حاشیه
شمشیربازی؛ میدان نبرد تصمیمات کور
صاحبخبر - انتخاب محمد عبدی بهعنوان مدیر تیمهای ملی شمشیربازی، بیشتر از آنکه گرهی از مشکلات باز کند، سوالات تازهای را پیش کشیده است. در روزگاری که مدیریت ورزش باید تخصص را در اولویت قرار دهد، انتصاب یک خزانهدار در جایگاه مدیریت تیمهای ملی، گویای مسیری است که در آن رابطهگرایی بر شایستهسالاری پیشی گرفته است. علیرضا پورسلمان، رئیس فدراسیون شمشیربازی، در پاسخ به افشاگریهای اخیر محمد رهبری، مربی تیمملی اسلحه سابر، درباره اختلافات و حواشی درونی تیم ملی، دست به اقداماتی زده که بیش از آنکه ترمیمکننده باشد، نشان از کنترل موقت بحران دارد. انتخاب عبدی که تنها یک سال است بهعنوان خزانهدار در فدراسیون حضور دارد و سابقهای در شمشیربازی ندارد، نشان میدهد فدراسیون به جای پرداختن به ریشه مشکلات، تنها به فکر حفظ ظاهر است. نقش مدیر تیمهای ملی، کلیدی است. او باید ناظر بر عملکرد ورزشکاران، پل ارتباطی میان مربیان و بازیکنان و طراح استراتژیهای کلان باشد. این وظایف نیازمند تجربه، دانش فنی و اشراف به تاریخچه و شرایط رشته است اما آیا محمد عبدی که پیشینهای خارج از عرصه شمشیربازی دارد، میتواند این مسؤولیت را به درستی انجام دهد؟ به نظر میرسد انتخاب او بیشتر از آنکه پاسخی به نیازهای فنی تیم باشد، تلاشی برای پر کردن جای خالی یک پست با کمترین هزینه ممکن است. این نخستین بار نیست که تصمیمات رئیس فدراسیون شمشیربازی مورد انتقاد قرار میگیرد. از انتخاب بحثبرانگیز کریستین بائو بهعنوان مربی تیمملی سابر گرفته تا تعلل در تعیین سرمربیان، پورسلمان نشان داده در بسیاری مواقع، تخصص را قربانی روابط شخصی و مصلحتهای کوتاهمدت میکند. حالا هم انتخاب عبدی که به نظر میرسد بیش از هر چیز بهواسطه دوستی با رئیس به این مقام رسیده، بر همین روند مهر تأیید زده است. انتظار میرود مدیر تیمهای ملی، فردی باشد که با تجربه و اعتبار خود، نهتنها توانایی مدیریت بحرانها را داشته باشد، بلکه بتواند ورزشکاران را در مسیر درست هدایت کند اما عبدی، حتی در مقام خزانهدار، نتوانسته تجربهای در این عرصه به دست آورد که حالا شایستگی او برای مدیریت تیمهای ملی را توجیه کند. شمشیربازی ایران، رشتهای با استعدادهای درخشان و سابقهای پرافتخار، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند مدیریتی شفاف، تخصصی و متعهد است اما تصمیمات اخیر فدراسیون، نشان از بیتوجهی به این نیاز دارد. انتصاب افراد فاقد پیشینه فنی و اولویت دادن به روابط به جای شایستگی، مسیری است که آینده شمشیربازی را با ابهام مواجه میکند. در نهایت، سوال اصلی این است: آیا چنین انتصابهایی میتواند مشکلات ساختاری این رشته را حل کند؟ یا اینکه شمشیربازی، در سایه این تصمیمات غیرحرفهای، به مسیر افولی قدم خواهد گذاشت که انتهای آن، چیزی جز شکست نخواهد بود؟ پاسخ روشن است: ورزش شمشیربازی، به جای تصمیمات سطحی و عجولانه، نیازمند بازگشت به مسیر تخصص و اعتماد به شایستگی است.∎