فرارو- نوجوانی دورهای از رشد است که با بلوغ آغاز میشود و با شروع دوره بزرگسالی خاتمه مییابد. نوجوانی را میتوان مرحله گذر از کودکی به بزرگسالی توصیف کرد. این دوره به پلی بین کودکی و بزرگسالی تشبیه شده است و فرد برای یافتن جایگاه خود به عنوان بزرگسال رشدیافته، ناگزیر از عبور از آن است. نوجوانی دورهای است که طی آن روابط فرد با هم سالان تعمیق مییابد؛ استقلالش در تصمیم گیری رشد میکند و در جریان مشغلههای فکری و تعلقات اجتماعی قرار میگیرد. نوجوانی دوره کاوش و انتخاب است؛ همچنین دوره آشوب و استرس و تعارضات روانی.
به گزارش فرارو، مولفههای هویتیابی در این دوره شکل میگیرد. بهترین توصیف از نوجوانی، فرایند پیشرفت است که مشخصه بارز آن افزایش توانایی تسلط بر چالشهای پیچیده تکالیف تحصیلی، بین فردی و در عین جستجوی استعدادها، هویتهای اجتماعی و علایق جدید است.
بلوغ
شاید مهمترین اتفاق نوجوانی بلوغ باشد. بلوغ دوره یا سنی است که در آن فرد به رسش جنسی میرسد و میتواند بچه دار شود؛ یعنی مقطعی از حیات که در آن فرد از لحاظ فیزیکی، هیجانی، اجتماعی، هوشی و معنوی به مرحله بزرگسالی میرسد؛ همچنین در این دوره، تکلیف اتفاق میافتد؛ یعنی تغییرات فیزیکیای که تحت عنوان کرک دار یا مودار شدن بدن نامیده میشود؛ علاوه بر آن تغییرات روان شناختی و اجتماعی نیز در این دوره رخ میدهد.
ویژگیهای دوره بلوغ
در این دوره، تغییرات در دختران و پسران رخ میدهد؛ از جمله این تغییرات میتوان رشد جنسی، رشد قد و وزن، تغییر در تناسب بدن، توانایی بدنی و عضلانی، تغییرات شناختی و اخلاقی، وضعیت شیمیایی خون، تغییر نیازهای غذایی و تغییرات هورمونی، که در دختران و پسران متفاوت است، را نام برد. در این مقاله به بررسی تغییرات جنسی نوجوانان پرداخته میشود.
در دوره بلوغ، تغییرات هورمونی در دختران و پسران رخ میدهد
بلوغ جسمی و جنسی
از عوامل موثر بر بلوغ جسمی و جنسی، عوامل اجتماعی و عوامل عصبی و هورمونی است. در دهه اخیر علاوه بر عوامل هورمونی موثر در پیدایش بلوغ جنسی، به عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز توجه شده است. به طوری که عواملی، چون آب و هوا و نژاد در درجه دوم اهمیت قرار گرفته میگیرد.
تحقیقات نشان داده سن متوسط شروع بلوغ در محیطهای اقتصادی فرهنگی بالا، پایینتر است و در محیطهای اقتصادی و فرهنگی فقیر، این سن بالاتر است. همچنین تغییرات هورمونی، در دختران و پسران متفاوت است. این تغییرات در غده هیپوفیز، غدد آدرنالین و غدد جنسی است که در اینجا فقط به بررسی هورمونهای محرک غدد جنسی (گونادها) میپردازیم. گونادها توسط هیپوفیز قدامی ترشح میشود و بر کارکرد غدد جنسی اثر میگذارند.
دو هورمون محرک غدد جنسی وجود دارد: هورمون تحریک کننده فولیکول «FSH» و هورمون سازنده جسم زرد «LH» که مسبب رشد سلولهای تخم در تخمدانها و اسپرم در بیضهها میشوند. در جنس مونث، «FSH» و «LH»، تولید و رهاسازی هورمون زنانه استروژن و پروژسترون را کنترل میکند و هر دو در تخمدان ساخته میشوند. در جنس مذکر، «LH»، تولید و رهاسازی هورمون مردانه تستوسترون توسط بیضهها را تحت کنترل دارد.
رسش و کارکرد اندامهای جنسی
۱- مذکر
طی رشد، تغییرات عمدهای در اندامهای جنسی رخ میدهد؛ از جمله رشد بیضهها و بیضهدان که بین سنین یازده تا سیزده سالگی به اوج میرسد و سپس آهستهتر میشود؛ همچنین در طی چهارده الی شانزده سالگی قضیب، غده پروستات و کیسههای منی نیز به مرحله رسش رسیده و ترشح منی آغاز میشود. پسران نوجوان در این دوره ممکن است درباره انزال و احتلام نگرانیهایی داشته باشند. داشتن آمادگی و آگاهیهای لازم نوجوان قبل از وقوع انزالهای شبانه، از برزو اضطراب در او پیشگیری خواهد کرد.
۲- مونث
اندامهای جنسی خارجی زن، که مجموعا تحت عنوان فرج شناخته میشود، در این دوره، بزرگتر و برآمدهتر میشود در بلوغ، ترشحات دیوارههای داخلی واژن، حالت اسیدی پیدا کرده و غدد بارتولن ترشح خود را آغاز میکند. طول رحم دو برابر میشود و رد فاصله ده تا هجده سالگی، اندازه و وزن تخمدان نیز افزایش مییابد. در این دوره قاعدگی رخ میدهد که به طور متوسط در دختران از دوازده- سیزده سالگی آغاز میشود؛ البته ممکن است در برخی زودتر و در برخی دیرتر باشد؛ همچنین لازم به ذکر است قاعدگی معمولا تا زمانی که حداکثر میزان رشد قدی و وزنی حاصل نشده است، رخ نمیدهد.
در عصر حاضر به دلیل مراقبت بهداشتی و تغذیه بهتر، قاعدگی در دختران زودتر از نسلهای قبل آغاز میشود. افزایش چربی بدن ممکن است سبب شروع زودتر قاعدگی شود و ورزش وقوع آن را به تاخیر میاندازد. طول چرخه، بین بیست تا چهل روز است؛ ولی به طور متوسط بیست و هشت روز است؛ این مسئله در زنان مختلف نیز متفاوت است؛ همچنین بسیار نادر است که در یک زن چرخه قاعدگی بسیار منظمی وجود داشته باشد.
بلوغ زودرس و دیررس
بلوغ زودرس منجر به رفتاری باوقارتر، آرامتر و بااعتماد به نفس بیشتر در پسران میشود. این امر باعث میشود که در میان هم سالان خود محبوبتر باشند و احتمال رهبری آنها در گروه هم سالان نیز بیشتر است؛ اما بلوغ دیررسی در پسران باعث احساس بیکفایتی، طردشدگی، پرخاشگری و احساس امنیت کمتر میشود؛ البته ممکن است این خصایص همیشه پایدار نباشد و با ورود به بزرگسالی تغییرات دیگری حاصل شود.
در دختران تمایل به بلوغ به موقع بیشتر است. دختران با بلوغ زودرس، درون گرا و خجالتیتر و از نظر رفتاری ضعیف ترند؛ ولی به تدریج محبوبیت بیشتری پیدا میکنند. در کل در دختران در مقایسه با پسران تفاوت زیادی بین بلوغ زودرس و دیررس وجود ندارد.
آموزش جنسی نوجوانان
آغاز بلوغ و تغییرات بدن سبب میشود نیاز نوجوان به آگاهی از موضوع جنسیت انسان، برانگیخته شود. آموزش جنسی نوجوانان اهداف گوناگونی را دنبال میکند. هدف نخست، توسعه دانش و آگاهی نوجوان از تغییرات رخ داده در بدن است. نوجوان باید بداند که سرعت رسشِ هر فرد، مختص خود اوست و رشد دختران و پسران تفاوت دارد. آموزش جنسی نوجوانان، باید اطلاعات پایه درباره تولید مثل انسان و فرایند آن را دربر گیرد.
هدف دوم، ارتقای سلامت جنسی نوجوان است که نه فقط شامل سلامت فیزیک بلکه شامل سلامت هیجانی و روان شناختی نیز میشود. سلامت جنسی نوجوانان مبتنی بر ارزشگذاری و احترام بر خود و سایر افراد از هر دو جنس و پذیرش این دیدگاه است که زن و مرد، هرچند یکسان نیستند؛ ولی اساسا موجوداتی برابرند و باید بدانند که جنسیتشان چیزی جدا از آنها نیست.
نقش والدین
اکثر پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که نوجوانان، اطلاعات مربوط به مسائل جنسی را مستقیما از هم سالان خود دریافت میکنند. اگر فرض بر این باشد که آموزش جنسی به محیط خانه تعلق دارد، یقینا میتوان گفت: بسیاری از والدین مسئولیت خود را در این زمینه نپذیرفته اند. این امتناع از مسئولیت، دلایل مختلفی دارد.
برخی از والدین از گفتگو درباره این موضوع بیش از اندازه شرم دارند یا حتی با آن برخورد منفی میکنند. برخی از والدین اطلاعات کافی ندارند و نمیدانند چگونه مطلب را برای فرزند خود توجیه کنند. بسیاری از آنها میترسند آگاهی از این مطالب به آزمایش کردن آنها منجر شود. از این اطلاعات لازم را به فرزندان خود ارائه نمیدهد و اگر هم اطلاعاتی میدهند، بسیار اندک و دیرهنگام میباشد.
در طی دوره بلوغ، والدین میتوانند توجه خود را در راستای کمک به نوجوان برای ایجاد نگرشها و احساسات مثبت و نحوه سلوک در روابط معطوف کنند. در بیان مطالب جنسی بین فرزندان دختر و پسر به والدین، پسران از محرومیت بیشتری برخوردارند.
در یک پژوهش، نوجوانان هر دو جنس گزارش کردهاند که احتمال گفتگو با مادر بیشتر از پدر است و احتمال گفت و گوی والدین با فرزند نوجوان همجنس، بیشتر از فرزند نوجوان غیرهمجنس است؛ در کل مادران، تفهیم کننده اصلی مسائل جنسی به فرزندان هستند.
نقش مدرسه
در این میان اصلیترین نقش بر دوش مدارس گذاشته میشود. دلایل مختلفی موید ضرورت درگیرشدن مدارس در این مسئله هستند:
۱- آمادهسازی نوجوانان برای ازدواج موفق در آینده و والدگری مسئولانه، هدف بسیار مهمی به شمار میآید.
۳- مدارس را به عنوان موسسات آموزشی حرفهای میتوان برای موفقیت در انجام این امر تجهیز کرد. میتوان به معلمان آموزش داد و دورههای آموزشی طراحی کرد. مدارس نیز میتوانند پس از اثبات ضرورت توجه به این نیازها، منابع لازم آن را تامین کنند.
۴- مدرسه تنها موسسه اجتماعی است که به تمامی نوجوانان دسترسی دارد.
در کل باید به این موضوع توجه داشت که اگر نوجوانی در مدرسه سوالاتی در این خصوص مطرح کند و یا اگر برداشت غلط و منفیای نسبت به این روابط دارد، معلمان و مربیان تربیتی و مشاوران مدارس، نباید بیتفاوت بمانند.