کم کنید تا اگر روزی شما را هدف قرار دادیم، نتوانید جواب بدهید. اما بدیهی است که کسی در ایران این حرف را نمی‌پذیرد؛ بنابراین همین سر و صدا‌ها ادامه خواهد یافت.»
۳ـ جماعت غربگرا و غربزده مروج «مذاکره به هر قیمتی» از راهبرد امریکایی‌ها (مهار ایران) یقیناً اطلاع داشته و بیش از هر کسی می‌دانند مطلقاً قرار نیست هیچ تحریمی لغو و حتی تعلیق شود.
آنچه این روز‌ها در فضای رسانه‌ای کشور به ویژه در فضای مجازی در باره ضرورت مذاکره با امریکا به هر قیمتی منتشر می‌شود با استفاده از تکنیک مرعوب‌سازی مردم در چارچوب القای دوگانه دروغین «تن دادن به برجام مورد نظر امریکا یا افتادن در چاله برجام داخلی و سوریزه کردن ایران» است. 
۴ـ از آنجا که خاستگاه و هدف دو حزب امریکا درباره ایران ثابت و مبتنی بر مهار ایران است، اگر ترامپ هم رئیس‌جمهور امریکا نمی‌شد رفتار شناسی و روش امریکایی‌ها در مذاکره نشان می‌دهد که آنان هیچ گاه درپی امتیاز دادن حتی به شکل حداقلی و رفع تحریم‌ها نبوده و صرفاً به میز مذاکره به عنوان میدان جنگ و تسلیم‌سازی ایران با بهره‌گیری از همه روش‌های جنگ نرم و نفوذ نگاه می‌کنند. 
۵- موفقیت امریکا و غرب در تحمیل خواسته‌های خود به ایران در میز مذاکره در گرو همکاری جریان غربگرا در داخل ایران است و این جریان جدول دشمن را تکمیل می‌کنند و بر اساس تاکتیک «فشار از پایین، چانه زنی و امتیازگیری در بالا» با یک برنامه ۳ لایه مسیر تحمیل اراده دشمن بر ملت ایران تسهیل می‌کنند:
در گام نخست با جابه‌جایی واژگانی، واژه تعامل را به جای سازش و واژه جنگ طلبی را به جای ایستادگی و مقاومت در اذهان مردم جا انداخته و به دروغ تبلیغ می‌کنند که جنگ طلبان (یعنی همان غیرتمندان و مدافعان حقیقی کشور) مخالف مذاکره بوده و می‌خواهند کشور را نابود کنند. 
در گام دوم با تاکتیک مرعوب‌سازی و ارائه آمار‌های دروغین و برخلاف واقع، چنین القا می‌کنند که هزینه تعامل (سازش) با دشمن از هزینه جنگ طلبی (مقاومت) کمتر است؛ و بالاخره در گام سوم با دوگانه «قبول سازش با دشمن یا هرج و مرج و فروپاشی از درون» و پروپاگاندای رسانه، ضرورت تن دادن به سازش با دشمن در مذاکره را به مطالبه ملی تبدیل می‌کنند. 
۶ـ فراموش نمی‌کنیم که امام راحل (ره) غربزدگی را مانند زلزله زدگی برای کشور توصیف کرده و در طول عمر بابرکت خود در دهه اول انقلاب فقط یک بار آن هم در همان ماه‌های اول انقلاب (۱۷ شهریور ۵۸) به مردم التماس کرده و مردم را به حذف غربزده‌ها از صحنه اداره کشور فراخوانده‌اند: «ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم؛ اما از شر تربیت‌یافتگان غرب و شرق به این زودی‌ها نجات نخواهیم یافت... امروز مملکت ما غربزده است که از زلزله زده بدتر است! امروز بعضی از اشخاص در این مملکت می‌خواهند نگذارند اسلام تحقق پیدا بکند... من از همه می‌خواهم، من التماس می‌کنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را می‌بوسم، این غربزده‌ها را کنار بزنید، اینها اسلام را می‌خواهند از بین ببرند، اینها عده‌شان خیلی زیاد هم نیست، اما فضولی‌شان، ادعایشان و سروصدایشان زیاد است. تا این ملت از این غربزدگی بیرون نیاید استقلال پیدا نمی‌کند». بر این اساس سؤال اصلی این است که کدام عقل سلیم و کدام آدم عاقلی تن به چنین ذلت و خواری می‌دهد.